- دختر خانومِ شھید اصلانی :)💔

نزا فک کنیم توام مارو نمیخوای .. ببر مارو :)💔

امروز شاهد استوریایی بودیم که به ظاهر دفاع بود .. ولی دقیقا همون چیزی بود که دشمن خواسته بود ... این دقیقا یعنی چی و به چه منظوره؟ بچه ها اینا دقیقا همه برنامه ریزی شده اس .. حالا اهدافشون چی بوده؟ اختلاف انداختن بین شیعه و سنی ! خب این درسته که هممون از این اتفاق تلخ و ناگوار ناراحت شدیم و واقعا آتیش بدی به قلبمون زد .. ولی رهبری گفتن که درجمع بر سنی ها لعنت نفرستیم .. ماهم مطیع رهبری و هستیم و شعارمون ولایتمداری هست دیگه..! پس حرف رهبرمون مقدمه ..پس سخن حضرت آقا رو قبول میکنیم و درجمع لعنتشون نمیکنیم .. اگه بخوایم اینطور پیش بریم که کل جامعه بهم میریزه ..و تو کشورمون تفرقه ایجاد میشه که همه اینها دقیقا هدف دشمن هست دیگه ..! ماهم کاری رو نمیکنیم که در پازل دشمن بازی کنیم و دشمنان رو به خواستشون برسونیم .. :) بعله .. یه چیز دیگه هم که هست هنوز دقیقا هویت ضارب مشخص نشده دوستان .. واینکه مثلا مااگه هم فرض کنیم که ضارب بدون هیچ ارتباط شبکه ای اومده باشه اما قطعا خوراک خوبی دست خرابکارا داده ... پس حواسمونو جمع کنیم و خیلی مراقب باشیم که درپازل دشمن بازی نکنیم !..

به جمله آخرش توجه کنید ..! اینم یک نمونه از همون چیزایی که قصد دشمنه .. دشمن همین رو میخواد دیگه!..

لطفا حتما و حتما به این مطالب توجه کنید نکات بسیار بسیار مهمی هست 👆🏻!

نکته بعدی هم که وجود داره ...

توجه کنید اگه ماهم هیاهو راه بندازیم بالاخره سنی ها هم ساکت نمیشینن دیگه و برادرکشی راه میوفته و..! ازطرف دیگه هم احتمال داره سازمان حقوق بشر هم به ایران فشاربیاره و اینکه در قضیه برجام ایران مجبور بشه مقابله آمریکا کوتاه بیاد ..‌ توجه کنید که اینجور اتفاقات ازاتاق فکرصهیونیست و انگلیس طراحی میشه آمریکا بودجه تامین میکنه و نادانهای شیعه و سنی میشن عامل اجرایی ..‌‌!

حتما و حتما به این مطالب توجه کنید دوستان ..‌.👆🏻👆🏻👆🏻

بوی توطئه میاد چشماتونو باز کنید لطفا!!! ..‌

:)"💔

آقـاآرزوقشـنگ‌ترازایـن‌کـہ‌دلمون‌برای‌گنبـد طلـای‌حرمـت‌تنـگ‌شده؟!:)"💔🚶🏿‍♂

میگن‌طلبه‌ها‌مفت‌می‌خورن ؛ آره ! راست‌میگن مفت‌مفت‌فحش‌می‌خورن مفت‌مفت‌گلوله‌می‌خورن مفت‌مفت‌چاقو‌می‌خورن :)

:)💔 - خانوم‌سه‌ساله..

#شهید_طلبه #شهید_اصلانی

اۍ ڪہ حاجٺ ز حسیـن میطلبۍ دقت ڪن پرچم شـاھ بہ سوۍ حرم عباس است🏴

• • چہ‌می‌جویۍ!؟ عشق؟ همینجاست:))↻ #ڪربلـٰا @dokhtaranzeinabi00

بہ خدا ڪه قسم...💔🎼

بعدشُهداشماچیکارکردین؟!💔

•|نام:محمدرضا •|نام‌خانوادگۍ:خمسیہ‌بھنمیرۍ •|ولادٺ: ¹³⁴⁶/⁹‌‌/³ •|وضعیت‌تأهل:مجࢪد •|استان:مازندران •|نحوه‌شھادت:انفجار‌خمپارھ •|محل‌شھادت:پنج‌وین‌عراق •|تاریخ‌شھادت:¹³⁶²/⁷‌/³⁰ #معرفۍ‌شھید💔✨ @dokhtaranzeinabi00

#دایۍ‌شھیدم براۍ پدرشون فاتحہ قرائٺ میکنین🥀

🛑🎥 عراقی‌ها مبهوت صدای نوجوان ایرانی 🔹هنرنمایی سید محمد حسینی ۱۴ساله مداح نوجوان ایرانی به سه زبان ترکی، فارسی و عربی در مسابقه استعدادیابی مداحی بسیار زیباست 👆🏻🌹 حال دلتون رو با این مداحی زیبا خوب کنید 🌸🌱 @dokhtaranzeinabi00

🎥 اولین مصاحبه با دختر هشت ساله شهید اصلانی در مراسم وداع با پیکر پدرش در مشهد💔 #شهید_اصلانی #ماه_رمضان

#به‌وقت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رمـان🎈

• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° #آیٰـھِ #قسمت108 ✍️بھ قلمِ #خـادم‌الــمهدۍ|میـم . علےجانپور _اومدم حلالیت بگیرمو برم .. با تعجب گفتم :+حلالیت ! براۍ چے ؟ یه نگاه به زمین انداخت .. انگار نمیتونست چیزۍ بگه ..! با تردید گفتم :+آقاۍ کرامتے مشکلے به وجود اومده ؟ همین که جمله‌ام تموم ‌شد گفت :_نه نه .. راستش اون روز که اومدین خونمون .. چطورۍ بگم ! منتظر بودم لب باز کنه ببینم چیشده ؟ _من اون روز .. _سلام .. صداۍ یه خانمے باعث شد ساکت بشه رومو برگردوندم سمت خانمه .. مائده بود ! اینجا چیکار میکرد ؟ بلند شدمو بغلش کردم .. نمیدونستم چرا اومده ..! مجتبے یه نفس عمیقے کشیدو با یه بااجازه رفت رو صندلے رو به رو نشست .. مائده هم اومد کنارم نشست .. سوالے نگاش کردمو :+عزیزم چیشده ؟ براۍ داداشم اتفاقے افتاده ؟ _نه نه .. چیزۍ نشده که ؛ این برادر ما یکم عذاب وجدان داره .. یه نگاه به روبه‌رو به مجتبے انداختم که سرش پایین بود :+عذاب وجدان برا چے ؟ _اون روزۍ که اومدین خونمون .. مجتبے بخاطر اینکه چند تا از وسیله هاشو یادش رفت ببره دوباره برگشت .. اومد تو اتاق ، بعد تو که رو میز خوابیده بودۍ تو رو بدون چادر دیده .. البته اون موقع نمیدونسته تویے .. چون لباسامون شبیه به هم بوده فکر کرده منم .. کپ کردم .. پس براۍ همین بود که خیلے دستپاچه بود ! عصبے بودم .. ولے اگه میخواستم خیلے عصبانیتم رو بروز بدم شاید بگن دختره تازه یه روزه چادر سرش کرده انقدر داره ناز میکنه .. براۍ همین گفتم :+خداروشکر حجابم کامل بوده .. عیبے نداره .. مائده لبخندۍ زدو :_داداش بیا حلالیت رو هم گرفتم .. خیالت راحت شد ! مجتبے سر بلند کردو خجالت زده گفت :_ببخشید دیگه .. من اصلا .. نزاشتم ادامه بده :+خواهش میکنم .. اتفاقیه که افتاده .. رو به مائده گفتم :+عزیزم شرمنده من باید برم .. کارۍ ندارۍ ؟ _کجا برۍ ! میخوایم با هم بریم بیرون .. براۍ جبران .. لبخندۍ زدمو :+خیلے ممنونم .. نیازۍ به جبران نیست من عجله دادم ببخشید .. انگار دلخور شد ، ولے نمیتونستم باهاشون همراه بشم .. +ان شاءالله یه روز دیگه مزاحمتون میشم .. سرۍ تکون دادو :_اوهوم باشه .. بلند شدمو ازش خداحافظے کردم ؛ خواستم از مجتبے هم خداحافظے کنما .. اما نتونستم . همین که رد شدم این حسو کردم که سرشو بلند کرده .. اما توجه نکردم .. …… ﴿مجتبے﴾ الحمدالله مائده تونست بهش بگه .. آیـه خانم هم خداروشکر دلخور نشدن ¡ مائده بهش گفت که میخوایم با هم بریم بیرون البته بدون من .. اما قبول نکرد .. خیلے عوض شده ..! این اون خانمے نیست که یه روزۍ به اجبار میخواست بیاد رستوران تا غذا بخوریم ! بلند شد که بره .. منم بلند شدم ، از مائده خداحافظے کردو رفت .. منتظر بودم خداحافظے کنه اما . . نکرد ! با تعجب به رفتنش نگاه کردم .. مائده اومد طرفمو :_اتفاقے افتاده ؟ نگاش کردمو :+نه چطور مگه ؟! ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •

دوریمون خیلی طول کشیدا :)💔 میشه یه نگا به منم بندازی ؟ . من از تاریکی قبر نمیترسم ما اونقد بی‌کسی کشیدیم که اون تاریکی و تنهایی قبر برامون یاداور خاطراتمونه :) من از اینکه دستمو نگیری میترسم :)💔 دورت بگردم #Imamhussainorg

به قولِ یه بنده خدایی چی به سرمون اومده که از دردِ همدیگه خندمون میگیره ؟! وقتی تو روضه ها تعریف میکردن یه عده به حضرت رقیه میخندیدن برام گنگ بود ولی الان .. :) - تاریخ داره تکرار میشه!