eitaa logo
دولت قوی
638 دنبال‌کننده
81 عکس
19 ویدیو
3 فایل
بستری برای اندیشیدن در سطح «ملی» و «فراملی»؛ منطقه‌ای و جهانی: پیرامون «دولت قوی»، «مقاومت» در برابر نظم ناعادلانه‌ کنونی جهان و «هویت دینی»، «پیشرفت» و «عدالت اجتماعی» 👤eitaa.com/ahs_tafreshi
مشاهده در ایتا
دانلود
✅رهیافت استحاله؛ رویکرد صحیح در مواجهه با تمدن غرب ✅رویکرد غرب‌گزینی در نهایت منجر به غرب‌پذیری می‌شود 👤آیت‌اللّه میرباقری 🟥این تصوّر که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب را غرب‌گزین بدانیم، ناشی از درکی سطحی(نه عمیق و همه‌جانبه) از اندیشه امام و رهبری است؛ کسي که يک انقلاب عظيم جهاني براي رسيدن به عصر ظهور به راه انداخته و مدعي است که ما باید استراتژي‌هاي جهان را معين کنيم و می گوید نبض زمان بايد در دست حوزه ها باشد، اگر بخواهید او را به کساني که قائل به غرب‌گزيني هستند ملحق کنید، در باب اين انديشه ظلم کرده‌اید؛ امام و رهبری به هيچ وجه جزء غرب‌گزين ها نيستند، بلکه مي گويند ما باید از بستر يک جنگ همه‌جانبه با تمدن غرب، تمدن جديدي را بسازيم. ممکن است حضرت امام در ادبياتشان کمتر اين طور صحبت فرموده باشند، اما مقام معظم رهبري به صراحت، مدعي تمدن اسلامي هستند و گام‌هايي را که ما بايد بعد از انقلاب اسلامي براي رسيدن به تمدن اسلامي برداريم، طراحي مي کنند؛ به هيچ وجه نمي توان ايشان را جزو غرب‌گزين‌ها به حساب آورد. 🔸 تلقي حقير از مجموعه بيانات مقام معظم رهبري هم همين است که ایشان به دنبال استحاله تمدن غرب در تمدن اسلامی هستند که برای تحقق این امر بايد اولاً اين تمدن را عمیق بشناسيم و ثانياً قله هاي علم و فناوری این تمدن را فتح کنیم و از آن عبور کنيم. 🔸به نظر من غرب گزيني(رویکردِ گزینشِ اجزاء خوب غرب از اجزاء بدِ آن) یک نگاه سطحی است که از عدم درک عميق نسبت به غرب و اسلام نشأت می‌گیرد، چرا که تمدن غرب يک مجموعه‌ی به هم پيوسته و دارای لایه‌های مختلف است و مانند یک سیستم مکانیکی است؛ بلکه خیلی عمیق تر از يک سيستم مکانيکي است، زیرا یک تمدن بشري و يک جامعه انساني است. 🔸 اصلاً اين طور نيست که شما به راحتي بتوانید عناصر مثبت تمدن غرب را از بدِ آن، جدا کنید چون درون یک ترکیب کار می‌کنند، چه در شکل خُرد و در قالب مصادیق جزئی باشد و چه در شکل کلان؛ چه اينکه مثلاً بگوييد ما از برق استفاده مي کنيم و از فلان محصول استفاده نمي کنيم، چه اينکه مثلاً بگوييد از نظام پارلماني اش استفاده مي کنيم و از اخلاقش استفاده نمي کنيم. شما تنها مي توانيد آنها را استحاله کنيد. 🔸اصولاً کسي که قائل به تمدن اسلامی هست، نمي تواند قائل به گزينش اجزاء خوب غرب از بدِ آن باشد، مگر در همين شکل «استحاله» و الا غرب‌گزینی در نهایت منجر به غرب‌پذیری می‌شود. 🔸در فرآیند استحاله، معتقدیم در درون تمدن غرب، عوامل و عناصر مثبتي در تمدن غرب وجود دارد که در درون یک ترکيب‌ قرار گرفته‌اند و در این ترکیب، کارآمدي‌هاي آنها منفي است و باید با تجزيه و تحليل و هضمِ آن عناصر در جهاز هاضمه تمدن اسلامی و قراردادن آن، در یک ترکیب جدید، آن‌هارا به عناصر متناسب، فعال و کارآمد در درون فرهنگ و تمدن اسلامي تبديل کنیم که کارآمدیِ جدیدی نیز پیدا می‌کنند. 🔸به عنوان مثال،شما در کود شيميايي، عناصر مثبتي که مُغذّي باشد را مي بينيد؛ اما آیا می توانید این کود را با خوب و بد کردن و تفکیک - مثل سوا کردن نخود و لوبیا - در الگوي تغذيه جامعه قرار بدهید؟! حداکثر کاري که مي توانيد بکنيد اين است که آن را پاي يک درخت بريزيد تا به يک ميوه مُغذّي تبديل شود. 🔸حتی در فرآيندي که طي مي شود تا کود به ميوه‌هاي مُغذي تبديل شود، باز باید دقت شود؛ اگر شما بيش از حد از يک کود شيميايي حاوی عناصر خاص استفاده کنيد، خود اين ميوه هم مسموم مي شود. 🔸 با اينکه از يک ارگانيزم زنده عبور کرده و استحاله شده، اما همان عناصر مثبتي که استحاله شده‌اند باز با عناصر منفي همراه هستند؛ یعنی اگر در فرآيند استحاله هم دقت کنيد، عناصر منفي حضور پيدا مي کنند و اثر منفي مي گذارند. 🔸البته تمامِ کار ما هم این نیست که فقط تمدّن رقیب را استحاله کنیم، بلکه خودمان هم باید تولید کنیم... ‌📎پی‌نوشت: ممکن است برخی از غرب‌گزینان بگویند با روشی انتقادی میتوان به غرب‌گزینی پرداخت آن هم در چارچوب و نظام مطلوب خودمان. این که همان استحاله است پس چرا می‌گویید غرب‌گزینی؟ چرا که گزینش کردید اما همه کار گزینش نبود بلکه الگوی جدیدی را تولید کردید، ثانیاً برای استحاله نیز منطق کلّی‌نگر کارآمد نیست... 🆔@Asre_jadid_57
⭕️مهم‌ترين امتحان معاصرِ بشر این است كه بشر عقلانيت خودش را تسليم به وحی كند. 🔰حضرت آیت‌الله میرباقری ♦️اينكه ما بياييم دانش‌هاي ديگر را مطالعه كنيم، اصلاح كنيم؛ يعني چي بخواهيم اصلاح كنيم؟ با چه روشي اصلاح مي‌كنيد؟ بخوانيد كتب غربي‌ها را، غير اسلامي‌هايش را حذف كنيد! جامعه‌شناسي را اين طوري مي‌شود اسلامي كرد؟! يا بايد از بنياد، پارادايم‌هاي جامعه‌شناسي را و بعد «روش تحقيق» در جامعه شناسي را طراحي كنيم؛ مبتني بر اين پارادايم‌ها و آن روش تحقيق، تحقيقات شكل بگيرد، جامعه شناسي اسلامي توليد مي‌شود. كاري كه غرب كرده، شما اسلامي‌اش را بايد انجام بدهيد. پس اينكه بخوانيم و اصلاح كنيم، چيزي از درونش درنمي‌آيد. ♦️اينكه يك علم انضمامي اضافه كنيم؛ همين علوم خوب‌اند، بياييد يك علمي بهش اضافه كنيد كه مبادي و غايات را هم بيان بكند. باران كه مي‌آيد، بگويد علت غايي و فاعلي‌اش چيست. بيماري‌ها را علت فاعلي و غايي‌اش را هم بگويد. اين هم علم ديني درست نمي‌كند. اينكه ما بياييم فلسفه‌هاي مضاف طراحي بكنيم، اين به نسبتي علم را ديني مي‌كند. به نسبتي كه فلسفه ما به دين منتسب است، به همان نسبت كه اين فلسفه باز در علم جاري مي‌شود، علم، ارزش اسلامي پيدا مي‌كند ولي كافي نيست. ♦️براي اينكه منظومه هماهنگِ عقلانيت بشر كه مهمترين امتحان معاصرِ بشر است كه بشر عقلانيت خودش را تسليم به وحي بكند؛ نه حسش را، تعقل خودش را؛ نه اينكه بگويد عقل دارم مي‌فهمم؛ بعد از اينكه فهميدم، در عمل حالا يا بندگي مي‌كنم يا نمي‌كنم. نه. خود قوه تعقل، مثل چشم است. آقا! چشم، مناسك بندگي دارد ديگر، حلال و حرام دارد. خود عقل نیز، حلال و حرام دارد. حلال و حرامِ تعقل، در «روش تحقيق‌»اش است. عنايت فرموديد. تعبد در عقلانيت، تقواي در تعقل، غير تقواي در علم است. آقا! نماز شب مي‌خواند، خيلي آدم خوبي است ولي وقتي تعقل مي‌كند، به روش غربي تعقل مي‌كند؛ تعقلش اسلامي نيست. اينكه اين تعقل هم بياييم تركيب كنيم با معارف اسلامي، باز اسلامي نمي‌شود. عرض كردم حتي اگر روش تعقل شما اسلامي نبود، موضوع تعقل‌تان دين باشد، اسلامي نيست، حرام است، تحريف دين است. موضوع تعقل، قرآن هست! بيست سال روي قرآن كار كرده اما با روشي كه روش تأويل است. يك كتاب نوشته، همه‌اش تأويل قرآن است، تأويل به رأي است. عنايت مي‌كنيد. جريان تقوا در تعقل، اين معناي تعبد است. ♦️تعبد هم بايد قاعده‌مند بشود، يعني از عقلانيت عبور كند. عقل بگويد قواعد بندگي در تحقيق چيست، آن هم تحقيقات شبكه‌اي اجتماعي. كهكشان عقلانيت اجتماعي را مي‌خواهد تسليم به شرع كند، نوراني كند؛ خب اين پيدا است خيلي دقتي كه مي‌برد، بيش از اين حرف‌ها است. شما مي‌خواهيد چكار كنيد تا بگويم چقدر دقت كنيد. اينكه گاهي ما را متهم مي‌كنند كه چقدر عميق مي‌كنيد كار را در فرهنگستان، بحث اين است كه چكار مي‌خواهيد كنيد؟ اگر مي‌خواهيد دانش غربي را تركيب كنيد با فقه ديني؛ اين، كار آساني است. تركيب‌سازي، خيلي كار سختي نيست. اگر مي‌خواهيد الگوها و مدل‌ها را اسلاميزه بكنيد، اين كاري ندارد كه. اين اينقدر عميق‌ نمي‌خواهد تأمل كنيد. حتي اگر مي‌خواهيد فلسفه‌هاي مضاف توليد كنيد، باز هم اين قدر زحمت ندارد. ولي اگر مي‌خواهيد منظومه عقلانيت بشر را تسليم كنيد، خب بايد اول روش تسليم شدنش را پيدا كنيد. براي اينكه روش تسليم شدنش را پيدا كنيد، فلسفه روش بايد پيدا كنيد. اصول بنيادي روش تحقيق كه آن اصول بنيادي، روش تحقيق را مبتني بر تعبد به شما مي‌دهد. مي‌گويد چگونه مبتني بر تعبد، منظومه روش تحقيقت را ايجاد بكن. و بعد هم بايد طراحي مديريت شبكه تحقيقات بكنيد. آن چيزي است كه فرهنگستان دنبال كرده. البته محصولاتي هم داشته. در حوزه مديريت هم في‌الجمله اين به كار گرفته شده. 📕سخنرانی تمدن اسلامي و جنبش نرم افزاري، ١٣٨٧/٠۵/١۵ 🆔@Asre_jadid_57