32.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه جذاب و شنیدنی خانم فاطمه مهیمی شهروند جیرفتی مقیم آمریکا در مورد حجاب ...
🌺۲۱ تیرماه روز عفاف وحجاب وحادثه خونین مسجد گوهرشاد گرامی باد🌺
دعای امروز 🌷❤️🌷
خدای مهربان من❤️🙏
میدانی که چقدر به رحمت تو امید بسته ایم 😇
و چقدر آرام میشویم از اینکه تو
و مهربانی و لطفتت را همیشه
در جان لحظاتمان احساس می کنیم ...🌷
حس داشتنت ، حس بودنت ، حس حضورت❤️
در تار و پود لحظاتمان جاریست
و چقدر با تو خوشبختیم🌷
و چقدر با تو ای خدای مهربانم پر از آرامشیم،
الهی، این آرامش را برایمان ابدی گردان❤️🙏
آمین یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام 🙏
ای صاحب جلال و بزرگواری 🙏
🌸🍃@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر طلوع خورشید☀️
با سلامی از
جنس مهربانی همراه شود❤️
زیباییش چندین برابر
خواهد بود
این زیبـایی تقــدیم
شمــا مهـربانان 🌷
❣سلام صبحتون
سرشاراز عشق و مهربانی 💕 🌷
🌸🍃@dokhtaranetahoora
ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﺯ ﻋﺎﻟمی ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ
ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟؟
ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:ﺁﯾﺎﺗﻮﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺍﻟﯿﺰﺍﺑﯿﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﯽ؟
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ:ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪﻧﻔﺮ ﻣﺤﺪﻭﺩندﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪﺑﺎﻣﻠﮑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻫﻨﺪ.
ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎﺑﺎﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ.
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ:ﭼﺮﺍﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ
ﻣﻮﻫﺎﻭﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩﺭﺍمی پوﺷﺎﻧﻨﺪ،ﯾﺎﺣﺠﺎﺏ را ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟
ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﮐﺮﺩﻭ ﺩﻭﻋﺪﺩ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﯾﮑﯽ ﺭﺍﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺭﺍﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﺑﻌﺪﺍﻫﺮﺩﻭﯼ ﺁﻧﺮﺍﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮎ ﺁﻟﻮﺩﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﻭﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ:ﺍﮔﺮﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺑﺮﺩﺍﺭﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ:ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍﮐﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﺩﺍﺭﺩ.
ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ می کنند.
🌱 آن عالم امام موسی صدر بود.🌱
@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دختری که خوابه
ولی ملائکه براش گناه مینویسند 😳❗️
#تلنگر❤️🩹
آخرین باری که به #کربلا رفته بود مصادف با #اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) نیامد. چون احساس خجالت میکرد که وقتی حرم بیبی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید. ده روز بعد به سوریه رفت و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید.
#شهید_اکبر_شهریاری
#الگوی_خودسازی
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه
#حوزه_حضرت_زینب_س
#کنگره_ملی_شهدای_استان_اصفهان
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
18.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عروسی لاکچری و پرخرج یا عروسی ساده و کمخرج؟ دخترا کدوم رو انتخاب میکنن؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌از ماست که برماست...
👈 البته فقط خانواده دخترخانم ها نیستن که با سختگيري هاشون مانع ازدواج جوان ها می شوند، خانواده آقا پسرها هم به نحوی دیگری در این وضع سهیم اند.
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
هدایت شده از 💠 بانوان مهدیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳 فقط ۴ روز دیگه فرصت داری!!!
🔻برای شرکت در این مسابقه به سایت زیر مراجعه کنید:
💌 event.quranbsj.ir
🔸 معاونت تعلیم و تربیت ناحیه لنجان استان اصفهان
#جان_فدای_قرآنیم
#مسابقات_قرآن_بسیج
#مسجد_پایگاه_قرآن
#نشر_حداکثری
@quranbsjef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی خلقت رو هر وقت دیدی مهدیار اینو بگو،خدا خیلی دوست داره😍
"فتبارک الله اَحسَنُ الخالقین"
یعنی خدایا باریکلا بهت،خیلی چیزای فوق العاده ای آفریدی 👏🤗
صورتتم به سمت آسمون باشه خیلی رمانتیک تر میشه😍
#زیبایی_خلقت
#آفرینش
#خدا
@dokhtaranetahoora
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای دردام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت39 🎬
ابوعمر:هااا چه میخواهی کنیزک...
من:ارباب ,برایتان شربت اب لیمو اوردم,دررا بازکنید ارباب...
خبری نشد ودوباره ادامه دادم:لیلا را ببخشید ارباب ,هنوز بچه است ,بگذارید من کمی بااو حرف بزنم ,قول میدهم راضیش کنم هرچه شما امرکنید انجام دهد.
همینطور که حرف میزدم صدای چرخش کلید را شنیدم درباز شد وابوعمر با نیشی تا بنا گوش بازشده,پشت دربود.
درحالی که به سمت قلیانش میرفت گفت:من میدانستم که تواز لیلا فهمیده تر وعاقل تری...افرین,زود راه کنیز بودن ومودب بودن وسربه راه بودن رایاد گرفتی...
درحینی که لیوان شربت را بااحترام به طرفش میگرفتم باخود فکر میکردم ,عجب حیوان پست فطرتیست...ان شاالله تا دقایقی دیگر نفس نحسش بریده شود
لیوان رابرداشت وداخل سینی کنارقلیان گذاشت,میخواستم برگردم وجلوی دراتاق بایستم که دستم را چسپید ,از برخورد دستش بادستم چندشی سراسروجودم راگرفت.
باتحکم مراکنار خودش نشاند وگفت:میخواستم تورا به بکیر هدیه دهم اما الان فکرش رامیکنم ,میبینم که توهم زیباتراز لیلا هستی وهم فهمیده تر,اصلا تورا برای خودم برمیدارم ولیلا رابه بکیرمیدهم...
لیلا دراتاق نبود...کجابود؟؟...اهسته گفتم:ارباب چه خوب که ازمن خوشتان میاید ,من ازبچگی هم دوستتان داشتم,الان هم انتظارداشتم ازمن بخواهی تاخدمتی برایتان انجام دهم..…
نمیدانستم چه بگویم فقط باید کاری میکردم که حواس ابوعمرپرت شود ولیوان شربت راسربکشد وادامه دادم:لیلا رابه خاطر من ببخش قول میدهم من جبران کنم...لیلا کجاست؟
ابوعمر که ازنغمه های عاشقانه من سرازپا نمیشناخت خنده کنان
پکی به قلیان زد ودست برد لیوان شربت را برداشت وبادست دیگرش مرا به سمت خودش کشید....پشتم داغ شد از ترس رعشه گرفته بودم,نکند شربت رابخواهد بامن شریک شود؟نکند شک کرده ومیخواهد شربت رابه خورد من بدهد...
#ادامه_دارد ..
🦋@dokhtaranetahoora
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای دردام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت40 🎬
یک هورت بزرگ از لیوان شربت خورد که باعث شدلبخندی روی لبهایم بنشیند
ابوعمر:به به عجب شربت گوارا وشیرینی ,البته به,شیرینی لبخند تونیست...
مردک شیطان صفت....چندشم میشد ازحرکاتش دعا میکردم زودتر شربت رابخورد...
سرش را اورد کنار گوشم واشاره کرد به درحمامی که از داخل اتاق بازمیشد وگفت:لیلا رافرستادم یک دوش بگیرد ولباس شب زیبایی دادم تا بپوشد,برو به اوبگو.بیرون بیاید ,دیگرلازم نیست کاری کند ,به جایش توبرو ولباس هم مال تو....
حیوان کثیف ,فکر همه جا راهم کرده بود,لباس شب!!!هرزه ی هوسران مثلا توپسرت سقط شده,مثلا عزاداری وای من که این حیوانات فقط به خودونفسانیات سیری ناپذیرشان فکرمیکنند
ابوعمردرحالی که لبخندبه لب داشت وخیره نگاهم میکرد دوباره شربت رابالا برد تا ته سر کشید......بااین کارش خیالم راحت شد تا دقایقی دیگر جانکندش را میبینم
بلند شدم,نگاهی به اوکردم وتفی روی صورتش انداختم وگفتم:ارزوی تصاحب ما رابه جهنم ببر ,ابلیس نجسسسس....وصدا زدم لیلاااا بیا خواهرم بیا وجان دادن این شیطان راببین...
ابوعمر باچشمهایی ازحدقه درامده به سمتم حمله ورشد ومن هم به سمت حمام دویدم عجیب بود بااین صداهای ما ,هیچ صدایی از طرف حمام نیامد ,انگار که لیلا اصلا انجا نیست....
#ادامه_دارد ..
🦋@dokhtaranetahoora
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای دردام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت41 🎬
به درحمام رسیدم,دستم به دستگیره ی در بود,یک لحظه نگاه کردم تا ببینم ابوعمر درچه حالیست...
ابوعمر دستش به طرفم دراز بود وناگهان دریک قدمی من ,نقش برزمین شد ولرزشی شدید سراسر اعضا وجوارحش را فراگرفته بودخرخر نامشخصی ازگلویش میامد مثل خرخرگرگی که میخواهد چیزی بگوید اما نمیتواند وهمزمان کف سفیدرنگی از دهانش خارج شد یک لحظه قفسه سینه اش به شدت به بالا امد وبعد لرزش قطع شدونگاهش به سقف اتاق خیره ماند....اهسته رفتم جلو ,چند بارصدایش کردم ,ابوعمر ابوعمر....چون جوابی نشنیدم با اعتمادبه نفسی بیشترکنارش رفتم,پایم رابه دستش زدم....حرکتی نکرد.
اری انگارکه سالهاست به درک واصل شده,این مردک خبیث مرده بود..
خدا رحمتت کند پدرجان که تااخرین روز ازفکر ما خارج نشدی وتمام دغدغه ی ذهنی ات حفظ ناموست بود.کجایی که ببینی حب سمی جوردیگری دخترانت رانجات داد.درهمین افکاربودم که یاد لیلا افتادم وبا شوق وذوق فریادزدم...
لیلااااا بیاااا
لیلااا جان نترس...بیا وببین خواهرت چه هنرنمایی کرده..
لیلااااا...پیره گرگ مرده...نفس نمیکشد بیاااا...
اما هیچ صدایی از جانب حمام نمیامد...به شدت نگران شدم وهراسان خودم را به حمام رساندم...
لیلا را روی سکوی حمام خیره به دوش اب دیدم....
لیلا....عزیزدلم....چرا جوابم رانمیدهی؟باورنمیکنی؟ابوعمر راکشتم,بیا ببین....
وااای خدای من...
#ادامه_دارد ...
🦋@dokhtaranetahoora
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای دردام عنکبوت
نویسنده خانمس_حسینی
#قسمت42 🎬
خدای من,لیلا تکان نمیخورد اول فکرکردم که شوکه شده اما با دیدن روبنده بین مشتش همه چیز رافهمیدم
این کی روبنده رابرداشت؟! نزدیکش شدم وای من، کف سفید رنگی از دهانش خارج شده بود یعنی....یعنی....خدااااا.نههههه
به خدا طاقت این یکی رادیگرندارم.
هنوز هم امیدداشتم لیلا زنده باشد,شاید من دچارتوهم شدم ,شاید بادیدن دهان ابوعمر ,فکرمیکنم دوردهان لیلا هم کف است.
جلوی پای لیلا نشستم ,دستانش رابه دستم گرفتم وسردی مرگ درتمام بدنم پیچید,لیلا به پهلو نقش زمین شد ومن فهمیدم انچه را که ترس از دانستنش داشتم...
اینجا که تنها بودم نه داعشی بود ونه ابوعمر ونه اربابی, من بودم ولیلایم...وگویا لیلا سمبل تمام عزیزانم بود که ازدست رفته بودند....به سروسینه زدم ,روی خراشیدم داد زد جیغ کشیدم ,اشک ریختم وواگویه کردم...
لیلاااا چرااا؟؟مگر نگفتم نقشه دارم چراا؟اخر توکی وقت کردی دورازچشم من روبنده ات رابرداری من که همه جا حواسم به توبود ,کی؟؟یکدفعه یادم امد,ذغال قلیان...آخ خدا لعنتت کندابوعمر...
وای من ,لیلاجان چرا تنهایم گذاشتی ,ما باهم قرارداشتیم...عماد را قراربود پیداکنیم...لیلای زیبایم ای خواهرتازه مسلمانم...سلام من رابه پدر ومادرمان برسان...
سلام من را به مادرتمام شیعیان ,خانوم زهرای مرضیه س برسان وبگو ...به خدا شیعیانت هم مثل شما مظلومند...بگو دیگر بس است مظلومیت بگو ما منتقم کرار میخواهیم...بگو پسرت را به دادمان برسان بگو منجی جهان رابه فریادمان برسان😭😭😭
انقدر عزاداری برسرنعش خواهرجوانمرگم کردم که داشتم ازحال میرفتم,وقتی به خودم امدم که ساعتی به غروب خورشیدمانده بود.
با خودگفتم,عزاداری بس است باید کاری کنم...
باید لیلا رااز اینجا ببرم که وقتی,فردا بکیر میاید فکر کند من ولیلا باهم فرار کرده ایم.
ارام لیلا را به کول گرفتم...خدای من چه سبک بود این خواهرک رنج کشیده ام...
جلوی در هال بودم که..
#ادامه_دارد ..
🦋@dokhtaranetahoora
هدایت شده از 💠 بانوان مهدیه
شادی، میوه خرد
امام علی علیه السلام
أصلُ العَقلِ القُدرَةُ ، و ثَمَرَتُها السُّرورُ
ريشه خرد، توانمندى است و ميوه آن شادى
بحارالانوار، ج ۷۵ ص۷
هدایت شده از 💠 بانوان مهدیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی برای خودت پزشک باش
كمی قرص خنده تجویز کن
هر شش ساعت یک بار
حتما که نباید
مدرک و مطب داشته باشی!
خودت نسخه ای
بنویس با خط خوش
روحــت را درمان کن و بخند
بی بهانه، فقط بخند دوست من 🥰
95.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زبرا_پنبه_ای
مواد اصلی
تخم مرغ ۳ عدد
شکر ۱ لیوان
روغن مایع نصف لیوان
آب گرم ۱ لیوان
وانیل ۱ قاشق چای خوری
بیکینگ پودر ۱ قاشق غذا خوری
آرد قنادی ۲ لیوان
پودر کاکائو ۳ قاشق غذا خوری
#به_وقت_آموزش
#کیک
🦋@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به به چه ناهاری...
😍😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای امروز ❤️🌷❤️
🤍💫خـــــدایـــــا🤲
🌸💫در هــر دوشــنــبــه
🤍💫از ســـوى خـــویــش
🌸💫دو نعمت برما عطا كن
🤍💫خوشبختى بندگیت را
🌸💫در آغــــاز روزمـــان
🤍💫و نعمت آمرزشت را
🌸💫درپايان، روزیمان کن🤲
🤍💫اى معبود بی همتای ما
🤍💫آمیـــن یا قاضِیَ الْحاجات
🌸💫ای برآورنده ی حاجت ها
🌸🍃@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️صبح را بخوانیم
بر باور طلوع مهربانی ها☀️
ونفس بکشیم
طراوت عاشقانه ی دل را
بر هوای بی هوای دوست داشتن ها❤️
🌼🌷🌼🌷
سلام
صبحتون سرشار از عشق و زیبایی باد❤️
🌸🍃@dokhtaranetahoora
⚠️#تلنگر
#نماز
🚫مجازات بی نماز🚫
👈هيچ کس از شما مورد خطاب اين سخن نيست،
چون من گمان ميکنم شما بحمداللّه بر نمازها پايبند هستيد،
☝ولي اميدوارم که اين سخن را به کسي که نماز نمي خواند سفارش کنيد و برسانيد،
👈به آن پدران،
👈مادران،
👈برادران،
👈فرزندان و نزديکان خود يا هر مسلماني که مي توانيد او را نصيحت کنيد،
❌چون مجازات بي نماز خيلي خطرناک است❗
💥بدان که جهنم درجه ها و درهايي دارد،
🌹خداوند مي فرمايد:
(جهنّم وعده گاه همگي آنان است. آن هفت در دارد. هر دري، از آنان نصيبي جدا شده دارد.)
📚سوره ي الحجر آيه43و44
💥يکي از اين درها درِ ِخيلي سختي است به نام🔥سقر....
(چه چيز تو را آگاه ساخت که سقر چيست؟ نه باقي ميگذارد و نه رها مي کند.)
📚سوره ي المدثر آيه27و28🌱
👈يعني کسي که وارد🔥سقر مي شود پودر و متلاشي مي شود❗
😣تصوّر کن وقتي استخوان جمجمه ات متلاشي مي شود❗
👈وقتي جهنميان وارد جهنم مي شوند فرشتگان از آن ها مي پرسند:
💫(چه چيز شما را وارد سقر کرده است؟)
📚سوره ي المدثر آيه42
👈جواب اين است:
(مي گويند:ما از نماز گزاران نبوديم.)
📚سوره ي المدثر آيه43
هر #گناهکاري اميد رحمت اللّه براي او هست
مگر تارک #نماز که بايد وارد 🔥سقر شود❗
برادرم و خواهرم،❗
بشتاب به سوي نزدیکانت اگر بي نمازند و با نرمي، مهرباني و اخلاص و براي خدا آنان را نصيحت کن،
#اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَـــرَج
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🌱#نوجوان
@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر دکتر جفری لنگ، ریاضیدان مسلمان آمریکایی درباره نماز
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای در دام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت43 🎬
جلوی درهال چشمانم سیاهی رفت,ضعف تمام وجودم راگرفت اخر چندین وچند روز بود که غذای درست وحسابی نخورده بودم ورنج های روحی وجسمی زیادی کشیده بودم ولی اصلا میل به خوردن چیزی نداشتم ,انهم ازخانه ای که ازاجر به اجر ان نجاست وحرام میبارید.
جسد بی جان لیلا راتکیه به دیوار دادم ورفتم طرف زیر زمین,باید چادرهایمان رابرمیداشتم....به سرعت چادرم راپوشیدم وچادرلیلا هم برداشتم ودوباره لیلا رابه دوش گرفتم وکنار در حیاط,جسدلیلا را دوباره به دیوار تکیه دادم,اهسته در را گشودم ,تصمیم داشتم به خانه خودمان بروم,داخل کوچه رانگاه کردم,حتی پرنده هم پرنمیزد,انگار گرد مرگ بر درودیوار کوچه پاشیده بودند.
در راکامل گشودم ولیلا رابردوشم گذاشتم با احتیاط به داخل کوچه امدم وسریع خودم رابه درنیمه باز خانه ی خودمان رساندم.
لیلا را داخل خانه بردم وپشت در گذاشتم وخودم امدم درخانه ابوعمر رابستم.
مثل اینکه لولا وقفل در خانه ما خراب شده بود ,یه اجر ازکنار دیوارحیاط برداشتم وگذاشتم پشت در ودربسته شد.
خدای من...خانه مان....
به طرف حوض اب نگاه کردم وصحنه ها پیش چشمم جان گرفت,خبری از اجسادبه خون اغشته پدرومادرم نبود اما خونهای خشکیده وسیاه شده اطراف حوض به چشم میخورد...دوباره گریه ...دوباره ضجه.....
بعدازساعتی عزاداری نگاهم به جسم بی جان لیلا افتاد باید کاری میکردم.
لیلا رابه دوش گرفتم وبه سمت حیاط پشتی خانه رفتم..
#ادامه_دارد ..
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای در دام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت44 🎬
لیلا رانزدیک باغچه کنار دیوار گذاشتم وبه سمت زیرزمین رفتم,بیل وکلنگ پدرم راپیداکردم وامدم داخل باغچه وشروع به کندن کردم
کندم وگریه کردم...کندم وزار زدم ...کندم وروی خراشیدم...
بعد از نیم ساعتی تلاش قبری کم عمق اندازه جسدبی جان خواهرکم حفر کردم ,لیلا رااوردم وسرورویش راغرق اشک وبوسه کردم😭
بمیرم خواهرکم,خواهرنوجوان وآرزو به دل وزجر کشیده ام رابا دستان خودم درقبر نهادم,
دست به چشمان بازش که خیره به چشمان اشکبارم بود کشیدم تابسته شود....
خداااااا این درد برایم زیادیست....خداااا
دوباره رویش رابوسیدم...سلام مرا به امام حسین ع برسان وبگو جلوی چشمانم عزیزانم را سربریدند...سلام من را به پیامبرص برسان وبگو دینت غریب شده ,سلام مرابه امام علی ع برسان وبگو شیعیانت مظلومند,سلام مرابه خانوم حضرت زهراس برسان وبگو.مراقبم باش تا دامن عفتم لکه دارنشود....سلام من رابه پدرومادرمان برسان وبگو تمام تلاشم رامیکنم تاعماد راپیداکنم ونجات دهم...
خانه ی نویت مبارک خواهرم....😭
طاقت خاک ریختن رانداشتم😭
بیل خاک اول ضجه...بیل دوم ناله...بیل سوم فریاد.....😭
بالاخره عزیزم درخاک شد....اشکهایم رابالباس خاک الودم پاک کردم,اصلا متوجه تاریکی هوا نشده بودم,همه جا تاریک بود...کورمال کورمال خودم به حیاط جلویی رساندم درهال رابازکردم ,برای احتیاط برق اتاق خواب داخل را که از بیرون دید نداشت روشن کردم...
خدای من انگار راهزنان به خانه حمله کرده بودند هرچه که داشتیم برده بودند یعنی هرچه که گرانبها وقابل حمل وچشمگیر بود برده بودند,مبلمان,قالی ,دکورها حتی پرده های ریش ریش که لیلا خیلی دوستشان داشت ومادربه انتخاب لیلا گرفته بود....
داخل اشپزخانه شدم نه یخچالی ونه فریزرنه فرنه ابمیوه گیروچرخ گوشت و...خبری ازهیچ کدام نبود فقط وسایل کوچک واندکی که چشمشان رانگرفته بودند برجا مانده بود..
باید دوش میگرفتم...شیر اب را بازکردم تامطمین شوم اب قطع نیست که خداراشکر اب وصل بود...
رفتم طرف کمد لباس درش راباز کردم که....
#ادامه_دارد ...
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | آموزش تصویری ثبت نام #مسابقات_قرآن_بسیج
🔻سایت ثبتنام
💌 Event.quranbsj.ir
#مسابقات_قرآن_بسیج
#من_مبلغ_قرآنم
#مسجد_پایگاه_قرآن
@quranbsj_ir
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
28.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 استاپ موشن | همه چیز در خصوص سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج
😍 همین حالا برای ورود به یک رقابت جذاب قرآنی ثبتنام کنید:
🌐 Event.quranbsj.ir
🎁 هزاران جایزه نقدی و غیرنقدی، همراه با اعطای مدرک معتبر
📚 آئین نامه و محتواهای مسابقات
😉 فرصت رو از دست نده، خیلی آسونه...
🔻دانلود موشن با کیفیت بالا:
https://drive.google.com/file/d/1fa0C9QkFYr0CmI_dPxdKpU6Tc7icGMAL/view?usp=sharing
#مسابقات_قرآن_بسیج
#مسجد_پایگاه_قرآن
@quranbsj_ir
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | تعریف و تمجید دکتر سعید عزیزی روانشناس از مسابقات قرآن خانوادگی بسیج
🔻 همین حالا خانوادگی ثبت نام کنید:
💌 event.quranbsj.ir
#مسابقات_قرآن_بسیج
#من_مبلغ_قرآنم
@quranbsj_ir