eitaa logo
دختر حوّا |
2.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
88 فایل
🔅دختر حوّا 🔸️تخصصی زن،خانواده و مسائل روز 🔹️ برای زنان تحول خواه 🔸️برای تحوّل زنان 🟢 دبیر اجرایی: @yamahdi_313_59 🟡دبیر علمی : @M_Fatemi1 معصومه فاطمی پژوهشگر،مدرس مطالعات زنان و خانواده 💬ارسال پیام ناشناس https://daigo.ir/secret/1740121468
مشاهده در ایتا
دانلود
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا حس مادری برای فرزنداوری را از زن گرفتن و حس مادری در مورد سگ جایگزین کردن؟ https://eitaa.com/dokhtarehavva
اگر غیرت ندارید بگید زن هاتون بیان راهپیمایی روایتی از حضور پیشران زنان در ۱۷شهریور۱۳۵۷/ ۱ صبح زود من آمدم بیرون دیدم که دسته، دسته اکثراً خانم‌ها هستند که آمدند در خیابان و آقایان هنوز بیرون نیامده بودند. حدود ساعت ۵/۷، ۸ صبح بود که خیابان ۱۷ شهریور (شهباز سابق) مملو از خانم‌ها بود. من خودم چون مردد بودم و نمی‌دانستم جریان چیست و چه کار باید کرد. همان بر خیابان ایستاده بودم. خانم‌ها می‌رفتند و می‌آمدند شعارشان این بود که شماها اگر خودتان غیرت راهپیمایی ندارید بروید در خانه و به خانم‌هایتان را بگویید بیرون بیایند و مردم را تهییج می‌کردند مردم کم کم آمدند و ما از همان جا راه افتادیم از درب منزل آرام آرام آمدم و همان کنار خیابان به عنوان راهپیمایی نمی‌آمدم ولی خانم‌ها مفصل هم شعار می‌دادند و هم هیجان زده بودند. خیلی عجیب روحیه بالایی داشتند و هر کس از آقایان را می‌دیدند همین شعار را می‌دادند که اگر خودتان راهپیمایی نمی‌کنید بروید خانه‌هایتان خانم‌هایتان را بفرستید بیرون بیایند. همه شعارها الان در ذهنم نیست ولی می‌گفتند شما مردها غیرت ندارید خانم‌هایتان را بگویید بیرون بیایند یک شعارهایی خودشان درست می‌کردند اصلاً «فیالبداهه» شعار را درست می‌کردند. تقریباً تا نزدیک میدان شهدا آمدم و راه نبود جلوتر بروم و انصافاً خیلی هم وضع خطرناک بود و همه هیجان زده بودند. من تقریباً یک چهارراه مانده بود به چهارراه شهدا با… خیابان سقاباشی (شهید برادران قادری) فعلی ایستاده بودم که آهسته آهسته شعار شروع شد و جمعیت هم زیاد شده بود. ناگهان صدای تیراندازی آمد. تیراندازی خیلی شدید بود تقریباً حدود ساعت ۷، ۸ دقیقه تیراندازی می‌کردند. جمعیت شروع کردند به طرف میدان خراسان بیایند که فرار کنند، اما ارتش امان نمی‌داد و تیراندازی می‌کردند. 📗وکیل تا پای اعدام خاطرات حاج سید اصغر رخ صفت https://eitaa.com/dokhtarehavva
روحیه انقلابی پزشک بی حجاب بیمارستان روایتی از حضور پیشران زنان در ۱۷شهریور۱۳۵۷ /۲ من در آن زمان کمک پزشک شدم و جلوی در اتاق عمل ایستادم و زخمی‌ها را روی تخت می‌گذاشتم و نخ و سوزن به آنها می‌دادم. در این اوضاع خانم دکتری که از این تیپ طاغوتی‌های بی‌حجاب بود و قد بلندی داشت وارد بیمارستان شد. حدود ساعت ۵/۱۱، ۱۲ بود. زمانی که وارد شد همه دکترها و پرستارها اطراف وی جمع شدند. در آن لحظه پسر بچه‌ای ۱۳ یا ۱۴ ساله که غرق در خون بود ناله می‌کرد. خانم دکتر رو به پرسنل بیمارستان کرد و گفت فوراً او را بردارید و به اتاق من بیاورید. بلافاصله کیف خود را باز کرد و گوشی و لوازم پزشکی را درآورد ما هم آن لحظه همگی پریشان بودیم وی رو به مردم کرد و گفت این انقلاب خون می‌خواهد تا پیروز شود. این حرف‌ها نیست که شما خیال می‌کنید. حالا به این زودی کارها درست می‌شود. با خودم گفتم عجیب است این خانم با این اوضاع این قدر انقلابی است. خلاصه دکترها را جمع کرد و گفت ما وظیفه داریم که به اینها برسیم و اینها هم وظیفه دارند که این کارها را انجام دهند. انقلاب خون می‌خواهد تا پیروز شود تا ما به اهداف مان نرسیم نباید رها کنیم. بعد از این صحبت‌ها همچنان مصمم و پرتوان با آن پوشش شیک و لباس و کیف زیبایی که داشت در حالی که خودش هم غرق خون شده بود، به زخمی‌ها رسیدگی می‌کرد و روحیه زیادی به همه ما و پرسنل پریشان آنجا داده بود که قابل توصیف نیست. مردم این گونه مشغول فداکاری بودند. 📗وکیل تا پای اعدام خاطرات حاج سید اصغر رخ صفت https://eitaa.com/dokhtarehavva
📸 / آزادی به سبک فرانسوی 🔹در روزهای اخیر از ورود۳۰۰دانش‌آموز محجبه فرانسوی به مدارس جلوگیری شده است. https://eitaa.com/dokhtarehavva
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ باربی در ابتدا روسپی بود! 🔻آیا می دانستید که باربی قبل از اینکه باربی شود، یک روسپی آلمانی به نام لیلی بود؟ لیلی یک کاراکتر در یک کمیک استریپ آلمانی بود که با تن فروشی و اغوای مردان پولدار، نیازهای مادی اش را تامین می کرد. 🔻 کاراکتر لیلی پس از مدتی در قالب عروسکی در آمد که اکثر مشتریانش مردان بالغی بودند که از آن به عنوان یک نماد جنسی استفاده می کردند. 🔻اما موسس کمپانی mattel پس از کپی این عروسک، نام آن را به باربی تغییر داد و تصمیم گرفت آن را به دختربچه ها بفروشد. 🔸 اینگونه بود که یک نماد جنسی، به الگوی صدها میلیون دختر در سرتاسر دنیا تبدیل شد. 🚸 جنس اول| رسانه زنان، خانواده و زیست جنسی https://eitaa.com/joinchat/1736638675C96dbe5b0e6
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعتراف پزشک کارشناس اینترنشنال به پنهان‌کاری درباره سی‌تی‌اسکن مهسا امینی پزشکی که به اینترنشنال گفته بود که آثار ضرب و جرح در سی‌تی‌اسکن مهسا امینی دیده نمی‌شود، پس از یک‌سال اعتراف کرد که به‌خاطر حمایت از اعتراضات به‌جای گفتن حقیقت سکوت کرده است. https://eitaa.com/dokhtarehavva
نخست‌وزیر عراق در دیدار با خبرنگاران ایرانی: طرح جرم‌انگاری همجنسگرایی در پارلمان عراق، غرب را به تکاپو واداشت 🔹غرب از همجنسگرایی به‌عنوان یک اهرم فشار بر کشورهای دیگر استفاده می‌کند و هدف آن فشارهای حقوق بشری است و پس از فشار رسانه‌ای، اکنون از طریق کانال‌های دیگر در حال فشار است. @Farsna - Link https://eitaa.com/dokhtarehavva
رویداد تخصصی حجاب از نگاه علم "نگرشی چند‌ رشته ای" 🔴برگزارکننده: آکادمی اخلاق‌پژوهی روشمند، انجمن علمی معارف اسلامی دانشگاه شهید بهشتی و دفتر هم‌اندیشی استادان دانشگاه با همکاری انجمن ها و مراکز علمی و فرهنگی ☑️ مزایا: بهره‌مندی از ایده‌های ۱۳۰ استاد داخلی و خارجی/ اعطای گواهینامه معتبر دانشگاهی 📅زمان: ۲۸ شهریور تا ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۲ 👈 آی‌دی ثبت نام: @Ethics_academy (پیام‌رسان ايتا، بله و تلگرام) 🌐اطلاعات نشست ها: http://eitaa.com/ethicssbu 📌جزئیات رويداد: https://eitaa.com/ethicssbu/1035 🚨لطفا در به اشتراک‌گذاری این رویداد علمی فرهنگی،‌ سهیم باشید. https://eitaa.com/dokhtarehavva
💠نشست آنلاین «تحولات هویت محور در مناسبات فرهنگی جدید» 🎙با حضور خانم دکتر علاسوند 💢ویــژه مدیــران، مـعــاونــان و معــلمــان مـدارس کشــور و عموم کنش‌گران فرهنگی 🗓 سـه‌شـــنـبـه ۲۱شـهریـور 🕚 سـاعـت ۱۱ تا ۱۲ ✳️بستر پخش زنده اسکای روم 🌐https://www.skyroom.online/ch/jame_alzahra123/tahavolat 📲 بستر پخش زنده دیده‌بان 🌐https://shad.ir/didehban_ap https://eitaa.com/dokhtarehavva
* 🚨 | کتابخوانی «منم یه مادرم» ♨️ 🔰 مسابقه ملی کتابخوانی « » 👈 بامحوریت کتاب «منم یه مادرم» * روایت‌هایی از سبک تربیتی مادران شهدا: ○ شهید هسته‌ای، ○ شهید مدافع حرم، ○ شهید امنیت، * 🎁 : * 🔹 3 کمک هزینه سفر به کربلای معلی 🔹 8 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس 🔹72 جایزه نقدی و غیر نقدی دیگر ازجمله: پلاک طلا، کارت هدیه، بن خرید کتاب و... * ♨️⏳ شرکت در مسابقه: 👈 6 دی ماه * روز تکریم مادران و همسران شهدا 📌 خرید (باتخفیف) و شرکت در مسابقه: 📚 نسخه فیزیکی 🌐 https://b2n.ir/r02461 📚 نسخه الکترونیک (ایپاب) 🌐 https://b2n.ir/faraketab https://eitaa.com/dokhtarehavva
عدم امنیت جراحان زن انگلیس... https://eitaa.com/dokhtarehavva
. ﷽ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ناگفته هایی از اتاق مشاوره 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 به نقل از یکی از خدام آقا علیه السلام 🍀✨🍀✨🍀✨🍀 در لحظات پایانی کارم در اتاق مشاوره، خانمی که کمی از لباس سبز خادمی اش از زیر چادرش پیدا بود وارد اتاق مشاوره اعتقادی شد، از کرامات اهل بیت سوالاتی کرد و در تایید سخنانم تجربه معنوی خودش از کرامات اهل بیت را در حالیکه صورتش خیس اشک بود برایم تعریف کرد؛ 🍀✨🍀✨🍀✨🍀 ... شوهرم ورشکست شده بود و من که هر سال شام شهادت آقا علی بن موسی الرضا و شام شهادت امام حسن مجتبی مراسم می گرفتم و دیگی در هیئت بار می‌گذاشتم، امسال وضع اقتصادی خوبی نداشتم و هیچ پس اندازی هم نداشتم ... شوهرم سال‌های گذشته صاحب مغازه‌ها و ماشین‌های زیادی بود و همه آن‌ها را به خاطر طلبهایش به طلبکاران داده بود. امسال تنها یک وانت داشت که با آن خرجی زندگی را در می‌آورد. من فقط در تنهایی خودم غصه می‌خوردم و اشک می ریختم که برای نذری امسال چه کنم اما به رو نمی‌آوردم ... با حالی منقلب به آقا علی بن موسی الرضا متوسل شدم... . تا اینکه چند روز مانده به شهادت، چند نفر از خانم‌های فامیل که از اوضاع اقتصادی ما با خبر بودند داوطلبانه به منزل ما آمدند و پیشنهادهایی دادند که حاضرند برای برگزاری مراسم امسال هر جور کمکی بکنند ... و من از این پیشنهاد آنها غافلگیر و ذوق زده شدم، تا جایی که به کمک همین خانومها حتی برای اینکه مخارج مراسم کمتر شود خیلی از مواد غذایی آماده ای که قبلاً از بیرون تهیه می‌کردیم این بار خودمان با کمک خانم‌های فامیل خریدیم و شستیم و پاک کردیم، واقعا نمی دانم از کجا و چطور مخارج مراسم تامین شد، اما هر چه بود بالاخره شب شهادت امام حسن مجتبی همان مراسم و همان دیگ را بار گذاشتیم و مراسم به خوبی و آبرومندی برگزار شد. پس از مراسم همگی خیلی خسته بودیم خانم خادم مسجد که خیلی کمک کرده بود برای لحظاتی به اتاقک بالای مسجد رفت تا استراحت کند و ما مشغول جمع کردن وسایل اطراف مسجد شدیم، ... تا اینکه با صدای گریه خانم خادم که هراسان از پله‌ها به پایین می‌آمد همه دست از کار کشیدند ... در حالیکه اشک بر گونه‌هایش جاری بود مرا به آغوش کشید و گفت: «نذرت قبول!!» گفتم: «مگر در این چند لحظه چه اتفاقی افتاده که اینطور گریه می‌کنی» گفت: «خوابیدم و در خواب دیدم خانمی بسیار موقر در کنار در مسجد ایستاده است من او را دعوت می‌کنم. به ایشان گفتم: بفرمایید داخل، داخل نمی آیید؟! ایشان در جوابم گفت: «مگر می‌شود مادری به جلسه عزای پسرش نیاید، ما تمام زحمات شما را دیدیم … » از زحمات ما تشکر کرد و همینکه رفت من از خواب پریدم و متوجه شدم که ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها بودند، این بود که دیگر اشک امانم نداد ... .» 🖌 فاطمه فاطمی 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/fatemifateme