📖 صفحهٔ 2⃣ و پایانی
4⃣ دو دانشجو را در نظر بگیرید که تمام فعالیتهای آنها از جمله تفریح، شغل دوم، خوابگاه، غذاخوردن، استراحت، مطالعه و … آنها با هم مشترک است اما یکی از آنها هفتهای دو ساعت کلاس آموزش زبان عربی شرکت میکند و دیگری هفتهای دوساعت در کلاس آموزش زبان انگلیسی. در این حالت اشتراکات این دو دانشجو بسیار زیاد است و تنها ساعاتی از هفته را به فعالیت مورد علاقه خود اختصاص دادهاند.
♦️حال اگر زبانآموزشی، به میل محوری زندگیشان تبدیل شود چه تفاوتی ایجاد خواهد شد؟ در این صورت باید کلّ زندگی آنها بر اساس آن میلمحوری، بازطراحی و بهینه شود و ملاحظه خواهید کرد که اشتراک آنها روز به روز کمتر و کمتر خواهد شد؛ به عنوان مثال اگر به دنبال شغل دوم باشند یکی از آنها جایی خواهد رفت که مترجم زبان عربی بخواهند و دیگری در آگهیهای مترجم زبان انگلیسی به دنبال شغل مورد علاقهاش خواهد بود. در سفر تفریحی یکی از آنها با زائران عرب همراه میشود و دیگری با توریستهای انگلیسی. اگر بخواهند ازدواج کنند یکی از آنها به دنبال خانم دورگه عرب خواهد بود و دیگری به دنبال یک دورگه انگلیسی. وقتی تمام زندگی آنها حول میلمحوریشان بهینه شود ملاحظه میکنید که دائما از یکدیگر فاصله خواهند گرفت و در جایی که زندگی آنها با هم مشترک شود یا هر دو ضرر خواهند کرد یا یکی از آنها؛ زیرا خسرانی بالاتر از آن نیست که انسانها از رسیدن به میلمحوریشان دور شوند.
♦️در مثال خوابگاهِ مخصوص علاقهمندان زبان عربی، طراحی فضای اجتماعی به گونهای بود که وقتی کسی وارد میشد، تصور میکرد وارد کشور عراق شده است. همه ساکنین در تمام حالت و فعالیتها موظف بودند که با زبان عربی صحبت کنند، اگر کسی به زبان فارسی صحبت میکرد در بار اول ۳۰،۰۰۰ تومان و بار دوم ۵۰،۰۰۰ تومان جریمه میشد و برای بار سوم از خوابگاه اخراج میشد.
❓حال سوال این است: آیا فردی که علاقهمند به فراگیری زبان انگلیسی است نمیتواند در این خوابگاه بخوابد؟ پاسخ این است که میتواند، اما مشکل آنجاست که در این صورت او از رسیدن به میلمحوری خود محروم خواهد شد و چه خسرانی بالاتر از این؟ زیرا فلسفهی حیات و هدف نهایی او از زندگی، فراگیری زبان انگلیسی بوده است که در این ساختار، از رسیدن به هدفش محروم خواهد شد.
✅ برای طراحی ساختارهای اجتماعی باید به این نکته توجه کنیم که این طراحی در کدام نظام اجتماعی انجام میشود تا در دام نگاه انتزاعی به اجزاء نظام اجتماعی اسیر نشویم.
✅در مقیاس اجتماعی، آنچه به ساختارهای مختلف اجتماعی قِوام و سامان میدهد، نظام اجتماعی محوری و مرکزی آن جامعه است که تمام ساختارها را متناسب با مطلوبیتهای خود طراحی کرده است.
🛑 نقطه مقابل این رویکرد آن است که گفته شود مدرسه، مدرسه است! ، صنعت، صنعت است! ، اقتصاد، اقتصاد است! ، رسانه، رسانه است! و … ؛ اما تنها عرصهای که در مورد جوامع مختلف متفاوت است، مباحث فرهنگی است. اینها جملاتی است که بارها و بارها از زبان کارشناسانی که ساختارها را بدون جهت و انتزاعی فرض میکنند، شنیده شده است؛ در حالی که طبق مباحث مطرح شده، اگر زاویه دید خود را از تمرکز بر روی جزئیات به سطح کلان ارتقاء دهیم مشاهده میکنیم که تمام ساختارهای اجتماعی در جوامع مختلف، متناسب با نظام اجتماعی مرکزی و در خدمت به آن طراحی شده است.
📕مبانیِ نظری زیستْشهر
📎پینوشت: رسالت حاکمیت، اجرای طراحیهای بهینه، بهمنظور تسهیل تحقق مطلوبیتهای مکتب با لحاظ شرایط زمانی و مکانی است.
#نظام_ولایت_الهیه
#نظام_ولایت_فقیه
#نظامهای_اجتماعی
#ساختارهای_اجتماعی
🆔@Asre_jadid_57