eitaa logo
⇆فَرزَنـدآن‌حـآج‌قاسم
201 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
929 ویدیو
63 فایل
کانال روبیکامون https://rubika.ir/moontazeranzohor ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16586937022736 نذر عمه زینب❤🌛
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکدام‌ازشمایک‌شهید‌رادوست‌خودبگیرد وسیره‌عملی‌وسبک‌زندگی‌او‌رابکارببندید ببینیدچطوررنگ‌وبوی‌شهداءرابه‌خود می‌گیریدوخدا‌به‌شما‌عنایت‌می‌کند..⚘💔
هرکدام‌ازشمایک‌شهید‌رادوست‌خودبگیرد وسیره‌عملی‌وسبک‌زندگی‌او‌رابکارببندید ببینیدچطوررنگ‌وبوی‌شهداءرابه‌خود می‌گیریدوخدا‌به‌شما‌عنایت‌می‌کند..⚘💔
*شهید علی ذاکری* نقل از شیخ حسین انصاریان شهید علی ذاکری بچه تهران که پدر و مادر او هر دو دکتر بوده اند. این خانواده یک پسر دارند و دو دختر… بنده منزل این شهید رفته ام و حکایت را از نزدیک دیده ام و اول این ماجرا را شیخ حسین انصاریان بالای منبر گفتند و من حساس شدم و این موضوع را دنبال کردم. دو تا خواهر دارد که بد حجاب اند و بد حیا اند و دوست پسر دارند و رفت و آمد دارند و گناهان دیگر … این پسر خوب از آب در آمده و هر چه به خواهران نصیحت می کند ، خواهران گوش نمی کنند. این شهید متوسل می شود که خدایا من را از این اوضاع نجات بده . شب در خواب یک روحانی سید را می بیند که خطاب به این شهید می گوید: علی اقا، پاشو بیا دانشگاه امام حسین که اینجا دانشجو می پذیرد. آن موقع هنوز دانشگاه امام حسین (ع) تهران تاسیس نشده بود. می رود که خوابش را تعبیر کند ، پیش‌نماز مسجد محله او می گوید :دانشگاه امام حسین یعنی همین جبهه های حق علیه باطل، ایشان با هزار خواهش و التماس در جبهه ثبت نام می کند و بالاخره راهی جبهه می شود و شب عملیات در وصیت نامه خود موضوعات قابل توجهی می نویسد: آن قدر وصیت نامه دو صفحه ای این شهید را خوانده ام که آن را حفظ شده ام . این شهید در این وصیت نامه می نویسد : ریاست محترم دبیرستان ، معلم عزیزم ، شما را به عنوان وصی خودم انتخاب می کنم. چراکه می دانم پدر و مادرم وقت خواندن وصیت نامه من را ندارند . شما را انتخاب می کنند چون خواهران من اصلا وصیت نامه نوشتن من را قبول ندارند. از شما تقاضا دارم ، جنازه من را که اوردند پس از تشییع جنازه در بهشت زهرا تهران ، بروید پدر و مادر من را خبر کرده و به خواهران من هم خبر دهید ، این مقدار انسانیت در انها سراغ دارم که برای تشییع جنازه من کارها را رها خواهند کرد و به بهشت زهرا خواهند امد. جنازه من را که به داخل قبر گذاشتید ، تلقین قبر را که خواندید ، کفن از چهره من بردارید و بگویید تا برای یک لحظه پدر و مادر و خواهران من بیایند بالای قبر ، اگر راه من حق باشد و بد حجابی دو خواهر من گناه باشد به قدرت پروردگار باید زنده شوم و چند لحظه ای به دنیا و اهل دنیا و پدر و مادر و دو خواهرم لبخند بزنم تا بفهمند که حق با خمینی است و آنچه خواهران من عمل می کنند ، گناه است و ذلالت است و بد بختی .. رئیس دبیرستان می گوید با خود گفتم چه کار کنم ؟ نکند ایشان شهید شود ؟ اگر جنازه اش را اوردند چه ؟ اگرلبخند نزد ؟ اگر زنده نشد ؟ و… ایشان شهید شدند و جنازه اش را آوردند و به پدر و مادر هم گفتیم و آمدند و با خود در این فکر بودیم که آیا این شهید خواهد خندید ؟ نخواهد خندید؟ چه طور خواهد شد؟ با خود گفتیم : هرچه شد مهم نیست و ما باید اعلام کنیم ، چرا که خود شهید از ماخواسته است. به محض اینکه تلقین رو خواندند و تمام شد و کفن را از چهره شهید کنار زدند و خانواده وی بالای قبر ایستاده و گریه می کردند دیدیم که شهید سرش را بلند کرد و برای لحظاتی چشمانش را باز کرد و به روی پدر و مادر و دو خواهرش لبخند زد.. لبخند این شهید خانواده اش را به آنجا رساند که پدر و مادر وی اکنون از بهرترین پزشکان کشور قرار دارند و خواهران وی از بهترین خواهران تهران بوده و برای جذب خواهران تلاش می کنند و… حجاب در زمان ما پشتوانه ای مبارک به نام خون شهدا هم دارد.
• • بهش‌میگم‌عزیزم‌حجابت‌رو‌رعایت ‌ڪن(: میگه‌به‌تو‌چه/: آره‌حقیقتا‌به‌من‌ربطی‌نداره... ولی‌به‌اون‌بچه‌های‌یمنی‌کہ‌هر‌روز‌ بیشتر‌درد‌میکشن‌به‌خاطر‌تعویق‌ ظھور‌ربط‌داره(: ڪاش‌روزی‌به‌این‌درڪ‌برسیم... هر‌یڪ‌گناھ‌من ثانیه‌به‌ثانیه ظھور،را‌عقب‌می‌اندازد...💔 • •
|شھادت!ツ |آغاز خوشبختے است! |خوشبختے‌اۍ‌ڪہ‌پایانے نداردツ شہید ڪہ بشوے! خوشبختِ ابدے میشوے:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌷شب عمليات بود. داخل سنگر نشسته بوديم در زير روشنايى نور چراغ قوه، دعا مى خوانديم. غذاى مختصرى را كه توزيع شده بود كاظم بين بچه ها تقسيم كرد و دست آخر، غذاى خودش را هم پيش من گذاشت! 🌷وقتى علت را جويا شدم گفت: «امشب، آخرين شب زندگى من است و فردا به شهادت خواهم رسيد». و پس از مكثى كوتاه ادامه داد: «من از خداوند چند درخواست كردم: يكى اين كه با شكم گرسنه شهيد شوم؛ دوم اينكه تنها با يك گلوله كشته شوم و سوم اينكه بدنم در آفتاب بماند.» 🌷صبح عمليات، فرمانده ما – برادرآهنى – متوجه غيبت كاظم شد. وقتى او را يافت كه آخرين لحظات زندگى اش را مى گذراند.... 🌷....درگيرى با دشمن ادامه داشت و انتقال شهدا به عقب امكان پذير نبود بنابراين پيكر او ٩ روز زير آفتاب داغ خوزستان باقى ماند و آخرين آرزوى شهيد هم محقق شد. راوى: همرزم شهيد كاظم خائف 🌷
✨﷽✨ 🌷 آیت ﺍﻟﻠﻪ العظمے بهجت (ره) فردمودند : ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ. ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ، ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ، 🔶 ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ می گوﻳﻨﺪ : ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴ ﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ.
🔆سخنان مادر شهید کریمیان: ✅محمدامین خیلی با شعور بود و از معلومات بالایی برخوردار بود. یک روز به او گفتم پسرم تو معلوماتت بالا است درست خوب است بمان چون مردم اینجا به تو نیاز دارند. محمدامین در جوابم گفت: مادر این حرفها را نزن. روز عاشورا هم همین حرف‌ها را می‌زدند و امام حسین (ع) را تنها گذاشتند. فردای قیامت جواب امام حسین(ع) را چگونه می دهید؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم چون به هدفش ایمان داشتم و می‌دانستم با علم و آگاهی در این مسیر قرار گرفته است. محمدامین دنیایی نبود و چیزی از دنیا نمی‌خواست، بزرگ‌ترین آرزویش شهادت بود و امروز به آرزویش رسیده است. ✅پلاک حضرت زهرا(س) را همیشه بر گردن داشت و عاشق شهادت بود و همیشه به من می‌گفت برو سر قبر شهدا و برایم دعا کن شهید بشم. همیشه می‌گفت دلم می‌خواهد مثل بی بی حضرت زهرا(س) گمنام باشم. ✅ولایت فقیه خط قرمز محمد امین بود و نماز اول وقت و زیارت عاشورا از تاکیدات ایشان بود. ✳️طلبه شهید مدافع حرم محمدامین کریمیان در تاریخ ۱۳۷۳ متولد شد و در تاریخ ۲۷ خرداد سال ۱۳۹۵ در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شهید کریمیان بر اثر اصابت دو گلوله به پا و سینه در حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
『🇮🇷͜͡🌹』 ⚫شهیدحاج قاسم سلیمانی ▪اگر آرزوی شهادت دارید اگر دوست دارید شهید شوید اول باید شهیدانه زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید . ▪ مانند کسی که اول باید علم بیاموزد ، بعد تلاش کند تا عالم شود . پس شهادت تنها آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید ، باید تلاش کنید ، برای آن بجنگید آن هم با شیطان نفست ▪به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید تا به سر منزل مقصود برسید. ▪بله درسته : پس اول برای شهید شدن باید اعمال و زندگیمان رو درست کنیم تا به آن مقام والای شهادت که عاقبت بخیری در دنیا و آخرت است برسیم.