تعهد داشتن یعنے پاے تصمیمے ڪه وقتی حالت خوب بود گرفتے تو حال بدیاتم وایستے !
🌱🍀
"
قالَاَمیرَالمؤمِنینۡ'؏':
سزاواراستڪهعاقل،ازمستىِثروت،قدرت، دانش،ستايشومستىِجـوانىبپرهيزد...!
چراڪههريكرابادهاىپليدىاستڪهعقلرا نابودمىڪندووَقاروهيبتراڪممىنمايد...
-تصنیفغررالحڪمودررالحڪمص٦٦-
"
ماسینهزدیم،بیصداباریدند...
ازهرچهڪهدمزدیم،آنهادیدند..
مامدعیانصفاولبودیم،
ازآخرِمجلسشھداراچیدند...!
-شاعر؟:میلادعرفانپور-
"
مگهچندسالشونبوده؟
سنینداشتن
امادلشونخیلیبزرگبوده...
فڪرشُڪن!
چقدراونزماندلهاشونپاڪوبزرگبوده..
اماالانچی؟
هیچجورهنمیتونیمخودمونروباهاشون
مقایسهڪنیم...
اونهاجوونبودن،ماهمجوون!
آقاعمرِهااا!
تموممیشهمیره..
برهمنمیگرده!
خبعزیزمنقشنگاستفادهڪنیمازش!
غیرازاینِڪهپیشخداعزیزترمیشیم؟✨
#تلاشڪنیمطلاشڪنیم🚶🏻♂!
زندگی نامه شهید : (جهاد عماد مغنية) (زاده ۲ مهٔ ۱۹۹۱ – درگذشته ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵) فرزند عماد مغنیه معروف به «حاج رضوان» و از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان بود. جهاد عماد مغنیه، چهارمین فرد از خانواده مغنیه است که در جریان حمله موشکی در مزرعه الامل کشته شد.
جهاد عماد مغنیه

جهاد مغنیه در مراسم ترحیم مادر قاسم سلیمانی
رئیس امنیت حزبالله لبناناطلاعات شخصیزاده۲ مهٔ ۱۹۹۱
لبناندرگذشته۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵ (۲۳ سال)
بلندیهای جولان، استان قنیطره، سوریهملیتلبنانیحزب سیاسی
حزبالله لبنانپدرعماد مغنیهدیناسلام و مذهب شیعه
✨﷽✨
📚هر چیز که خوار آید ، یک روز به کار آید
✍یک روز مرد دنیا دیده ای با پسرش به سفر رفت . در راه نعل اسبی پیدا کردند و به پسر گفت : نعل را بردار شاید به دردمان بخورد . پسر گفت : ما که اسب نداریم به چه دردمان می خورد ؟ پدر نعل اسب را برداشت و به پسر هم چیزی نگفت و به راهشان ادامه دادند . در راه به روستایی رسیدند . پدر در کارگاهی نعل اسب را فروخت بی آنکه پسر متوجه شود و با پولش کمی گیلاس خرید و در پارچه ای پیچید . و به راه ادامه دادند . در بین راه هر دو حسابی تشنه شدند و آبی که همراهشان بود تمام شد .
در راه از تشنگی زیاد پسر بی حال شد و پدر گفت فاصله ی زیادی تا مقصد نمانده راهت را ادامه بده . گیلاسی را جلوی راه پسر انداخت . پسر فوراً آن را برداشت و خورد و شیرینی آن باعث شد تا به راهش ادامه دهد . پدر یک گیلاس جلوی راه او می انداخت و پسر آنها را می خورد تا به راهش ادامه دهد و قوت می گرفت .
پسر از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده؟ پدر گفت : تو حاضر نشدی برای برداشتن نعل اسب خم شوی اما 20 بار برای برداشتن گیلاس خم شدی این گیلاس از فروش همان نعل اسب به دست آمده به همین دلیل می گویند : هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید
#دختران_زینبی