eitaa logo
دختر آسـمانـی
181 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
218 ویدیو
21 فایل
سوره الرحمن / آیات ۲۶ و ۲۷🙂 من برای نزدیک شدن به تو خوب می شوم:) #امام_رضا_جان💚 وصل #تو خواب و خیال است ولی باور کن عاشقی بی‌سر و پا عزم رسیدن دارد #کتاب_بخوانیم 😍 #معرفی_کتاب 🤗 🌱🪴 اگر پیشنهادی بود...👇😊 @ya_mahdi88
مشاهده در ایتا
دانلود
پاییز ۱۳۶۱بود با موتور به سمت میدان آزادی می رفتیم.می خواستم را برای عزیمت به جبهه ترمینال غرب برسانم. یک ماشین مدل بالا از کنار ما رد شد،خانمی کنار راننده نشسته بود که حجاب درستی نداشت، نگاهی به انداخت و حرف زشتی زد. گفت: سریع برو دنبالش! من هم با سرعت به سمت ماشین رفتم.بعد اشاره کردیم بیا بغل،با خودم گفتم:این دفعه حتما دعوا میکنه. اتومبیل کنار خیابان ایستاد.ما هم کنار آن توقف کردیم. منتظر برخورد بودم، مکث کرد و بعد همینطور که روی موتور نشسته بود با راننده سلام و احوالپرسی گرمی کرد! راننده که تیپ ظاهری ما و برخورد خانمش را دیده بود، توقع چنین سلام و علیکی نداشت. بعد از جواب سلام ، گفت:من خیلی معذرت می خوام، خانم شما فحش بدی به من و همه ریش دارها داد. می خواهم بدونم که...راننده حرف را قطع کرد و گفت: خانم بنده غلط کرد،بیجا کرد! گفت: نه آقا اینطوری صحبت نکن. من فقط می خواهم بدانم آیا حقی از ایشان گردن بنده است؟یا من کار نادرستی کردم که با من اینطور برخورد کردند؟! راننده اصلا فکر نمی کرد ما اینگونه برخورد کنیم.از ماشین پیاده شد. صورت را بوسید و گفت:نه دوست عزیز،شما هیچ خطائی نکردی،ما اشتباه کردیم،خیلی هم شرمنده ایم،بعد از کلی معذرت خواهی از ما جدا شد. ... صفحه۱۷۳
هدایت شده از دختر آسـمانـی
پاییز ۱۳۶۱بود با موتور به سمت میدان آزادی می رفتیم.می خواستم را برای عزیمت به جبهه ترمینال غرب برسانم. یک ماشین مدل بالا از کنار ما رد شد،خانمی کنار راننده نشسته بود که حجاب درستی نداشت، نگاهی به انداخت و حرف زشتی زد. گفت: سریع برو دنبالش! من هم با سرعت به سمت ماشین رفتم.بعد اشاره کردیم بیا بغل،با خودم گفتم:این دفعه حتما دعوا میکنه. اتومبیل کنار خیابان ایستاد.ما هم کنار آن توقف کردیم. منتظر برخورد بودم، مکث کرد و بعد همینطور که روی موتور نشسته بود با راننده سلام و احوالپرسی گرمی کرد! راننده که تیپ ظاهری ما و برخورد خانمش را دیده بود، توقع چنین سلام و علیکی نداشت. بعد از جواب سلام ، گفت:من خیلی معذرت می خوام، خانم شما فحش بدی به من و همه ریش دارها داد. می خواهم بدونم که...راننده حرف را قطع کرد و گفت: خانم بنده غلط کرد،بیجا کرد! گفت: نه آقا اینطوری صحبت نکن. من فقط می خواهم بدانم آیا حقی از ایشان گردن بنده است؟یا من کار نادرستی کردم که با من اینطور برخورد کردند؟! راننده اصلا فکر نمی کرد ما اینگونه برخورد کنیم.از ماشین پیاده شد. صورت را بوسید و گفت:نه دوست عزیز،شما هیچ خطائی نکردی،ما اشتباه کردیم،خیلی هم شرمنده ایم،بعد از کلی معذرت خواهی از ما جدا شد. ... صفحه۱۷۳