50 کیلوتر از نجف آباد می رفت حسینیه و دوباره شب بر میگشت چرا که قدر و ارزش خادمی برای ابا عبدالله را به راستی درک کرده بود.
محسن گفته بود مرا پشت حسینیه بزارید
تا در آنجا خدمت کنم چرا که نمیخواهم دیده شوم و هر چه کار سخت هم هست به من بدهید.
'#شهید_محسن_حججی
#الگوی_خودسازی
#واحد_امور_شهدا_و_دفاع_مقدس
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_کاشان
https://eitaa.com/joinchat/3036479552C806dafabd4
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
50 کیلوتر از نجف آباد می رفت حسینیه و دوباره شب بر میگشت چرا که قدر و ارزش خادمی برای ابا عبدالله را به راستی درک کرده بود.
محسن گفته بود مرا پشت حسینیه بزارید
تا در آنجا خدمت کنم چرا که نمیخواهم دیده شوم و هر چه کار سخت هم هست به من بدهید.
'#شهید_محسن_حججی
#الگوی_خودسازی
#واحد_امور_شهدا_و_دفاع_مقدس
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
#کنگره_ملی_شهدای_استان_اصفهان
#ستارگاندرخشان
#شهیدوطن
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─