31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 روضه رو میشنوید؟!
🎥 روضه را ببینید ....
میگویند آنها ناصبیاند در حالیکه شبیهترین صحنهها و احوال به عاشورا را همینها رقم زدند.
از نوزادانی که در حال تلظیاند تا کودکانی که از ترس حرملهها میلرزند و پناهشان خار مغیلان است در شب تار حملهی حرامیان.
حال و هوای این روزهای فلسطین بسیار شبیه به این جملات امام حسین علیهالسلام است:
«اگر دین محمد جز با کشته شدن من اصلاح نمیشود؛ پس ای شمشیرها مرا دریابید..»
﷽ شهادتنامه عشاق امضاء میشود... 💔
و آنها که عزم کنند با امام بمانند، زندهی ابدی خواهند بود.
امشب عهد کنیم که بدون امام زنده نباشیم...
#شب_عاشورا
#لبیک_یا_حسین
#آرمان_ما
و امشب...
آرمانِ آرمانهای هر شب ما...
ارباب عزیزترازجانمان💔
امشب عهد کنیم که بدون امام زنده نباشیم...
«سوید بن عمر» یکی از اصحاب عاشوراست که بعد از امام حسین علیه السلام به شهادت رسید...
در مقتل چنین آمده است :
سُوید به میدان آمد...او مردی شریف و کثیر الصلاه بود...مانند شیری غران میجنگید و بر حوادث سهمگین، نهایت صبر و شکیبایی را داشت...تا آنکه از فراوانی زخم، سنگین شد و بر زمین افتاد...اما زنده بود...تا اینکه شنید: قُتِل الحسین...به زحمت برخاست..از چکمهاش چاقویی درآورد و به دشمنان حمله کرد...جنگید تا به شهادت رسید...
او از کسانی بود که شب عاشورا قرار گذاشته بودند که بیحسین زنده نباشند...در قاموس ایشان زندگی بیحسین معنا نداشت...✨
کاری نداشت برای سوید، اگر اندکی مجال به توجیهات میداد: تو زحمتت را کشیدهای! جانبازی رکاب حسین هم افتخاری است! بعد از کربلا بمان و روایت کربلا بگو!
اما سوید از توجیهالمسائل کسانی که در این مدت راهشان را از امام جدا کردند، آگاه بود...و چه گذشت بر سوید، وقتی که شنید صدای «حسین کشته شد» را...
تشکیلات سربازان آخرالزمانی، نباید یکلحظه هم تردید کند در اینکه لشکر بیامام، لشکر شیطان است...
در هر عرصهای: اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سیاست...
و در هر عملی: شخصی، خانوادگی، اجتماعی...
پای جای پای امام نگذاریم، قطعا دنبالهرو شیاطینایم...با طناب هوسهای گوناگون و بزکشده...
امشب عهد کنیم که بدون امام زنده نباشیم...
#شب_عاشورا
#لبیک_یا_حسین
#آرمان_ما
بعد از ظهر آن روز غمزده -عصر عاشورا- ساعتی قبل از آن که مولای مظلوم ما «سر» بدهد، ندای «هل من ناصر»
سر داده بود و شیطان انگشت حیرت به دندان گزیده بود که فرزند رسولخدا(ص) را چه میشود؟ چه کسی را به یاری میطلبد؟ در این سو که یارانش همه به خون غلتیدهاند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستادهاند!... پس حسین روی سخن با که دارد؟ و در این صحرای داغ و تبدار، کدام لبیک را انتظار میکشد؟ شیطان دیده بود که در صحرای «منا» ماجرای ذبح اسماعیل با «فدیناه بذبح عظیم» خاتمه یافته بود، اینجا اما، اسماعیلها به خون غلتیدهاند و از «ذبح عظیم» خبری نبوده است. اینجا، در کربلا، سخن از «انالله شاء أن یراک قتیلا» در میان است. شیطان گیج شده بود، ساعتی بیشتر از حیات این جهانی حسین باقی نمانده است ولی او همچنان ندای «هل من ناصر ینصرنی» بر لب دارد! فرزند زهرا با که سخن میگوید؟ و کدام جماعت را به یاری میطلبد؟ اینجا که کسی نیست!... شیطان نمیدانست - و حرامیان آن روز و امروز هم- که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمینها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها... نمیدانست که کربلا آغاز راه است و عاشورا، شروع ماجرا... حسین ما، اما میدانست که «عصرخمینی» در راه است و ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان میپیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلاییهایی میرسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند».
- حسین ما در آخرین ساعات قبل از شهادت، کلام دیگری هم بر زبان داشت که بر گیجی شیطان افزوده بود، «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ... آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند»؟ شیطان میدانست حرامیان به غارت حرم آمدهاند ولی نمیدانست که فرزند رسول خدا(ص) مدافعان حرم در عصر خمینی و خامنهای را به دفاع فرا میخواند. همانها که سربند «کلّنا عبّاسُکِ یا زینب» بر پیشانی داشتند و روز حادثه که رسید، قلب سپاه یزیدیان زمان را شکافتند و دست پلید آنان را از حرم آلالله در شام و عراق و ایران کوتاه کردند و به قول حضرت آیتالله سیستانی «جمهوری اسلامی اگر نبود، داعشیها عراق را جمع میکردند» و به گفته شهید بزرگوارمان حاج قاسم سلیمانی «جمهوری اسلامی ایران حرم است».
این کلام حکیمانه از امام راحلمان -رضوانالله تعالی علیه- است « باید ما محرّم و صفر را زنده نگه داریم به ذکر مصائب
اهل بیت علیهمالسلام ...محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سیدالشهدا- سلامالله علیه- است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است. (صحیفه امام، ج۱۵، ص: ۳۳۰).
حالا نیم نگاهی به اطراف بیندازید. به ایران اسلامی و این سوی و آن سوی جهان. راهی که از آغاز تاکنون پیمودهایم را از نظر بگذرانید ... چه میبینید؟ ... آیا با خواجه شیراز همنوا نمیشوید و نمیخوانید:
رهروِ منزلِ عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم
تا به اقلیمِ وجود این همه راه آمدهایم
آنتون گیدنز، جامعهشناس پرآوازه انگلیسی درباره تحولات بنیادین قرن حاضر مینویسد؛ «در گذشته، سه غول فکری جامعهشناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با اندکی اختلافنظر، فرآیند عمومی جهان را به سوی سکولاریزم و در جهت حاشیهنشینی دین ارزیابی میکردند ولی از سال ۱۹۷۹ و با پیدایش انقلاب اسلامی در ایران، شاهد روند معکوس و متفاوت با این فرضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان، با شتاب به سمت دینیشدن پیش میرود».
جیمز ولسلی-رئیس اسبق سازمان سیا- تاکید میکند: «باید بپذیریم، این قطب قدرتمند اسلام است که با پرچمداری خمینی و خامنهای، ساختار کدگذاری شده جهان را به چالش کشیده است».
برژینسکی در اجلاس آتلانتیک با اضطراب میگوید؛ «تاریخ به پیچ بزرگی رسیده است که خمینی و خامنهای تابلوهای راهنمای آن را نصب کردهاند». گفتنی است که، پیش از او حضرتآقا از پیچ بزرگ تاریخ خبر داده بودند و...
انقلاب اسلامی در ایران، با این همه شکوه و آن همه عظمت و... همسایه دیوار به دیوار عاشورای حسینی(ع) است. نیست؟! هست! خوب نگاه کن!
.
برادرم...
همه ی امیدم...
امروز روی تل چه ها که ندیدم...
غم های دیرینه ام یک به یک زنده شد...
دست و پا زدنت را دیدم...😭💔
خواستم کاری کنم اما هیچ کاری از من نیامد...
ذره ذره با جان دادنت جان دادم اما...
قرار نبود تمام شوم...
تو برادری ات را در حق من به کمال رساندی...
من ماندم تا خواهری ام را در حق تو به کمال رسانم..
ای همهی دلخوشی زینب...
فقط بگو
بالای نی چه میکنی؟💔
#شام_غریبان
waqe_346196.mp3
29.55M
🌱سوره واقعه
با صدایِ دلنشین و گرمِ
امیرحسین ساجدی
واقعہهرشبموݩ
♥⃢ ☘
﷽
|زیارت اول
"السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین"
مخصوصا آقاجواد کوهساری، از اصحاب آخر الزمانی سید الشهدا!✨
بچه مشهد بود و همسایه امام رضا علیهالسلام؛
همین یک خط کافی است برای اینکه بدانیم کدام مکتب او را به کربلا رسانده است...🪴
آن روزها که عراق و سوریه به هم ریخته بود ، جواد آرام و قرار نداشت..
پیگیر رفتن بود و موانع مختلفی هم سر راهش❗️
از اعزام نکردن ایرانی ها گرفته تا راضی نبودن پدر.
اما جواد اهل صبر بود؛ صبری که آخر سر نتیجه داد...💡
رضایت پدر را گرفت و راهی عراق شد.
شاید جواد هر وقت که این سفر را تصور میکرد خود را در قامت زائر میدید تا رزمنده!
اما سرنوشت اینچنین خواسته بود که جواد جور دیگری به زیارت ارباب برود.
آن هم زیارت اول...🍃
اما انگار باز هم زمان وصال نرسیده بود.
جواد آقا دلتنگ کربلا ماند و بعد از زیارت نجف یکسره رفت پی مأموریت.
شاید به حساب اهالی دنیا جواد کربلایی نبود اما پیکر پاشیده شبیه علمدارش در راه دفاع از حرمین مطهر، گواه این است که "کربلا به رفتن نیست به شدن است"🌙🌱
جواد هم انتخاب شده بود و هم انتخاب کرده بود.
و شهادت پایان و سرانجام این انتخاب ها بود.
پایان_ و بلکه شروع مجدد_ زندگی جهادی زیبایی که جواد درسش را پای منبر محرم و صفر یاد گرفته بود.
آخر سر پیکر جواد برای تشییع به کربلا رسید تا اولین زیارت را تجربه کند🕊
اما نه..
شاید داستان جور دیگری است؛ شاید ارباب میخواسته است خود ابتدا به دیدار جوادش بیاید و وقت شهادت دستش را بگیرد و بعد هم مهمان کربلایش کند..❤️🩹
#آرمان_ما
#شهید_جواد_کوهساری
#سالگرد_شهادت
سالهای پر تب و تاب دفاع مقدس است... سالهای خون و آتش و دود... و پاکباختگانی که در دفاع از اسلام و انقلاب و جان و مال مردم این مرز و بوم و آب و خاک میهن اسلامی از جان گذشتهاند و به جانان رسیدهاند. شهید بابائی، خلبان شجاع و پاکباخته به دیدار حضرت امام میرود و در حالی که جاذبه ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است، خطاب به حضرت ایشان میگوید:
- امام عزیز! میخواهم به گونهای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه میفرمائید؟
* در بحبوحه جنگ کجا میخواهید بروید؟
- من در دهههای اول محرم برای شسـتن اسـتکان چای عزاداران به هیئتهای جنوب شهر که مرا نمیشناسند میروم. مرخصی را برای آن میخواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به محل مأموریتم بازگردم...
* به یک شرط اجازه مرخصی میدهم...
- هرچه بفرمائيد با جان و دل میپذیرم...
* به این شرط که هنگام شستن استکانهای چای عزاداران چند استکان را هم به نیت من بشوئي...