#خاطرات_شهدا🌷
🌸گفتگو با #خواهر شهید #ابراهیم_هادی. 💥
🔆خواهر #شهید هادی می گوید: گاهی از من سوال می شود که چرا #شهید «ابراهیم هادی» به این اندازه مورد توجه قرار گرفت جواب این سوال #روشن✨ است.
⚜خداوند #شهدا را انتخاب می کند. امروز شهدای مدافع حرم قدم در مسیر شهدای دفاع مقدس گذاشته اند. برای نمونه #شهید محسن حججی که او نیز ۲۵ سال بیشتر نداشت، به آغوش باز و رضایت خانواده به استقبال #شهادت می رود و در عرض ۲ روز تمام دنیا را تکان می دهد.
🔆امروز، زمان تکرار شده است و اگرچه بعضی ها #هنوز هم نسبت به شهدا و خلوص نیت آنها ناآگاهی دارند و حرف های نادرستی درباره شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم می زنند اما #شهدایی همچون شهید حججی با شهامت و شهادت خود به #ابهام های آنها پاسخ می دهند. ✔️
⚜در میان #شهدای مدافع حرم، شهیدان دیگری نیز هستند که شاید سخت تر و جانکاه تر از #شهید حججی به شهادت رسیده باشند و پیکرشان #مفقودالاثر شده باشد اما شهدا را خدا بزرگ می کند و کارنامه آنها دست خداست.
🔆ابراهیم اگر چه #عمر کوتاهی داشت اما به معنای واقعی کلمه مرد و همچون معلم بود. هنگامی که با #شهید درد و 💖دل می کنم همیشه از او می خواهم از این که او را به خوبی نشناختم، مرا ببخشد.از خواهر شهید می پرسم برای معرفی برادر #شهیدتان چه برنامه هایی دارید⁉️
⚜و او این #گونه پاسخ می دهد: شهدا نیازی به معرفی ما ندارند. در حال حاضر برای شناسایی شهدا از #خانواده ها آزمایش «دی ان ای» می گیرند. از ما هم خواستند تا آزمایش دهیم تا شاید در پاکسازی «فکه»، پیکر شهید هادی هم شناسایی شود.
🔆 اما ما قبول نکردیم. وقتی #ابراهیم دوست داشت که گمنام شود و بدنش را برای ماندن روی خاک تربیت کرده بود، ما هم به خواسته #شهیدمان احترام می گذاریم و نباید این شادی را از او بگیریم. روح ابراهیم با ماست. مادرمان پس از شهادت ابراهیم بسیار گریست😭 و از فراق سوخت اما حالا که مادر هم پیش ابراهیم رفته است، ما هم همان کاری را می کنیم که ابراهیم دوست داشت.
⚜بعضی از دوستان و #نزدیکان می گویند که تلاش کنید تا کوچه ای به اسم شهید «هادی» شود اما پاسخ این است که مگر #شهدا این راه را انتخاب کرده اند که کوچه به نامشان شود؟! خون بهای شهدا که این کارها نیست!❌
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
دخترانه🌸
@dokhtaraane
روزی یکی از پادشاهان به سیر و سیاحت رفت ،تا این که به روستایی رسید ،کمی در آنجا توقف کرد،تا قدری استراحت کند.
پادشاه به همراهان خود گفت :بساط طعام را آماده کنید کمی توقف می کنیم و سپس به راه خود ادامه می دهیم.
پادشاه گفت:آن پیرمرد هم که در حال کار کردن هست را بگویید تا بیاید(و با تعجب با خود زیر لب می گفت:چگونه این شخص با این کهولت سن هنوز سر پاست)
پیر مرد جلو امد و گفت :بله ،با من کاری بود!پادشاه گفت:ببینم تو چند سال از عمرت سپری شده؟
پیر مرد گفت:یکصد و بیست سال ،
پادشاه :و هنوزسر پا هستی و کار می کنی.
پیر مرد:بله.
پادشاه:ما با داشتن وسایل عیش و نوش و استراحت،نصف عمر شما را هم نداریم !!شما دهاتی ها که وسایل عیش و نوش به قدر ما ندارید ،چطور این همه عمر می کنید؟
پیرمرد در جواب پادشاه گفت:هر یک از انسانها سهم مشخصی از اطعام را دارند . هیچکس در این دنیا بیشتر از اندازه خود نمی تواند مصرف کند .شما در عرض چند سال با پر خوری و زیاده روی ،سهم خود را مصرف می کنید .
بنابراین وقتی که تمام شد دیگر سهمی ندارید و می میرید،ولی ما چون سهم خود را کم کم مصرف می کنیم .بیشتر از شما عمر می کنیم ،قربان!!!
#داستانک #عمر #پادشاه
【 اَللّهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکـَـ الْفَــرَج 】
┄┅┅┅✿📚💠📚✿┅┅┅┄
دخترانه🌸
@dokhtaraane