eitaa logo
دولت قوی
627 دنبال‌کننده
81 عکس
19 ویدیو
3 فایل
بستری برای اندیشیدن در سطح «ملی» و «فراملی»؛ منطقه‌ای و جهانی: پیرامون «دولت قوی»، «مقاومت» در برابر نظم ناعادلانه‌ کنونی جهان و «هویت دینی»، «پیشرفت» و «عدالت اجتماعی» 🇮🇷 👤eitaa.com/ahs_tafreshi
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ممانعت از شرک‌شناسی‌؛ راهبرد مهم بنی‌امیه 🔰آیت‌الله حائری شیرازی رحمه‌الله ♦️برای دورکردن مردم از فرهنگ غرب باید شرک را به مردم شناساند!¹ بنی‌امیه به‌ مردم رخصت دادند که دربارهٔ قرآن، نماز، روزه، جهاد و تمام مسائل دینی پژوهش بشود، آموزش و تدریس بشود و حوزه‌های علمیه وجود داشته باشند و هزینه‌ آن را نیز پرداختند، ولی چیزی که روی آن حساسیت داشتند این بود که دربارهٔ شرک سخنرانی نشود و شرک توضیح داده نشود. اما امامان ما شرک را در انواع مختلف معرفی می‌کردند. ♦️عاشورای حسین‌بن‌علی علیهماالسلام بزرگ‌ترین تبیین شرک است. امام حسین علیه‌السلام به مردم می‌فرمود: شما که از یزیدبن معاویه به عنوان اولی‌الامر متابعت می‌کنید، موحد نیستید، بلکه این کار، شرک است. اطاعت کسی که مطیع خدا نیست، شرک است. مردم، مشرک شده بودند، اما خیال می‌کردند موحد هستند. حسین‌بن‌علی علیهماالسلام به آن‌ها نشان داد که چنین نیست؛ چون آن‌ها حلقهٔ اتصال به یزید را وصل کرده بودند، اما حلقهٔ اتصال به خدا را نداشتند. یزید به شیطان متصل است و آن‌ها هم به او وصل هستند. این‌ها مشرکانی هستند که شاید یک رکعت نمازشان هم قضا نشده باشد. 📕منبع: کتاب آئینه تمام‌نما، محی‌الدین حائری شیرازی، نشر معارف، چاپ دوم، ١٣٩۶، ص۶۶. ۱. إِنَّ بَنِی أُمَيَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِيمَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُطْلِقُوا تَعْلِيمَ الشِّرْكِ لِكَيْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَيْهِ لَمْ يَعْرِفُوهُ. ترجمه: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: همانا بنى اميه براى مردم تعليم ايمان را آزاد گذاردند و تعليم شرك را آزاد نگذاشتند، بخاطر اینكه اگر مردم را بر آن وادار كنند آن را نشناسند. (الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ۲، ص ۴۱۵؛ بحارالأنوار،مجلسی،ج۱۲،ص۳۷۵) 🆔@Asre_jadid_57
⭕️همه ائمه علیهم‌السلام دنبال ایجاد حاکمیت اسلامی بودند. 🔰حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ▪️من به نظرم میرسد راجع به زندگی ائمّه (علیهم السّلام) از سه بُعد ‌باید کار بشود: 1⃣...بُعد معنوی و الهی...؛ جنبه‌ی قداست ائمّه (علیهم السّلام)؛ 2⃣جنبه‌ی کلمات و درس‌های این‌ها است... در زمینه‌های مختلف؛ در زمینه‌ی مسائل زندگی، مسائل گوناگونِ مورد نیاز انسان: اخلاقیّات،‌ معاشرت، دین، احکام؛ ائمّه‌ی ما حرف دارند، مکتب دارند [که باید] بیان بشود. 3⃣مسئله‌ی سیاست...؛‌ این همان چیزی است که بنده در آن [بررسی] سال‌های زندگی ائمّه، عمدتاً این را دنبال می‌کردم که ائمّه چه کار می‌کردند و چه کار می‌خواستند بکنند. ▪️بخش سیاست، بخش خیلی مهمّی است. سیاست ائمّه چه بود؟ این‌که امام با همه‌ی آن مقامات، با همه‌ی آن مرتبتِ الهی که دارد و امانت الهی که دستش هست، اکتفا کند به اینکه مثلاً یک مقدار احکام بگوید و یک مقدار اخلاق بگوید و مانند این‌ها، این به نظر اصلاً برای انسان وقتی که درست توجّه کند قابل فهم نیست؛ آن‌ها هدف‌های بزرگی داشتند. هدف عمده‌ی آنها هم ایجاد جامعه‌ی اسلامی [بوده]؛ که ایجاد جامعه‌ی اسلامی بدون ایجاد حاکمیّت اسلامی امکان‌پذیر نیست؛ پس دنبال حاکمیّت اسلامی بودند. یک بُعد مهمّ امامت این است؛ امامت یعنی ریاست دین و دنیا، ریاست مادّه و معنا. خب مادّه‌اش عبارت است از همین سیاست و اداره‌ی کشور و اداره‌ی حکومت. و همه‌ی ائمّه دنبال این بوده‌اند؛ یعنی بدون استثنا همه‌ی ائمّه دنبال این بوده‌اند؛ منتها با شیوه‌های مختلف، در فصول مختلف، با روش‌ها و اهداف کوتاه‌مدّت مختلف؛ [امّا] هدف بلندمدّت یکی بود. 📕بیانات در دیدار اعضای هیئت علمی پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا علیه‌السلام، ۱۴۰۳/۰۲/۱۹ 🌐https://khl.ink/f/56340 پ.ن: ▪️در یک نگاه کلان، اهل بیت علیهم‌السلام در دنیا به دنبال ابلاغ، بسط و گسترش و عبودیت خدای متعال بوده‌اند که این امر مهم، به دلیل امکان ادبارِ برخی فاعل‌های انسانی بنا بر و ، ناچاراً از متن تخاصم همه‌جانبه‌ای عبور می‌نماید؛ به عبارت دیگر، دعوت انبیا و ائمه علیهم‌السلام مخالفینی دارد که به دلایلی از جمله حرص، حسد و طمع، نسبت به ولایت خدای متعال و حضرات معصومین، استکبار ورزیده‌ و در نتیجه در مقابل دعوت انبیا و ائمه صف‌آرایی می‌کنند. وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ سوره‌ی مبارکه‌ی انعام-آیه‌ی شریفه‌ی ١١٢ (ر.ک به گرو‌های معارض دعوت انبیا در طرح کلی اندیشه اسلامی) ▪️بنابراین اصل درگیری طواغیت و شیاطین انسی و جنی با اهل بیت علیهم‌السلام، غیرقابل انکار است اما سیاست حضرات در این درگیری چه بوده است، طرح‌شان برای دفع فتنه‌ها و توطئه‌‌های ، تبیین و ابلاغ و نجات چه بوده است، اهداف‌ بلندمدت-میان‌مدت-کوتاه‌مدت حضرات چه بوده است، با چه سازوکارها و مکانیسم‌هایی این اهداف‌ را دنبال نموده‌اند، برای سیاسی-اجتماعی ما در و اضطرار، چه خطوطی را ترسیم کرده‌اند که باید کنشگری خود را در آن سطح پیگیری نماییم؟ پاسخ صحیح به این دست از سؤالات، با فهم معتبر از ادله‌ی معتبره در اسلام‌شناسی که همان طریق قویم است، باید صورت بگیرد که از جمله آثار فاخر و برجسته‌ی موجود پیرامون این موضوع، کتاب انسان دویست‌و‌پنجاه‌ساله‌ی رهبر معظم انقلاب می‌باشد. 🆔@Asre_jadid_57
⭕️تفاوت امام خمینی با دیگران | وظیفه‌گراییِ ناظر به حصول نتیجه 🔰حضرت آیت‌الله حائری شیرازی ▪️آنچه امام در سال۴٢ مطرح می‌کند و همه با آن موافقت می‌کنند، با آنچه در سال۵٧ مطرح می‌کند و باز همه می‌پذیرند، فرق دارد. آنچه را ایشان در سال۵٧ مطرح کرد و همگانی شد، اگر در سال۴٢ مطرح می‌کرد، خودش منزوی می‌شد؛ چون آن میوه هنوز نرسیده بود! در آن هنگام، فقط عدّه‌ای از مردم، رژیم را آنطور که باید شناخته بودند و بسیاری هنوز به این کاروان ملحق نشده بودند. از این جهت، شعار امام در سال۴٢، شعار تشکیل حکومت اسلامی نیست؛ بلکه شعار مبارزه با ظلم و استبداد و طغیان است؛ شعار اعتراض به کاپیتولاسیون و مخالفت با پیمان‌ها و قراردادهای نظامی است. ▪️چرا وقتی دیگران قیام می‌کنند، خُرد و منزوی می‌شوند؟ چرا به آن‌ها می‌گویند تندرو و همراه‌شان حرکت نمی‌کنند؟ تفاوت در اینست که امام، کار را در جای خودش، وقت خودش و در شرایط مناسب خودش شروع می‌کند و در نتیجه، جامعه را با هم متّفق می‌کند. اما دیگران نمی‌دانند مردم چگونه فکر می‌کنند و در ذهن‌شان چه می‌گذرد؟ فقط به‌عنوان اینکه «من باید بگویم و وظیفه‌ام را ادا کنم و فردا پیش خدا مسئول نباشم» حرفی می‌زنند و چیزی می‌نویسند. ▪️این درست است که انسان مسئولیتش را ادا کند، اما مسئولیت فقط این نیست که من فردای قیامت بگویم «خدایا من گفتم و به من ربطی ندارد که کِی بگویم و کجا بگویم و با چه مقدماتی بگویم! به من ربطی ندارد که اگر گفتم، مردم نسبت به من موضع بگیرند. به من ربطی ندارد که اگر گفتم، مردم بروند و حتی دست از دین بِکِشند! به من ربطی ندارد که اگر گفتم، فردا دین برای عدۀ کثیری مشتبه شود!» این تفاوت امام (ره) با دیگران است. برخی از روی تدیّن و وظیفۀ شرعی سخن می‌گویند؛ اما می‌گویند تا سبُک شوند و آرام بگیرند، می‌گویند تا فردا جواب داشته باشند! اما امام، می‌گوید تا اسلام را در عالم بر کفر حاکم کند! ▪️«صاحب‌دلی به مدرسه آمد ز خانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم میان عالِم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را» ▪️وقتی انسان می‌گوید «می‌خواهم ادای مسئولیت کنم و هر چه بادا باد»، دارد گلیم خویش را از موج بیرون می‌‌کشد. اما کسی که توجه می‌کند به اینکه کلامش مردم را نَرَماند و سخنش آن‌ها را از اسلام سرد نکند، یا موضع‌گیری‌اش، جوان را طرد نکند و پیر را در مقابل انقلاب قرار ندهد، کاروان را نشکند، مجموعه را به هم نریزد و نظام از هم نپاشد، این، هزار جا را فکر می‌کند و آن، فقط یکی را فکر می‌کند!‌ @haerishirazi 🆔@Asre_jadid_57
⭕️جدال قدرت میان جبهه حق و باطل ♦️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان مبانی اعتقادی، از برخی بحث‌های ذهنی و نظریِ کلامی و فلسفی و عرفانی فاصله گرفته و با رجوع به منابع وحیانی کتاب و سنت، در کنار توجه به جنبه‌های نظریِ توحید -در حد ضرورت- به ابعاد عینیِ آن نیز توجه کرده و تعریف نوآورانه و جامعی از توحید ارائه می‌دهند. بنا بر نگاه ایشان، خدای متعال در قرآن کریم به تحلیل «توحید و کفر» در مرحله‌ی تحقق پرداخته است. قرآن کریم دو نظام ولایت حق و باطل را معرفی می‌کند که هر دو در عینیت با هم درگیر هستند. اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوٓا أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰٓئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (بقره - 257) ♦️ایشان در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی پس از بیان فلسفه‌ی نبوت و اهداف آن، فصل مهمی از مباحث نبوت را تحت عنوان «گروه‌های معارض» مطرح می‌کند و به تشریح «درگیری‌ها و صف‌آرایی‌ها» می‌پردازند. (صفحات ۳۳۳ الی ۳۴۸) از نظر ایشان منشأ پدیدآمدن مبارزات و درگیری‌ها میان دو جبهه به لوازم و اقتضائات اهداف نبوت -که در راستای تحقق توحید است- برمی‌گردد؛ چرا که مخالفت با امتیازات طبقاتی در هیچ نقطه‌ای از جهان بدون پاسخ نمی‌ماند و همان‌گونه که طرفداران و حامیانی -غالباً از طبقات ستمدیده و محروم- به دست می‌آورد، دشمنان ومخاصمانی نیز از طبقات -ضربت‌خورده و مورد هجوم- می‌سازد. ♦️ایشان برای شناخت تفصیلی این گروه‌های معارض -که به مخاصمه با انبیا و پیروان آن‌ها می‌پردازند- ضمن استناد به سه دسته آیات قرآن به تفسیر ‌آن‌ها می‌پردازند. نخست؛ قرآن در آیات شریفه‌ی ۱۱۲ و ۱۱۳ سوره‌ی مبارکه‌ی انعام‌¹ با لحنی عام از وجود معارضان دعوت انبیاء یاد می‌کند. دوم؛ در آیات ۲۳ الی ۲۵ سوره‌ی غافر² سه نام را در کنار یک‌دیگر می‌آورد که مشخص‌کننده‌ی سه طبقه می‌باشند؛طبقه‌ی فرمانروایان (سمبل آن فرعون است)، رجال و سران (هامان)، اشراف و ثروت‌اندوزان (قارون) - البته در آیه‌ی ۳۴ و ۳۵ سبا³ به توضیح بیشتر طبقه‌ی اشراف و ثروتمندان -با تعبیر قرآنیِ «مُترَف»- میپردازند. و سوم؛ در آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی توبه⁴ از طبقه‌ی دیگری که همانا رجال مذهبی و روحانی‌اند، جدا نام می‌برد. و مجموعاً چهار عنوان، نمایشگر چهار گروه (یا طبقه) در جبهه‌بندی‌های ستیزه‌گرانه ضد انبیاء در قرآن جلب نظر می‌کند: طاغوت، مَلَأ، مترفین، احبار و رهبان. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ۱.وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ (انعام-112) وَلِتَصْغَىٰٓ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ (انعام-113) ٢.وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ (غافر-23) إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ (غافر-24) فَلَمَّا جَآءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوٓا أَبْنَآءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَآءَهُمْ ۚ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (غافر-25) ٣.وَمَآ أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَآ إِنَّا بِمَآ أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ‌‌(سبأ-34‌‌) وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (سبأ - 35) ۴. يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (توبه - 34) 🔗در ادامه فیش مهمی از ایشان در‌این‌باره تقدیم می‌شود. اساساً در تقابل، بیش از تناقض باید تضاد (مخالفت دو امر وجودی و عینی) مورد مطالعه قرار می‌گرفته است. حق و باطل، عقل و جهل دو امر وجودی اند که هر کدام جنودی دارند‌؛ علم و جهل و... امور وجودی‌اند(نه عدمی). علم مدرن عین جهل است. متأسفانه تمرکز بر گرایش‌های ذهنیِ کلامی، فلسفی و عرفانی مانع از فهم و درک عمیق ادبیات خاص قرآنی و روایی شده است. نکته‌ی دیگر این‌که ایشان اختلاف طبقاتی بر اساس میزان قدرت و ثروت را قبول ندارند، اما در مورد تعیین طبقات جامعه هنوز فیشی از ایشان ندیده‌ام گرچه قرآن طبقات را بر اساس ایمان تقسیم‌بندی می‌کند. 🆔@dolat_qavi