📚 #یک_دقیقه_مطالعه
😳آب در بیابان خشک
اباصلت هروی میگوید:
همراه امام وارد مرو شدیم.
نزدیکی ده سرخ متوقف شدیم، مؤذنِ کاروان
نگاهی به خورشید کرده و رو به امام پرسید؛
آقا ظهر شده است اذان بگویم؟
امام رضا علیه السلام از مَرکبِ خود پیاده
شدند و آب خواستند.
نگاهی به صحرا کردیم اثری از آب نبود😥
آبی که همراه کاروان داشتیم نیز تمام شده بود.
نگران به سمت امام برگشتیم....
اما از تعجب زبانمان بند آمد.
😍امام علیه السلام با دستشان مقداری از خاک
را گود کرده بودند و از همان گودال چشمهای ظاهر شد.
امام وضو گرفتند و بقیه هم...
🍃برگی از کتاب آستان هشتم، ص۶۰
@doktaranhoseyni