eitaa logo
-دختران امام زمانے-
1.2هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
214 فایل
-رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود می رودعمر ولی،خنده به لب باید زیست:)) - اینجا؟ . دل‌نوشته های ِچندتا دختر ِدهه ِهشتادی 🤍 . کپے حـلالت رفیق🌿 [ وقف ِآقای ولی عصر ِ] هـر آنچـه که باید بدانے . https://eitaa.com/joinchat/1160249525C3151e8d2cc
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبادلات نسیم دوشنبه پنج شنبه (تایم شب)
دنبال یه رمان خفن گاندویی میگردی..! این کانال بهت معرفی میکنم.. 😍👌🏼 یه رمان هیجانی و باحال.. 😱😍 ــــــــــ قسمتی از پارت ¹¹³ــــــــــــــ دیگع نمیتونستم این همه بی احترامی رسول تحمل کنم.... هرچی از دهنش در اومد گفت.... منم یه سیلی محکم خوابوندم زیر گوشش.... بهت یاد ندادن با بزرگ تر از خودت درست حرفی بزنی😡 تو اینجا قراره کار کنی یا بلبل زبونی😡 الان لال شدی جواب نمیدی.... نمیخواستم جلو محمد کم بیارم جوابشو دادم.... فرمانده ای که بلد نباشع تیمشو درک کنه.... فرمانده نیست... توهم فقط بلدی دستور بدی... رسول برو بیرون... برو از جلو چشام دور شو.. دیگه نمیخام ببینمت... باشه اقای فرمانده... خداحافظ..... از اتاق زدم بیرون صورتم خیلی میسوخت... اونجوری که در اتاق محمد بستم کل سایت نگاهم میکردن کاپشنم و با سوییچ ماشین برداشتم زدم بیرون.... بی خیال به حرف بچع ها سوار ماشین شدم و رفتم.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میخوای بقیش بخونی؟ 😃👌🏼 بیا ببین چی قراره بشه... 😱😍 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/1083703424Cb094c8526c منتظریم.. 😍👌🏼
هدایت شده از تبادلات نسیم دوشنبه پنج شنبه (تایم شب)
دنبال یه رمان خفن گاندویی میگردی..! این کانال بهت معرفی میکنم.. 😍👌🏼 یه رمان هیجانی و باحال.. 😱😍 ــــــــــ قسمتی از پارت ¹¹³ــــــــــــــ دیگع نمیتونستم این همه بی احترامی رسول تحمل کنم.... هرچی از دهنش در اومد گفت.... منم یه سیلی محکم خوابوندم زیر گوشش.... بهت یاد ندادن با بزرگ تر از خودت درست حرفی بزنی😡 تو اینجا قراره کار کنی یا بلبل زبونی😡 الان لال شدی جواب نمیدی.... نمیخواستم جلو محمد کم بیارم جوابشو دادم.... فرمانده ای که بلد نباشع تیمشو درک کنه.... فرمانده نیست... توهم فقط بلدی دستور بدی... رسول برو بیرون... برو از جلو چشام دور شو.. دیگه نمیخام ببینمت... باشه اقای فرمانده... خداحافظ..... از اتاق زدم بیرون صورتم خیلی میسوخت... اونجوری که در اتاق محمد بستم کل سایت نگاهم میکردن کاپشنم و با سوییچ ماشین برداشتم زدم بیرون.... بی خیال به حرف بچع ها سوار ماشین شدم و رفتم.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میخوای بقیش بخونی؟ 😃👌🏼 بیا ببین چی قراره بشه... 😱😍 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/1083703424Cb094c8526c منتظریم.. 😍👌🏼
هدایت شده از بنر های چهار شنبه تبادلات پرجذب مذهبی یازینب
فاطمه اینا ۸ تا هستن😂😂تو خونه جمعن که مهمون اومده و دارن سر ی دعوا میکنن🤣🤣🤣 و و قاطی شدن😂😂💔 حالا داوود شکست مونده بود زیر پای فاطمه😂😂😂 عزیزجون: گشنه های افریقا یدقه واسیننننننن😡😡 بیا ببین فاطمه داره سر ی موز رو از میکنه پایین🤣🤣🤣🤣🤣🤣 التماس رسولو نگاه کن🤣🤣🤣 سنجاقه😍 @gando_beat بیا ببین محمد چی داره میگه🤣🤣🤣🤣🤣