✨خاتمی؛ علتالعلل مشکلات اقتصادی کشور
مشکلات اقتصادی کشور، غالبا یا به تحریم نسبت داده میشود یا به سوء مدیریت؛ اما فارغ از اینکه برای هر کدام از این عوامل چه میزان سهم قائل هستیم، النادر کالمعدوماند اظهارنظرهایی که در ریشهیابی وضع موجود، به عواملی غیر از تحریم و سوء مدیریت اشاره میکنند.
اما قاعدتا اگر بخواهیم کمی دقیقتر به ماجرا بنگریم، باید این پرسشها را مطرح کنیم که اساسا چرا تحریمهای بیسابقه سال ۱۳۹۰ علیه کشور وضع شد؟ و کدام عوامل باعث روی کار آمدن دولت آقای روحانی و رخ دادن این فاجعه ۸ ساله مدیریتی شدند؟ پاسخ این سوالات، ما را به علتالعلل مشکلات اقتصادی کشور خواهد رساند.
🔹در پاسخ به سوال نخست، میتوان به انبوهی از اسناد و مدارک استناد کرد و نشان داد که اصلیترین محرک دولت اوباما-بایدن برای وضع تحریمهای فلجکننده علیه ایران، ادعای دروغ تقلب در انتخابات ریاستجمهوری دهم و وقوع فتنه ۸۸ بوده است. ففط برای نمونه، آنگونه که ریچارد نفیو خبر داده، پس از فتنه ۸۸ بود که اوباما به سفیر آمریکا در سازمان ملل (رایس) و وزیر خارجه (کلینتون) و یک وزیر دیگر اجازه داد تا برنامههای خود برای تحریم را پیش ببرند. استوارت لوی معاون وزیر خزانهداری آمریکا نیز به شکلی دیگر خبر نفیو را روایت کرده است: "آمریکا تصور میکند تحریمها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که آمریکا به آن امید بسته است". اوباما نیز در خاطرات خود با مضامین مشابه، بر این مدعا مهر تایید زده است. یعنی آمریکاییها به این نتیجه رسیده بودند که فتنه ۸۸ یک لبه قیچی است و تحریمها باید لبه دیگر قیچی برای بریدن رگ حیات ملت ایران باشد تا راه برای بازگشت آمریکا برای چپاول ایران باز گردد. لذا اگر بخواهیم علتالعلل تحریمها را شناسایی کنیم، آقای سید محمد خاتمی از اصلیترین صحنهگردانان و عوامل فتنه ۸۸ از نخستین کسانی است که باید سراغش رویم. در کتاب سودای سکولاریسم به صورت مبسوط به نقش خاتمی در این فتنه پرداختهام.
🔹اما در پاسخ به سوال دوم، یعنی ریشههای فاجعه مدیریتی ۸ سال اخیر نیز سیدمحمد خاتمی نقشی تاریخی ایفا کرده است. او به عنوان موثرترین چهره و لیدر جریان اصلاحات، این جریان را برای حمایت از آقای روحانی بسیج کرد و در کنار مرحوم هاشمی نقش موثری در روی کار آمدن این دولت داشت.
🔹اگر بخواهیم برای وضع موجود اقتصادی کشور دنبال علتالعلل بگردیم، آقای سیدمحمد خاتمی حتما در ردیف کاندیداهای اصلی خواهد بود. اینکه ایشان اخیرا پیام داده و گفته است ترجیح میدهد به جای تبریک نوروز با مردم همدردی کند، نوعی فرار به جلوست. خاتمی بیمسئولیتترین فردی است که جایگاه و قدرت اجتماعیاش را صرف وضع تحریم علیه کشور و روی کار آمدن دولت آقای روحانی کرد.
رویکرد و عملکرد شما و جریان سیاسی شما، ریشههای همه دردهای امروز مردم است آقای خاتمی! اشک تمساح نریزید... نمک روی زخم قربانیان تفکرات غلط و جاهطلبیهای سیاسی خود نریزید... خاموش شوید تا مردم نفس بکشند...
✍ #سید_یاسر_جبرائیلی
✅ کانال حامیان دولت جوان،حزب اللهی و انقلابی درکشور👇👇
https://eitaa.com/dolatejavaneenghlaby
✨به عقب برنمیگردیم...
اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۹ برای دومین بار طی یک دهه اخیر موفق شد که شوک تحریمهای آمریکا را رد کرده و در ریلی صحیح قرار گیرد. این موفقیت یک بار در سال ۹۱ کسب شده بود و به تعبیر ریچارد نفیو از معماران اصلی تحریمهای ایران در وزارت خزانهداری آمریکا، ایران توانسته بود از طوفان تحریمها عبور کند. روی کار آمدن دولت آقای روحانی و گره زدن اقتصاد به سیاستخارجی و برجام اما همه چیز را خراب کرد. واردات رونق گرفت و تولیدی که میرفت تا اقتصاد ایران را شکوفا کند، قربانی تفکر غلطی شد که میپنداشت "خریدار حرفهای" شدن، امنیت میآورد و لذا بازار ایران را جولانگاه کالای خارجی کرد.
با خروج آمریکا از برجام، اقتصادی که مجددا به شیر نفت متصل شده بود، بار دیگر دچار شوک شد. هرچند تفکر غالب در دولت این بود که در شرایط تحریم نمیتوان اقتصاد را مدیریت کرد و چارهای جز رفع تحریم نیست، اما مجموعه اقتصاد کشور در مسیر تعادل جدید قرار گرفت تا اثر تحریم را دفع کند. در ماههای اخیر که حقیر به استانهای مختلف کشور سفر کردم، تقریبا هیچ تولیدکنندهای را ندیدم که از خروج آمریکا از برجام خوشحال نباشد. تولیدکنندهای در تبریز میگفت از زمان خروج آمریکا از برجام سفارشهای ما ۳ برابر شده چون دیگر واردات کالایی که ما تولید میکنیم، انجام نمیشود. یا یک قطعهساز خودرو که موفق به تولید قطعات حساس خودرو شده بود، نگران بود که با بازگشت خودروسازهای فرانسوی به ایران، این دستاوردها نابود شود.
امروز که آمارهای وزارت صنعت، معدن و تجارت را بررسی میکردم، دیدم در ۱۱ماهه سال ۹۹ به اندازه دو سال اجرای برجام(۹۵ و ۹۶) جواز تاسیس صنعتی صادر شده است. در سالهای ۹۵ و ۹۶، مجموعا ۳۷۷۵۵ جواز تاسیس واحد صنعتی صادر شده بود. اما در ۱۱ماهه ۹۹ که سال اقتصاد بدون برجام و سال فشار حداکثری آمریکا بود ۳۶۱۶۲ جواز صادر شده است (با ۴۰٪ افزایش نسبت به ۹۸).
طبق گزارش بانک مرکزی، نرخ رشد اقتصادی کشور در سال ۹۹ نیز ۲.۲ درصد بوده است. تجارت خارجی کشور برخلاف حامیان FATF با وجود قرار گرفتن در لیست سیاه این نهاد نه تنها صفر نشد، بلکه رقم ۷۳ میلیارد دلار را ثبت کرد. فروش نفت ایران به ارقام قابل توجهی رسیده و برخلاف دوران برجام که پول صادرات نفت در بانکهای مشتریان بلوکه شد، امروز ارز حاصل از صادرات نفت نیز به کشور بازمیگردد و در اختیار تامین نیازهای مردم قرار میگیرد. با خروج برندهای خارجی از کشور، تولید لوازم خانگی بیش از ۵۰ درصد نسبت به سال ۹۸ رشد کرده است؛ و این لیست را میتوان همچنان ادامه داد.
منتهی راقم این سطور میخواهد نام این وضعیت را "موفقیتهای غیرسیستماتیک" بگذارد. برای دومین تجربه عبور از شوک تحریم، از بخشهای مختلف دولت تا نهادهای انقلابی تا بخش خصوصی فعالیتهای مجاهدانهای انجام دادند، اما وقتی جهتگیری اصلی و مرکزی در دولت، چیز دیگری است و همچنان خواب احیای برجام دیده میشود، نمیتوان و نباید انتظار موفقیتهای بزرگ و سیستماتیک داشت.
دولت جوان و انقلابی قرار نیست مشکلات کشور را با معجزه حل و فصل کند. حاکم شدن تفکری که نگاهش به دست بیگانه نیست و میخواهد یک بسیج عمومی برای پشتیبانی و مانعزدایی از تولیدکنندگان توانمند ایرانی ایجاد کند، به یاری خدا ما را در جنگ اقتصادی پیروز خواهد کرد. فراموش نکنیم که در جنگ تحمیلی با رژیم بعث، پیروزیها با کنار رفتن تفکر لیبرال آغاز شد. در جنگ اقتصادی با رژیم آمریکا نیز چنین باید...
✍ #سید_یاسر_جبرائیلی
✅ کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
https://eitaa.com/dolatejavaneenghlaby
✨یارانه پنهانی که کارگران به کارفرمایان پرداخت میکنند!
از آنجائیکه یارانه، تبدیل به یک موضوع اساسی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری شده است، به نظر ضروری میرسد که از جوانب گوناگون به باطل بودن ادعای #یارانه_پنهان در اقتصاد ایران که سالهاست از زبان نئولیبرالهای با ریش و بیریش- هر دو- شنیده میشود، بپردازیم.
مبنای استدلال مدعیان وجود یارانه پنهان در اقتصاد ایران این است که قیمت دلاری یک سری کالاها به ویژه حاملهای انرژی را استخراج میکنند، سپس معادل ریالی این قیمتها را محاسبه میکنند و نام مابهالتفاوت حاصل شده را یارانه پنهان میگذارند. سال ۹۸ در آستانه گران کردن بنزین، یک عضو اصولگرای هیئت رئیسه مجلس مجلدی تمام رنگی تهیه کرده و برای دستگاهها و افراد مختلف ارسال کرد تا وجود ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان در اقتصاد ایران را اثبات کند. در صفحه ۳۳ این مجلد، قیمت دلاری بنزین(فوب خلیج فارس) درج شده و با احتساب هر دلار ۱۱ هزار تومان، ادعا شده بود که دولت سالانه ۱۶۹ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان بنزین پرداخت میکند.
در آن سو، آقای روحانی اصلاحطلب نیز استدلال مشابهی داشت. میگفت قیمت بنزین در ترکیه ۱۵ هزار تومان و در اروپا ۲۰ هزار تومان است اما با قیمت هزار تومان به ملت میفروشیم!
همین استدلال، مبنای فاجعه آبان ۹۸ شد. در آن زمان، طی مطالب متعددی بطلان این استدلال را نشان دادیم و سخن اساسی ما این بود که دولت که مسئول حفظ ارزش پول ملی است، حق ندارد از یک طرف ارزش ریال داخل جیب مردم را کاهش دهد و از طرف دیگر، مدعی پرداخت یارانه پنهان به مردم شود و برای "هدفمند" کردن آن به نام "عدالت"، نقشه بکشد!
متاسفانه این ایام، بحث یارانه پنهان مجددا داغ شده است و مبنای اصلی محاسبه آن، همین تفاوت دلاری و ریالی قیمت حاملهای انرژی است.
یک پرسش اساسی از مدعیان پرداخت یارانه پنهان این است که شما که میفرمایید در اروپا قیمت بنزین ۲۰ هزار تومان است، دستمزد نیروی کار چقدر است؟ آیا حاضر هستید دستمزد نیروی کار را نیز به دلار و یورو محاسبه کرده و معادل ریالی آن را بپردازید؟ میانگین دستمزد نیروی کار در اروپا برای هر ساعت ۲۸.۵ یورو است که با احتساب هر یورو ۲۸ هزار تومان، میشود حدود ۸۰۰ هزار تومان! با منطق نئولیبرالهای وطنی، کارگران ایرانی که حداقل حقوقشان برای هر ساعت حدود ۲۰ هزار تومان است، ساعتی ۷۸۰هزار تومان یارانه به کارفرمایان خود پرداخت میکنند! برای کارمندان دولت نیز میتوان محاسبه مشابهی انجام داد و ادعاهای مشابهی مطرح کرد.
اما واقعیت این است که این نحوه محاسبه ارزش حاملهای انرژی و نیروی کار، هر دو غلط است. ریال و دلار و یورو، در محدوده سرزمینی خود کارکردهای متفاوتی دارند و اساسا مفهوم PPP (برابری قدرت خرید) برای توضیح تفاوت کارکردی ارزهای مختلف در چارچوب مرزهایی که به آنها تعلق دارند، ابداع شده است.
گران کردن سوخت به بهانه عادلانه کردن یارانه پنهان، توصیه نهادهای نئولیبرال همچون صندوق بینالمللی پول است که در هر جای دنیا به این توصیه عمل شده، فاجعه آفریده است. سال ۹۸ همزمان با ایران، در چند کشور دیگر نیز شورشهای مشابهی از همین ناحیه رخ داد.
قیمت حاملهای انرژی را نمیتوان از اقتصاد جدا کرد و در خلاء، مجزا از سایر کالاها و خدمات، گرانشان کرد و از ناحیه این گرانی، به بخشی از جمعیت پول نقد پرداخت کرد. گرانی حاملهای انرژی، روی قیمت سایر کالاها نیز اثر مستقیم و غیرمستقیم میگذارد و تورم ایجاد میکند.
کما اینکه برخلاف ادعای آقای همتی در سال ۹۸ که میگفت اثر تورمی گرانی بنزین حدود ۴درصد است، تورم نقطهبهنقطه از ۲۷درصد آبان ۹۸ به ۴۶.۴درصد آبان ۹۹ رسید.
✍ #سید_یاسر_جبرائیلی
کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
@dolatejavaneenghlaby