هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــب✨✨
🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
شهر بازی:
🍃در یک شهربازی، پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود.
🍃بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد.
🍃سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد.
🍃بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند.
🍃پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود. تا این که پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد و با تردید پرسید:
🍃ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردید، بالا می رفت؟
🍃مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان، نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و پس از لحظاتی گفت:
🍃پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد.
🍃چیزی که باعث رشد آدم ها می شود رنگ و ظواهر نیست.
رنگ ها و تفاوت ها مهم نیستند.
🍃مهم درون آدمه، چیزی که در درون آدم ها است تعیین کننده مرتبه و جایگاهشونه و هر چقدر ذهنیات ارزشمندتر باشه جایگاه و مرتبه والاتر و شایسته تر میشه.
✨پس دل را حرم الهی خدا قرار دهیم که بالاتر از او کسی را نمی یابی.
✨قلب حرم خداوند است در حرم خدا غیر خدا را جای ندهید.
🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه
#حوزه_حضرت_زهرا_س
#فرهنگی
https://eitaa.com/Bsj_khaharan_mahdieh
🌿 ســـــــلام
🌺صبح آدینه تون بخیر و شادی
🌿امیدوارم امروزتون
🌺پر از خیر و برکــــــت
🌿ســـــــــــــلامتی
🌺شـــــــــــــادکامی
🌿رضـــــــــایت مندی
🌺خوبی و بخشندگی
🌿عطر یاد خــــــــــدا باشه
🌺در کنار خانواده و عزیزان
🌿شاد و سربلند باشید
🌺🍃https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
✍امام على عليه السلام:
مال، براى صاحب خود وبال است، مگر آنچه كه [براى آخرتش ] پيش فرستد
📚غررالحكمحدیث1957
بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا در نبندد هوشیار
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد بودن و خاکش غبار
سال دیگر را که میداند حساب؟
یا کجا رفت آن که با ما بود پار؟
🌱نو+جوان
💫 https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
🔴 چگونه جزء اصحاب امام زمان عجلاللهتعالیفرجه قرار بگیریم؟
🔵 امام صادق علیهالسلام سه راهکار برای این پرسش ذکر فرموده اند:
🌕 «… إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ و هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَة»
📚 بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰
🔹 دولتی برای ماست که خدا هر وقت بخواهد آنرا می آورد. اگر کسی خوشیاش به این است که از اصحاب امام زمان عجلاللهتعالیفرجه قرار گیرد، باید سه کار انجام دهد.
🔺 "فَلْيَنْتَظِرْ"
🔹 ابتدا "دیدهی زیبابین داشته باشد." نگاهش به عالم زیبا بوده و چشم براه دولت کریمهی حضرت باشد. درها را بسته نبیند و گشایش و فرج را حتمی و قطعی بداند.
🔺 "وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ"
🔹 "اهل کار و عمل باشد" ولی عملی که در آن، پرهیز از منیّت شود. اگر طاعتی انجام داد و معصیتی را ترک نمود، پرهیز نماید که عمل را به نام خود ثبت نموده و منسوب به خود بداند.
🔹 ورع یعنی بر منیّت خود خط کشیده، خودی نبیند و هر عمل درستی را از فضل پروردگارش بداند.
📚 «هذا من فضل ربّی» (سوره مبارکه نمل، آیه ۴۰)
🔺 "وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ"
🔹 در دوره ی غیبت،"تمام محاسن اخلاقی" مانند: صبر، شکر، رضا، تسلیم، حسن خلق، شکر، قناعت… را دارا باشد.
🔸 صحابهی حضرت نباید معترض، عجول، ناشکر، ناشکیبا، غیر قانع در مادیات باشد.
🔹انجام این موارد برای کسی سهل است که منتظرباشد.. زیرا انتظار وصال به محبوب، خوش اخلاقی و فعالیّت و خویشتن داری به ارمغان میآورد. منتظر بدلیل آنکه امید فراوان به وصال داشته، با نشاط است و بدلیل نشاط، پر تلاش و اهل جدّ و جهد است.
🔸 به همین جهت شاید بتوان گفت شاخصهی منتظر، امید و نشاط و تلاش است.
https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
🔴 خانه خریدن امام زمان برای مستاجر تهرانی
🔵 نامش کریم بود، سید کریم محمودی، شغلش کفاشی بود، در گوشه ای از بازار تهران حجره ی پینه دوزی داشت، جورَش با مولا جور بود، میگفتند علمای اهل معنای آنروزِ تهران مولا هر شب جمعه سَری به حجره اش میزنند و احوالش را میپرسند
🔹 مستاجر بود، درآمدِ بخور و نمیری داشت، صاحبخانه جوابش کرد، مهلت داد به او تا ده روز بعد تخلیه کند خانه را، کریم اما همان روز تصمیم گرفت خالی کند خانه را تا غصبی نباشد، پول چندانی هم نداشت برای اجاره ی خانه، ریخت اسباب و اثاثیه اش را کنار خیابان با عیال و بچه ها ایستاده بود کنار لوازمش، مولا آمدند سراغش، سلام و احوالپرسی،فرمودند به کریم پینه دوز، کریم ناراحت نباش، اجدادِ ما هم همگی طعم غربت را چشیده اند، کریم که با دیدن رفیقِ صمیمی اش خوشحال شده بود بذله گوئی اش گُل کرد و گفت :درست است طعم غریبی را چشیده اند اجداد بزرگوارتان، اما طعم مستاجری را که نچشیده اند آقاجان، مولا تبسمی کردند به کریم...
🔹یکی از بازاریان معتمد تهران شب خواب امام زمان ارواحنافداه را دید، فرمودند مولا در عالم رویا، حاجی فلانی فردا صبح می روی به این آدرس، فلان خانه را می خری و میزنی بنام سید کریم
🔹 پیرمرد بازاری صبح فردا رفت به آن نشانی، در زد، گفت به صاحب خانه، میخواهم خانه ات را بخرم، صاحبخانه این را که شنید بغضش ترکید، با گریه گفت به پیرمرد بازاری گره ای افتاده بود در زندگی ام که جز با فروش این خانه باز نمی شد، دیشب تا صبح امام زمانم را صدا میزدم...
🔺 اما آقاجان! ای کاش ما هم مثل سید کریم و آن مرد خانه دار می توانستیم چشمان زهرایی تان را زیارت کنیم،هرچند روزگار ما روزگار غیبت امام زمان مان است، اگرچه وجود مبارک تان برای ما حاضر و غائب ندارد و همه ی عالم در تسخیر نگاه مهربان شماست...
نشسته باز خیالت کنارِ من اما
دلم برای خودت تنگ می شود چه کنم!؟
📚برداشتی آزاد از تشرفات سید کریم محمودی ملقب به کریم پینه دوز
https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
3.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ای بهترین رفیق،مارو بپذیر برای رفاقت
https://eitaa.com/dokhtaranetahoora