eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
میفرماد که : مادر به بچه گفت : اگه یبار دیگه هم لباساتو کثیف کنی دیگه راهت نمیدم تو خونه بچه بی اعتنا دو زد و رفت پیش دوستاش .. بازی کرد و بازی کرد ، لباساش کثیف شد ! برگشت .. مادرش با اخم و تخم گفت : بازم که لباساتو کثیف کردی !!! و لباساشو عوض کرد و بچه بازم بی اعتنا برگشت تو کوچه پیش رفقاش .. بازی کرد و بازی کرد ، بازم لباساش کثیف شد ! غروب بود ، رفقاش همه خداحافظی کردن و رفتن .. دو زد سمت خونه .. تق تق تق .. مادر از رو پشت بوم نگاه میکنه ! محکمتر : تق تق تق ! نا امید برمیگرده سمت خونه رفقاش .. همه رفقا جوابش میکنن و راش نمیدن تو خونشون ! نا امید تر از هر نا امید برمیگرده سمت خونه ! در و آروم میزنه : مامان ! چرا درو باز نمیکنی ؟! من که جز در این خونه جایی رو ندارم که برم .. 💔 مادر باز خودش رو نگه میداره و نمیره درو باز کنه ! پسر یه گوشه میشینه و آروم آروم اشک میریزه .. مادر آروم میاد درو باز میکنه میگه : دیدی گفتم ؛ هرجایی بری باز برمیگردی پیش خودم همه جوابت میکنن ، جایی رو جز اینجا نداری ! پس چرا بد قلقی میکنی ؟! همه اونایی که بهت میگفتن "رفیق" جوابت کردن .. 💔 و بعد پسر رو تو آغوش میگیره و آروم آروم گریه میکنه ! [ گفت : ندا اومد : ]