eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° ✍️بھ قلمِ |میـم . علےجانپور لبخندۍ زد و به طرف اتاقش رفت لباسمو پوشیدم و آماده شدم ، گوشیمو برداشتم که رضا زنگ زد :+الو سلام جانم رضا جان ! _سلام داداش بیام دنبالت ؟ +نه برادر من ، خودم با ماشینم میام .. _باشه پس منتظرتم خدانگهدار +یاعلے ... از حاج خانم و مائده خداحافظے کردم و سوار ماشین که تو پارکینگ بود شدم .. کل جلسه درمورد استخدام نیروهاۍ جدید بود ، بعد از تموم شدن جلسه با رضا در مورد دانشگاه صحبت کردم که مایل بود با من انتقالے بگیره .. رفتم خونه خودم تا امشبو اونجا بخوابم از چند روز دیگه اگه حاج خانم و آقاجون راضے باشن برگردم خونه .. قبل از اذان صبح بیدار شدم ؛ رفتم وضو گرفتمو نماز شبم رو خوندم بعد از ²⁰ دقیقه اذان رو گفتن نمازمو خوندم و دراز کشیدم .. تقریبا مثل شب هاۍ گذشته هر کارۍ کردم نتونستم بخوابم ، فکر شهید گمنامے بودم که دواۍ دردام بود .. البته دواۍ درد همه انسان ها خداست .. شهدا یک الگویے هستند براۍ ما ¡ تا ازشون عبرت بگیریم .. چون طورۍ بودند که خدا به دلیل اینکه زمین دیگه جاۍ اونها نبود خوب خریداریشون کرد .. اما کسے جز پروردگار آرامش بخش و بزرگ و بخشنده نیست .. یا ذالجلال و الکرام .. وقتے به خودم اومدم دیدم ساعت ⁷ ؛ چقدر زود گذشت ! اصلا متوجه نشدم ، بلند شدمو آماده شدم گوشے رو برداشتم و براۍ رضا زنگ زدم … رضا گفته بود برم دانشگاه خودش میاد .. وارد دانشگاه شدم ؛ دانشگاه مملو از جمعیت بود سرم سوت کشید .. به طرف مدیریت دانشگاه رفتم و در زدم با اجازه‌اۍ که داد وارد شدم :+سلام علیکم _بـه سلام آقاۍ کرامتے عزیز .. چه عجب چشم ما به جمالتون روشن شد .. +شرمنده‌ام نکنید بخدا روحیه درس خوندن نداشتم الان هم به اصرار های شما و مادرم اینجام .. خندید و پرونده‌امو از کشو در آورد: _خب کدوم دانشگاه میری ؟ +نمیدونم هر دانشگاهے که به محل کارم نزدیک باشه !.. _فقط یه دانشگاست که چند تا جاۍ خالے دارند ، تا کلاس ها پر نشده برو .. رفیقت .. رضا هم میخواد انتقالے بگیره درسته ؟ +بله _از دست شما ها که یه روز هم نمیتونین از هم جدا باشین .. لبخندۍ زدمو پرونده خودم و رضا رو گرفتم :+خیلے ممنون لطف کردید سرۍ تکون داد که گفتم :+بنده دیگه مزاحم نمیشم یا علے .. ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •