eitaa logo
خادم الحسین🇵🇸
61 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
48 فایل
بسم رب الحسین . باید از تاریخ بگوییم تا جاۍ جلاد و شھید عوض‌ نشود ! __ ‌__ جهت پرسش و صحبت ... @bent_zeinbb313 _____________________ • انتشار دهنده باشید ، ممنونیم . ____________________
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈••✾•✨✾••┈ بازآ دلم ز گردش دوران شکسته است چون کشتی از تهاجم طوفان شکسته است آیینه خیال نهادم به پیش روی دیدم که قلبم از غم هجران شکسته است ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ 🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤 🤚سلام رفقا جان☺️ الهۍ ڪہ امروز مهربانۍ رسمتون باشہ موفقیت سهمتون خوشبختۍ حقتون باشہ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوشنبه تون معطر به عطر خدا🌷🍃 روزتون پر از سر زندگی❤️ از خدا مے خواهم خوشے و شادے عافیت وتندرستی موفقیت و ڪامیابی و عشق و محبت را درمسیر زندگیتون قرار دهد🌷🙏 @dokhtaran_chadory🌸
شهیدی که نماز نمی خواند ! تو گردان شایعه شد نماز نمی خونه 🤔 گفتن تو که رفیقش هستی بهش تذکر بده ... باور نکردم گفتم لابد می خواد ریا نشه ... پنهانی می خونه! وقتی دو نفری سنگر کمین جزیره مجنون ۲۴ ساعت نگهبان شدیم ، با چشم خودم دیدم که نماز نمی خونه 🤔 توی سنگر در کمینش بودم تا سر حرف را باز کنم ... گفتم تو که برای خدا می جنگی حیف نیست نماز نمی خونی ؟!... لبخندی زد 😊و گفت :نماز خوندن رو یادم می دی ؟ گفتم بلد نیستی ؟! گفت تا حالا نخوندم ،نماز خوندن رو زیر آتش و توپ دشمن یادش دادم ... اولین نماز صبحش را خواند ،دو نفر نگهبان بعدی آمدند و جای ما رو گرفتند ما هم سوار قایق شدیم که بر گردیم ،هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره نشست توی آب هور ،پارو از دستش افتاد 😔💔آرام کف قایق خواباندمش ،لبخند کم رنگی زد ،با انگشت روی سینه اش صلیب کشید و چشمش به آسمان با لبخند به شهادت🕊 رسید ... آری ،مسیحی بود که مسلمان شد و بعد از اولین نمازش به شهادت رسید 😭 شادی روح شهید کیارش مسیحی تازه مسلمان و همه شهدا صلوات 🌷🌷🌷 🌷🕊 الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 @dokhtaran_chadory
🚨 افطاری مورد علاقه‌ 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. 🔹 لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. 🔹 ، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  📙 کتاب خون دلی که لعل شد... @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵سخنرانی: آیت الله جاودان 🌼موضوع: بهترین عمل در ماه رمضان الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱 @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گفت: «داماد من باید چند خصوصیت داشته باشد تا بتوانم دخترم را دستش بسپارم. اول: ایمان؛ در اینکه شکی نیست. دوم: اهل جبهه بودن؛ جوانی که غیرت انقلابی داشته باشد نسبت به خانواده اش هم احساس مسئولیت دارد. سوم: وابسته نبودن؛ کسی که در مشکلات بزرگ شده باشد و متکی به خودش باشد، همیشه می تواند در زندگی راهش را پیدا کند. این سه خصلت رو که داشته باشه، بقیه مسائل مهم نیست. نه پول نه موقعیت. همین ها کافی است.» شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی برگرفته از کتاب ازدواج آگاهانه ۲۱ فروردین ماه، سالروز شهادت امير سپهبد «علی صيادشيرازی» جانشين ستاد كل نيروهای مسلح به دست منافقین کوردل گرامی باد (شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات🌹)  @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره ای جذاب حسین کاجی از حاج قاسم سلیمانی؛ وقتی اسطوره مقاومت مانند زنان هق هق ‌می‌کرد 🍁حاج قاسم ، مهدی زین‌الدین را اسطوره اخلاق می‌دانست. @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بشنوید دعا برای سلامتی امام زمان(عج) را از زبان سپهد شهید صیاد شیرازی @dokhtaran_chadory
🔴روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات ♦️منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند. ♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد». ♦️یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟! ♦️خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. ♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند. ♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. ♦️بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. ♦️به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 📚رمز عبور، ۱، صفحه‌ی ۱۱۳ @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اقدام شهید صیاد شیرازی در قبال دریافت زمین در شمال تهران @dokhtaran_chadory
شرط عاقبت بخیری از نگاه دو سپهبد شهید صیاد شیرازی و حاج قاسم سلیمانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 آیت الله مجتهدی تهرانۍ(ره) : ☘️ گفتن ذکر «لا اله الا الله » راحت است اما در نامه اعمال، سنگین است. 🌸 سُرب دیده اید؟ سُرب فلزی سنگین است. قدیم، حمالۍ سرب حمل مےکرد و هِن و هِن مے کرد. من گفتم این چی حمل مےکند که این قدر نفس نفس مۍزند. 🌷گفتند سرب حجمش ڪم است، اما سنگین است. در روایت آمده است «لا اله الا الله» ثمن بهشت است. @dokhtaran_chadory
‏صداقت و شهادت اتفاقی هم‌ قافیه نشده‌اند! اگر باشیم، حتما شهید می‌شویم..♥️ لِيَجْزِيَ‌ اللَّهُ‌ الصَّادِقِينَ‌ بِصِدْقِهِمْ‌ @dokhtaran_chadory
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷گوشه ای از فعالیتهای شهید ۲۵ ساله حرم السلام سرباز ولایت شهادتت مبارک راهت ادامه دارد....   @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 براے رفع گرفتارے ها ؛ با دقّت تسبیحات حضرت فاطمة‌الزهرا ۜ را بگویید . @dokhtaran_chadory
رمضان ماھ تمرین است ؛ . . 🌙!' @dokhtaran_chadory
🔵یک پند و توصیه عالی از آیة الله قـاضـی طبـاطبـائـی ‼️ماه مبارک رمضــان ماه ثانیه هــا و دقیقه هــا است. ✨در هر دقیقه می شود حداقل ده مرتبه سوره توحیــد را خـواند. ✨که می شود پنجـاه آیـه و پنجـاه مرتبـه ختـم قــرآن در یک دقیقـه ✨چون خـواندن یک آیه در ماه رمضـان ثـواب یک ختـم قــرآن را دارد. ✨سوره (قل هو الله احد )را در ماه رمضان دایم بخوانیــد و ثوابش را هدیه کنیــد به امام زمان علیه السلام ✨بعد ماه رمضان روح شمــا اکسیــر ناب می شـود. @dokhtaran_chadory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 مدتی از پیروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی حضرت امام در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد می شدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده. گفتم: شاهرخ، داری گریه می کنی؟! 👈 با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفمهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم. 📚کتاب: شاهرخ حُر انقلاب اسلامی ❤️شهید شاهرخ ضرغام❤️ @dokhtaran_chadory
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷 *بسیجی شهید سید احمد پلارک* 🌷 *شهیدی که از مزار مطهرش بوی گلاب احساس می شود و سنگ قبر این شهید همیشه مرطوب است* 🌷تولد ۷ اردیبهشت ۱۳۴۴ تهران 🌷 *شهادت ۲۲ فروردین ۱۳۶۶ عملیات کربلای ۸ شلمچه* 🌷سن موقع شهادت ۲۲ سال 📝 *فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز* 🌷*خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کن تا بتوانیم برای یاری دینت بکار ببندیم* 🌷*خدایا به ما توفیق اطاعت و فرمانبرداری به این رهبر و انقلاب عنایت بفرما* 🌷 *خدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضی بفرما و ما را به آنها ملحق بفرما* 🌷 *خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم والله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستارالعیوبی را بر می داشتی میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم* 🌷 *خدایا به کرمت و مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود . الهی العفو…* 🤲شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) 🤲دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @dokhtaran_chadory
🌷🕊شهید «محمدسعید یزدانیان خواهرانم! اولین توصیه­‌ من حجاب توست. براے این‌ڪه خون من و امثال من باعث شده ڪه شما آزادانه در خیابان­‌ها قدم بزنید؛ بدون این‌ڪه ڪسے مزاحم­‌تان شود. خواهرم! توصیه من تنها به شما نیست؛ بلڪه به تمام زنان و دختران وطنم است. اصل مطلب این است ڪه حداقل سعے ڪنید خون­‌هاے ما ڪه به خاطر شما ریخته شده، پایمال نشود. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱 @dokhtaran_chadory