🌱 گفتیم توصیهای به ما کن.
بیدرنگ گفت:
🌸اول اینکه حواستان به #حق_الناس باشد، یکی از دوستان که شهید شده بود، به خواب رفیقش آمده و گفته بود به منم اجازهی ورود به بهشت نمیدهند، چون حقالناس گردنم هست، لطفا برو از طرف من آن را ادا کن. یعنی حتی اگر شهید هم بشوید اما حق الناس گردنتان باشد، اهل بهشت نخواهید شد.
🌸دوم هم اینکه #نماز_شب بخوانید. بدون نماز شب به جایی نخواهید رسید.»
#شهید_جانباز_علی_خوش_لفظ 🕊
شادی روح پاکش صلوات 🌷
أللَّھُمَصَلِّ؏َلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَ؏َـجِّلْفَرَجھُمَ
#مثل_شهدا_باشیم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✨ #چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن
#قسـمـت_نـهـم
-احسان دیگه. باباش کارخونه داره🏣
-اها اها اون تیره برقه😄 خوب چی؟؟
-فک کنم از تو خوشش اومده. خواهرش شمارتو از من میخواست
-ندادی که بهش؟!
-نه...گفتم اول باهات مشورت کنم
-افرین که هنوز یه ذره عقله رو داری😝
-ولی پسره خوبیه هاخوش به حالت
-خوش به حال مامانش
-ااااا ریحانه.چرا ندیده و نسنجیده رد میکنی
-اگه خوشت اومده میخوای برا تو بگیرمش؟!😒
-اصلا با تو نمیشه حرف زد...فعلا کاری نداری؟!
-نه..خدافظ
بعد قطع کردن با خودم فکر میکردم این همه پسر دور و برم و تو دانشگاه میخوان با من باشن و من محل نمیکنمشون اونوقت گیر الکی دادم به این پسره بی ریخت و مغرور😤😒 (زیادم بی ریخت نبودا)
شاید همین مغرور بودنش من رو جذب کرده..😰
دلم میخواد یه بار به جای خواهر بهم بگه ریحانه خانم
تو همین فکرا بودم دیدم که صدای ضعیفی از اونور میومد. که سمانه داره هی میگه ریحانه ریحانه.🗣
سرم داغ شد.ای نامرد.نکنه لوداده که بهم نماز یاد داده و هیچی بلد نیستم😣
یهو دیدم سمانه اومد تو.ریحانه پاشو بیا اونور
-من؟!چرا؟!😳
-بیا دیگه. حرفم نزن
باشه. باشه..الان میام.
وارد اطاق شدم که دیدم همه دور میز نشستن. زهرا اول از همه بهم سلام کرد و بعدش هم آقاسید همونجور که سرش پایین بود گفت:سلام خواهرم. سفر خوش گذشت؟! کم و کسری ندارید که؟!😌
نه. اوکیه همه چی..الان منو از اونور اوردید اینور که همینو بپرسید؟!😒
که آقاسید گفت: بله کار خاصی نبود میتونید بفرمایید.
که سمانه پرید وسط حرفش:
نه بابا،این چیه. کار دیگه داریم.
سید:لا اله الا الله...😤
زهرا:سمانه جان اصرار نکن
ریحانه:میتونم بپرسم قضیه چیه؟؟
که سمانه سریع جواب داد هیچی مسول تدارکات خواهران دست تنهاست و یه کمک میخواد و من تو رو پیشنهاد دادم ولی اینا مخالفت میکنن.
یه لحظه مکث کردم که آقاسید گفت: ببخشید خواهرم .من گفتم که بهتون نگن .
دوستان، ایشون مهمان ما هستن نباید بهشون همچین چیزی میگفتید..از اول گفتم که ایشون نمیتونن.
نمیخواستم قبول کنم ولی این حرف آقاسید که گفت ایشون نمیتونن خیلی عصبیم کرد😡 و اگه قبول نمیکردم حس ضعیف بودن بهم دست میداد.😑
آب دهنمو قورت دادم و با اینکه نمیدونستم کارم چیه گفتم قبول میکنم.✌️
سمانه لبخندی زد و روبه زهرا گفت:دیدین گفتم.😬
آقاسید بهم گفت: مطمئنید شما؟!کار سختی هستا.
تو چشماش👀 نگاه کردم و با حرص گفتم بله آقای فرمانده پایگاه😤
ادامه دارد ...
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✨ #چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن
#قسـمـت_دهـم
آقاسید بهم گفت: مطمئنیدشما؟!کارسختی هستا
توچشماش👀 نگاه کردم و با حرص گفتم بله آقای فرمانده پایگاه😤
در همین حال یکی از پسرهای بسیجی بلند شد و گفت: محمدجان من برم خواهرم توحرم منتظره✋
-برو علی جان
-تااینجا فهمیدم اسمشم محمده👌
داشتم بیرون میرفتم که دیدم یه پسردیگه رفت و گفت حاج مهدی منم میرم یکم استراحت کنم😜
-به سلامت سجاد جان
-داشتم گیج میشدم😳
-چرا هرکی یه چی میگه؟!
رفتم جلو:
-جناب فرمانده؟!
-بله خواهرم؟!
-میتونم بپرسم اسم شما چیه؟!
-بله اختیار دارید.علوی هستم☺️
-نه منظورم اسم کوچیکتون بود😐
دیدم یکم مکث کرد که سریع گفتم چون هرکس یه چی صداتون میکنه کنجکاو شدم بپرسم.😊همین
-اها.بله. من محمد مهدی هستم. دوستان چون لطف دارن سر به سرم میزارن هربار یه کدومو صدامیزنن😁
اها.خوب پس.حالا من اگه کارتون داشتم چی صداتون کنم؟
هر چی مایلید ولی ازاین به بعد اگه کاری بود به خانم مولایی(منظورش زهرا بود) بگید و ایشون به من منتقل میکنن😎
اعصابم خورد شد😠 و باغرض گفتم:
باشهه.چشم
موقع شام غذاها رو پخش کردم و بعدشم سفره رو جمع کردم.سمانه با اینکه مسول فرهنگی بودو کارش چیز دیگه ولی خیلی بهم کمک کرد.یه جورایی پشیمون شدم چرا قبول کردم.
تو دلم به سمانه فحش میدادم که منو انداخت تو این کار😤😩
خلاص این چند روز به همین روال گذشت تا صبح روز آخر که چند تا از دخترها به همراه زهرا برای خرید میخواستیم بریم بیرون🚶
-سمانه
-جانم؟!
-الان حرم نمیخوایم بریم که؟!
-نه.چی بود؟!
-حوصله چادر گذاشتن ندارم اخه😣 خیلی گرمه
-سمانه یکم ناراحت شد ولی گفت نه حرم نمیریم
رفتیم تو بازار رضا و مشغول بازدید بودیم که زهرا با دوستش که تو یه مغازه انگشتر💍 فروشی بودن مارو دیدن:
-دخترا یه دیقه بیاین
-بله زهرا جان؟!
و باسمانه رفتیم به سمتشون
-دخترا به نظر شما کدوم یکی از اینا قشنگ تره؟!
(تو دستش دو تا انگشتر عقیق💍 مردونه داشت)
که سمانه گفت به نظر من اونیکی قشنگ تره و منم همونو باسر تایید کردم و زهرا هم خرید و گفت:
راستی دخترا قبل اذان یه جلسه درباره کارهای برگشت داریم.حتما بیاین
یه مقدار خرید کردیم و با سمانه رفتیم سمت حسینیه و اول از همه رفتم چادرمو گذاشتم و منتظر ساعت🕙 جلسه شدیم.
وارد اطاق شدیم که دیدم آقاسید و زهرا با هم حرف میزنن
در همین حین یکی ازپسرها وارد شد.
آقاسید دستشو بالا آورد که دست بده✋
دیدم همون انگشتری💍 که زهرا خریده بود تو دستشه😐
ادامه دارد ...
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
.
بین من و واژه ها همیشه جنگ است
این شد که کمیت شعرهایم لنگ است
القصه همین مصرع من را دریاب
ارباب دلم برای صحنت تنگ است😭
#دلتنگ_کربلاتم💔
.
مولاجانم
🌼ای ڪاش همیشه یاورت باشم من
🍃در وقت ظہــور، محضرت باشم من
🌼ھر چند که نامه ام سیاه است ولــی
🍃بگـــذار سیاه لشکرت باشم من...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷
.
مـٰاڪآخنَـدآریم..
بـدانفـخرفرۅشیـم!
امـۅآݪْنَـدآریم..
ڪہبـرفقـربپۅشیـم!
دآریـمگرآنمایہٺریـنثرۅٺعـاݪْم
یڪرهبـر
ۅاورآبہجہـآنۍنَفُروشیـم...!😌
#جان_من_رهبر_من💚
#رهبرانه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم جواب بلی می دهد صلای تورا ...
به به ...عشق ببینید 👌👌👌
جاااااانم رهبرم♥️
#جان_من_رهبر_من
#رهبرانه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه دوست چه دشمن یه روزی حسرت میخورند!
#جان_من_رهبر_من 💚
#رهبرانه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🥳پاتوق دختران حاج قاسم برگزار مینماید .🥳
#ختم یا علی مدد.💫
#بمناسبت ولادت با سعادت مولا علی امیرالمومنین .
#به نیت فرج اقا صاحب الزمان،
#سلامتی و طول عمر رهبر و پدر عزیزتر از جانمان
#حاجات حاجتمندان بالاخص حاجات دل این جمع،قربه الی،الله.
۱-سلام اربابم:۱۰۰۰
۲-عزیز زهرا:۱۰۰۰
۳-محدثه بهرامی:۲۰۰۰
۴-سمیرا دادور:۱۰۰۰
۵-یا مهدی:۱۰۰
۶-گمنام:۵۰۰
۷-جا مانده:۱۱۰
۸-هانیه زیدی:۱۰۰
۹-بنت الزهرا:۱۰۰
۱۰-فاطمه زهرا رحیمی:۳۰۰
۱۱-گمنام:۵۰۰
۱۲-گمنام:۵۰۰
۱۳-گمنام:۱۰۰۰
۱۴-محدثه بانو:۱۰۰۰
https://eitaa.com/dokhtaran_hajghasemm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باباعلیِ:))
نفر اول دنیا علی..
مهدے (عج) جان
وقتش رسیدهاست بیاجهان راتکان بده
شـب را به یک اشاره سحر کن اذان بده
گـفـتـنـد مـا بـرای تـو آمـاده نـیـسـتـیـم
دلـــــداده می شـویـم بیـا یـادمـان بـده
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷
.
کـٰاشاینروزهـٰاکَسۍ
پیـداشَودوَبراۍمـٰان
قَرنطـینِہدَرحَـرم
وَتَنفُـسدرهَواۍحُسیـن
راتَجویـزکُنـَد..シ♥️!'
#اعتکاف
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله
مهربون اربابم حسین♥️
˼
عیدی امروزمون تون
زیارت کربلای سیدالشهدا 🤲
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
🌺 #میلاد_امام_علی(ع)
مبارک
💐شکاف آیا دلیلش چیست؟
💐وقتی خانه #در دارد!!
🎙 #صابر_خراسانی
👏 نماهنگ
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
امروز بیا برای پسرهای بیپدر
عطری بیار از نفس آخر شهید
#روزپدر رسیده بیا ماه مهربان
دستی بکش به روی سر دختر شهید😭😭
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز سردار دلها صلوات🌷
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باش...💚
#باباعلی😍
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج