eitaa logo
طهورا
74 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
74 فایل
کانال فرهنگی دختران طهورا ویژه جوانان پایگاه مهدیه
مشاهده در ایتا
دانلود
• *🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 توراه خونه بودم که گوشیم زنگ خورد نگاه که کردم دیدم لیلاست -الو جانم لیلا، چیزی شده ؟ لیلا:آره حنانه برای ثبت نام حضوری باید تا چهارشنبه بریم و مدارک تحصیلی هم لازمه -هااااا😳😳😳 مدرک تحصیلی ؟ لیلا: نه پس مدرک غیرتحصیلی -لیلا من چطوری برم مدارکمو بگیرم لیلا: هیچی سوار یه وسیله نقلیه اعم از اتوبوس یا تاکسی میشی مقصدتو میگی به مقصد که رسیدی پیاده میشی نازنینم 😂 -یوخ بابا 😐😐😐 نادان میگم من اون موقعه خیلی بی حجاب بودم لیلا: حنانه بس کن من ب شخصه بهت افتخار میکنم حال تو مهمه نه گذشته ات -روم نمیشه بخدا لیلا: بس کن پرونده تو گرفتی زنگ بزن میام دنبالت -باشه لیلا:آفرین خانم گل منتظرتم فردا خیلی استرس دارم فردا باید برم مدرسه خجالت میکشم 😓 ساعت ده صبح پاشدم حاضر شدم کارت ملی برداشتم نیم ساعت -یک ساعت بعد رسیدم مدرسه پام گذشتم داخل گفتم رفتم داخل فضای داخلی دبیرستان تغییر نکرده بود در دفتر مدیریت دبیرستانو زدم رفتم داخل مدیر: بفرمایید خانم -سلام خانم مدیر: سلام بفرمایید درخدمتم -خانم اومدم پرونده تحصیلیمو بگیرم مدیر: فامیلی شریفتون ؟ - مدیر با تعجب سرشو بلند کرد گفت 😳 سرم انداختم پایین گفتم بله😓 مدیر :وای چقدر خوشحالم تغییر کردی اینم پروندت دخترم برای کجا میخای؟ -خانم شرکت کردم مدیر: موفق باشی عزیزم خداحافظ✋ .... 🌍 https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
طهورا
*🍀﷽‌🍀 رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷 #پارت45 وارد آسایشگاه شدیم رئیس آسایشگاه اومد
*🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 چشمام گرم شد انگار وارد یه دشت سرسبز شدم نزدیکم و یه آقای که کنارش رو ویلچر بود نشسته یهو ماشین از روی یه دست انداز پرید و من سرم خورد به شیشه ماشین 😐😐😐 بعداز چند ثانیه که هوشیار شد‌م به طرف سمیه برگشتم و گفتم :سمیه کاغذو خودکار پیشت هست سمیه :آره کاغذ و خودکار از گرفتم و خوابمو نوشتم دادم به پاسداری که همراهمون بود و گفتم بده به اقا رضا همون جانباز سوم که قطع نخاع از کمر بود تو نامه ازشون خواسته بودم بامن تماس بگیرن ..... روزها از پس هم میگذشت روزها به هفته ها و هفته ها به ماه تبدیل شدن منم درگیر درس ، و....بودم اما همچنان منتظر زنگ بودم شش ماه شد و الان دو هفته مونده سال 90جاشو به سال 91بده ... منم مثل هرسال امسال هم میرم اما همه فکرم درگیر اون بود و همچنان منتظر زنگش فردا باید بریم جنوب داستان زندگیمو شهدا نوشته بودن .... 🌍 https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ✨✨داستان شب✨✨ ✍روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ... 🍃اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد. 🍃دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود. 🍃در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است.... 🍃و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 _حضرت_زهرا_س https://eitaa.com/Bsj_khaharan_mahdieh
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «ارزش خدمت به امام زمان» 👤 استاد 🔸 باید سخت‌ترین ذلت‌ها رو تحمل بکنیم، تا چند ساعت بتونیم به امام زمان خدمت کنیم... _موعود _بسیج _خواهران_مهدیه _تربیت _پایگاه _حضرت _زهرا س https://eitaa.com/dokhtaranetahoora
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-بسیج-خواهران-مهدیه -تربیت- پایگاه -پژوهشی-پایگاه -مقاومت-بسیج-حضرت زهرا(س) -کاشان @Bsj_khaharan_mahdieh
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزت مبارک دخترامام زمانی 😍🕊 ،-مهدیه -حضرت-زینب(س) @dokhtaranetahoora
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
🌷🌷🌷🌷🌷 ❗️🔔❗️🔔❗️ خانه قرآن و عترت سردار دلها برگزار می‌نماید؛ 🍃🌷 کلاس حفظ قرآن🌷🍃 🌷یادبود شهیده معصومه کرباسی🌷 ❗️ ویژه سنین ۱۴ تا ۲۰ سال❗️ 🔹روزهای یکشنبه و چهار شنبه 🔷ساعت ۱۶ الی ۱۸ 🔹شهریه :ماهانه ۲۰۰ تومان 🔷مربی حفظ : سرکار خانم صادق مفرد 🔹مربی صوت و لحن: سرکار خانم هارونی 🔷با رویکرد دین فطری و تاریخ اسلام با حضور مربی سرکار خانم محبی زاده 😍کلاسی حقیقتا جذاب😍 🍃شروع پس از تکمیل ظرفیت طی ۲ماه آینده🍃 ✅ثبت نام از طریق ارتباط با ادمین (ارسال نام خانوادگی و شماره همراه) @Admin_Sardaredelha 📌مکان: خانه قرآن و عترت سردار دلها 📌آدرس: خیابان آیت الله کاشانی، کوچه حوضخانه (کوچه شهید کازورنی۳)، فرعی اول از سمت راست، منزل سوم (از سمت راست)، درب سفید قرآن و عترت سردار دلها ملی شهدای کاشان حضرت زینب سلام الله علیها حاج قاسم 🌷خانه قرآن و عترت سردار دلها https://eitaa.com/QSardareDelha