بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم خدمت همه شما دختران گلم امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید امروز هم طبق برنامه چهارشنبه ها در خدمت شما عزیزان هستم تا با هم داستان زندگی یکی دیگه از پیامبران خدا رو مرور کنیم

داستان زندگی حضرت یوسف علیه السلام به آنجا رسید که حضرت یوسف علیه السلام در زندان بود و به یکی از زندانیان که در حال آزاد شدن بود گفت پیش پادشاه مصر وساطت من را بکن تا از زندان آزاد شوم و به محض اینکه این حرف را زد متوجه حرف اشتباه خودش شد و متوجه شد که نباید نیاز خودش را به بنده خدا اعلام می‌کرد و باید از خود خدا آزادی اش را می خواست روزهای متمادی گریه و توبه کرد تا این که توبه اش پذیرفته شد اما به مدتی که قرار بود در زندان باشد چند سال اضافه گشت بعد از چندسال روزی از روزها پادشاه مصر خواب دید که هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را می خورند به کسانی که خواب را تعبیر می کردند گفت که خواب را تعبیر کنند اما همگی از تعبیر خواب او عاجز بودند دوباره خواب دید که هفت خوشه گندم پوسیده هفت خوشه گندم سالم را از بین میبرد پادشاه مصر مطمئن بود که خواب های او و معنای خاصی دارد اما هیچ کس نمی توانست خواب هایی که امید را به درستی تعبیر کند همه درمانده شده بودند و هیچ کس نمی دانست معنی آن خواب ها چیست تا اینکه به یکباره شراب دار پادشاه یاد حضرت یوسف و تعبیر خواب زندانیان افتاد شراب دار پادشاه به او گفت که فردی را می شناسم که در زندان خواب زندانیان را تعبیر می کرد و همیشه به درستی تعبیر می کرد و درست به گفتار او اطمینان دارم اگر می خواهید او را به شما معرفی کنم ؟ پادشاه مصر که بسیار تعجب کرده بود از نام و نشان سوال کرد و تازه متوجه شد که یوزارسیف کاردار قصر پوتیفار در زندان است پادشاه به دنبال یوزارسیف فرستاد و او را از زندان به قصر فراخواند حضرت یوسف علیه السلام وارد قصر شد و وقتی خواب های پادشاه را شنید به او گفت ۷ سال ، سال های پر باران و پر محصولی برای شماست ، اما بعد از آن ۷ سال ، ۷ سال سال‌ها خشکسالی از راه می رسد

در ۷ سال پرباران بسیار گندم بکارید و آنها را ذخیره کنید و سر محصولی که می توانید خوب بکارید و استفاده کنید و آنها را در ۷ سال خشکی به مصرف رسانید پادشاه مصر که از هوش و درایت یوسف بسیار خوشش آمده بود او مسئولیت وزارت کشاورزی مصر را اعطا کرد و از آنجایی که پوتیفار به شدت بیمار شده بود و دیگر نمی توانست به اداره امور مملکت برسد یوسف را عزیز مصر کرد و یوسف جانشین پوتیفار شد با وجود تمام مخالفت هایی که از طرف معدن و کاهنان معبد صورت می گرفت خداوند متعال یار و یاور یوسف بود و به او کمک می کرد حضرت یوسف علیه السلام حالات سمت درباری گرفته بود عزیز مصر شده بود تمام کارهای مربوط به کشت و کار را برعهده گرفت و همچنین کارهای مربوط به زراعت را و همچنین کارهای مربوط به ذخیره سازی آذوقه برای ۷ سال خشکسالی را حضرت یوسف علیه السلام با علم و درایت ای که از جانب خدا به او اعطا شده بود توانست در ۷ سال پر باران محصول بسیار خوبی را ذخیره کند و با تدابیر بسیار هوشمندانه ای که اندیشید در هفت سال خشکسالی مردم را از قحطی و گرسنگی نجات داد و اینگونه شد که یوسف با توکل بر خدا هم از زندان آزاد شد هم عزیز مصر شد و هم مردم را از گرسنگی و مرگ و میر حتمی نجات داد از این ماجرا ما درس می گیریم که برای رهایی از تمام مشکلات خود فقط باید به خداوند رحمان توکل کنیم و از او کمک بخواهیم

ان شاء الله بقیه داستان را هفته آینده براتون ارسال می کنم موفق و سلامت و عاقبت بخیر باشید التماس دعا 🤲 @dokhtaranebeheshtiy

✍ پناهم بده آقـا....👆🕊 🌺 مبلغ غدیر باشیم 🌺 امام رضا علیه‌السلام می فرمایند: هرکس در روز غدیر به چهره‌ی برادر مؤمنش تبسّم کند، خداوند در روز قیامت به او نظر رحمت کند. 🌿#چهارشنبه_های_امام_رضایی #غدیر

#قصه_قرآنی 🔶#داستان #قصه 🎙 #10قصه کودکانه #غدیری برای فرزندان‌ مان 🦋 👆👆👆 🛑 در پایین 👇 بشنوید و لذت ببرید🦋 ✅ عزیزانم تبلیغ #غدیر بر #شیعیان #واجب_است💐