eitaa logo
دختران زینبی🇵🇸
227 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
14 فایل
﷽ دختران زینبے مسجد ولیعصر 🌱 • ° ما همانیم که به وقت ایستادن میشویم سبز از دیدن تو :)🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dokhtaran_zeiinabi
مشاهده در ایتا
دانلود
847.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🎥 افطاری مسلمانان در کلیسای جامع منچستر 🔹بعد از باشگاه چلسی و برایتون انگلیس، نوبت به برگزاری مراسم افطاری مسلمانان در کلیسای منچستر رسید. فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه 🌹|@Noorokosar
13.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه توصیه عالی از مرحوم آیت الله کشمیری رحمت الله علیه درباره ماه مبارک 🌹| @dokhtaran_zeiinabi
اعمال شب و روز اول ماه رمضان✨🌻 🌹@dokhtaran_zeiinabi
میگفـت‌حواسـت‌باشـه‌توی‌مهمونـی‌خـدا یه‌طوری‌رفتارکنی‌که‌آخرش‌ازخداتوقع عیدی‌داشته‌باشی💚🖇!' 🌹@dokhtaran_zeiinabi
🌕توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه مبارک 💠 آیت‌الله فاطمی نیا : 🔹️از اولياء الهی سينه به سينه ، يک يادگاری دارم كه عمل به آن بركات فراوانی دارد. ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهی را با يك زيارت جامعه ي كبيره به آخر برسانيد . در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه آثارش از عقول ما خارج است و روزی به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد. 🌹@dokhtaran_zeiinabi
•᯽🌗᯽• •• •• شیطــان الان در کمینه! و تموم همتش رو برای اینکه تا حد ممکن نورِ وجودتون که توی ماه رمضون خدا داده رو از بین ببره به کار میگیره.. "این زمان و جدی بگیرین" و خودتونو بسپارید به امام رضا {علیه‌السلام} . . (: که حفظ کنن مارو.. 🌹@dokhtaran_zeiinabi
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ 🗒 خاطرات شهدا  شهید ابراهیم هادی  🌙 غروب بود،ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی يــک قابلمه از من گرفت. بعد داخل کله پزی رفت، به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه برای افطاری! عجب حالی ميده؟  گفت: راســت ميگی، ولي براي من نيست، يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت، وقتی بيرون آمد ايرج با موتور رسيد، ابراهيم هم سوار شد و خداحافظی کرد 👋 با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند،از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم☹️ فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد؟  گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم، چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلی تشکر کردند، ابراهيم را کامل ميشناختند، آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند، بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. منبع : سلام بر ابراهیم1