eitaa logo
🇮🇷 کانال جبهه ولایتمداران
133 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
75 فایل
#کانال_جبهه_ولایتمداران https://eitaa.com/doodca
مشاهده در ایتا
دانلود
جمهوری اسلامی چنان وضع تاریخی‌ای درست کرده که هنوز در بالاترین سطوح کشور درب باز است ...
شھادت.. شوخی‌نیست! به‌حرف‌‌نیست، قلبت‌رابومیکنند بوی‌دنیابدهی‌رَدی. . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/doodca
﷽ | معمولی باشیم... آدم ها به دنیا نمی‌آیند که بمیرند! آدم ها حتی به دنیا نمی‌آیند که فقط زندگی کنند و صبح را به شب برسانند! می آیند که تغییر ایجاد کنند ، رشد کنند و رشد بدهند، ساخته بشوند و بسازند... اصلا انسان بودن به همین است... شبیه درخت بودن، سنگ بودن، چوب بودن و... که هر کدام اینچنین بودنشان نامشان را میسازد. شهدا به سادگی فقط انسان بودن. دقیق که بشویم آنها خاص و عجیب نیستند، ما هستیم که عجیب و غریب زندگی میکنیم!
. | معمولی باشیم... آدم ها به دنیا نمی‌آیند که بمیرند! آدم ها حتی به دنیا نمی‌آیند که فقط زندگی کنند و صبح را به شب برسانند! می آیند که تغییر ایجاد کنند ، رشد کنند و رشد بدهند، ساخته بشوند و بسازند... اصلا انسان بودن به همین است... شبیه درخت بودن، سنگ بودن، چوب بودن و... که هر کدام اینچنین بودنشان نامشان را میسازد. شهدا به سادگی فقط انسان بودن. دقیق که بشویم آنها خاص و عجیب نیستند، ما هستیم که عجیب و غریب زندگی میکنیم! چرا همه با تمام اختلاف عقیده و... شهدا را دوست دارند؟ چون شهدا، همان مَنی هستند که قرار است همه ما باشیم...انسان معمولی. شاید بخش زیادی از اجر شهدا، زندگی کردن بین ما عجیب و غریب هاست! وقتی که حرف هایمان را می‌شنیدند و رفتارهایمان می‌دیدند... مگر میشود خدا را شناخت اما برای او از مال و خانواده و جان و ابرو خرج نکرد؟! مگر این نیست که حتی در محاسبات مادی تلاش به اندازه وسعت هدف، بیشتر میشود؟! چه چیزی بزرگتر است از آرمان های الهی؟! بهت، تعجب، خشم و نهایتا غم و دلسوزی شاید همان حالت هایی باشد که شهدا وقتی زندگی کوچکمان را می‌دیدند، برایشان ایجاد میشد. اما با همه اینها نگاه آنها به ما یک نگاه از بالا به پایین نبود... شهدا به حساب خودشان فقط معمولی بودند حتی شاید نه آنقدر معمولی که به نظر خودشان باید باشند، برای همین ذکر دائمی مناجات هایشان شکایت از خود بود! اما ما اگر هم لحظه ای یا اندکی در مسیر وظیفه باشیم و تک روزی جهاد کنیم غرور و عجب و ... بیچاره مان میکند و نمی‌فهمیم که«آهای ما فقط کمی، فقط کمی معمولی بوده‌ایم! مگر درخت برای درخت بودن مغرور میشود؟!» خلاصه این شب و روزها که مهمان سفره سید الشهدا هستیم از آقا و شهدایشان بخواهیم که فقط معمولی باشیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ما را برای خودمون حیات میدانیم! 🎙 صدای کسانی را میشنوید که نمونه ی این افراد در دنیای ما به سختی پیدا میشود... 🌺امام خمینی (ره) 🌺امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب 🌹شهیدحسن‌ باقری 🌹شهیدسید مرتضی آوینی 🌹شهید سید محمدحسین بهشتی 🌹شهیدحاج قاسم سلیمانی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ببینید 🔶🔹 اظهارات معنادار وزیر علوم دولت وفاق ملی 💠 پی‌نوشت افراد زیادی از زمان انتشار این مواضع وزیر علوم نسبت به آن واکنش نشان داده و نقدهای صحیح و دقیقی بیان کرده‌اند. لذا قصد ندارم تکرار مکررات کنم. حرف من از زاویه‌ای دیگر است؛ یک بار ماجرا را ببینید: 1⃣ شهریور ۱۴۰۲: علی‌رغم تلاش سنگین و همه‌جانبه‌ی استکبار جهانی برای تحمیل امضای پیمان پاندمی به کشورهای مختلف از جمله جمهوری اسلامی ایران، شهید رئیسی به همراه ۱۰ کشور دیگر پذیرش این پیمان استعماری را رد نمود و مهم‌ترین بستر حقوقی کنترل کشور توسط سازمان بهداشت جهانی در پاندمی‌های آتی را کنار زد؛ 2⃣ تا پایان ۱۴۰۲: ادامه‌ی تلاش سازمان ملل برای پذیرش پیمان پاندمی از سوی ایران بی‌نتیجه ماند؛ 3⃣ اردیبهشت ۱۴۰۳: حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی طی سانحه‌ی هوایی به رسید؛ 4⃣ تیر ۱۴۰۳: یک پزشک از طیف غربگرا به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد! 5⃣ مرداد ۱۴۰۳: یک پزشک فعال در فتنۀ ز-ز-آ، معاون اجرایی دولت شد؛ 6⃣ شهریور ۱۴۰۳: یک پزشک همراستا با سازمان بهداشت جهانی،وزیر بهداشت شد! 7⃣ شهریور ۱۴۰۳: وزیر علوم با طرح موضوع «شبه علم» که مورد تاکید WHO در ایام کرونا بود، به طب چند هزار ساله و افراد علمی منتقد پروتکل‌های WHO حمله کرد؛ 8⃣ شریفی زارچی،مدیر سابق مرکز آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت و طراح قرنطینه‌های کرونایی کشور که به دلیل مشارکت درفتنه از دانشگاه شریف اخراج شده بود، به دانشگاه بازگشت! ⭕️ حال به‌نظر می‌رسد چه چیزی در پیش باشد؟ چه چیزی قرار است امضا شود؟ چه چیزی قرار است رخ دهد؟! 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرغ دلم شور و نوا می کند ذکر علی بن رضا می کند می پرد و می رود از سینه ام آه که عشق تو چها می کند #شهادت#۲۹_صفر #یا_علی_بن_موسی_الرضا H🖤🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر این گفتگو زیباست👌👌 وقتی خبرنگار سراغ رزمنده‌ها میرود تا از آن ها در مورد وضعیت جنگ‌ و بعد از جنگ بپرسد، رزمنده‌ای که علی الظاهر ناشناخته‌ است، با آن لهجه‌ی قشنگ اصفهانی‌اش چشم‌انداز تلخی از بازماندگان جنگ را از زبان شهید باکری ترسیم می‌کند. 💔 ‎‎
﷽ |کهکشان راه خمینی دنیا معرکه‌های عجیب و غریب و شگفتی‌های فرامحاسباتی کم ندارد. نقاطی به ظاهر بسیار دور و بی‌ربط در گوشه و کنار کره‌خاکی هستند که هیچ دستگاه محاسباتی، عقل و حتی خیالی نمیتواند میان آنها خطی برقرار سازد🌿✨ وقتی مامور ساواک سال ۱۳۴۲ با ریشخند از آقا روح‌الله پرسید یارانت کجا هستند، آن مرد خدا که دلش از خورشید هم گرم‌تر و چشم‌هایش از برق آسمان گیراتر بود، با دلی آرام و قلبی مطمئن پاسخ داد:«سربازان من در گهواره‌ها هستند❤️‍🩹» یحتمل مأمور مفلوک سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پوزخندی زده و در دل یا زیر لب گفته باشد«عجب آخوند خوش‌خیالی و چه خیالات خامی!😏» نمی‌توان به واکنش آن مأمور چندان خرده گرفت. آن روز قاسم سلیمانی ۵ ساله بود، مهدی باکری و اسماعیل دقایقی ۹ ساله، حسن باقری و ابراهیم همت ۸ ساله، حسین خرازی و ابراهیم هادی ۶ ساله، احمد کاظمی، مهدی زین‌الدین و حسن تهرانی‌مقدم ۴ ساله، محمود کاوه و علی ‌هاشمی ۲ ساله!🥲🌱 کودکانی دور از هم، هر کدام در شهری و روستایی. آن ستاره‌های دور از هم در کهکشان راه خمینی. آن‌قدر دور که هیچ منجمی نمی‌توانست پیش‌بینی کند روزی که چندان دور نیست این ستاره‌ها در یک مدار قرار خواهند گرفت و چشم آسمان از نورشان روشن خواهد شد🌟 ✍برخی از قسمت یادداشت آقای صرفی در روزنامه کیهان
🎤 فرازی از سخنرانی شهید همت در اردوگاه قلّاجه -- ۲۵ مرداد ۶۲ درس_گفتار_حاج_همت 📜 🌷شهادت به منزله‌ی رسیدن به اوج نقطه‌ی تکامل برای انسان‌های وارسته و آزاده است. چنان معنا و مفهوم عظیمی دارد، که می‌شکند آن قلم و گنگ و الکن می‌شود آن زبانی، که قصد توصیف مقام والای «شهادت» و را داشته باشد.👌 در طول تاريخ انقلاب اسلامی و این جنگ، ما شاهد شهادت بسیاری از انسان‌های مومن، مخلص و متّقی‌یی بوده‌ایم که قصدشان، جلبِ رضای خدا و تمام هم و غم‌شان، تلاش و جهاد در راه اعتلای کلمه‌ی اسلام عزیز و ترقّی بشریت بوده است. به گونه‌ای که هر شهیدی، یک اُسوه و نمونه‌ی قابل پیروی را در تاریخ ما، ساخته و به جا گذاشته است.هر شهیدی به تنهایی، قادر است ملّتی را زنده کند، قلب‌های مرده‌ای را به تپش درآورد و برای نسل‌های آینده‌ی بشریت، سرمشقی تاریخ‌ساز و انسان‌ساز باشد.☝️ ✍️ فرازی روحانی و دلنشین از سخنرانی گهربار سردار ، عصر روز سه‌شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۶۲ - اردوگاه قلّاجه. منبع زيرنويس جلد سوم کتاب به_روایت_همت ، صفحه‌ی ۱۳۸۵.
🕊🌹🌹🌹 ‍🕊 ♡بسم رب الشهدا♡ ✍دست برد سمت شبڪه هاے و دخیل بست. دلش مانند دستانش گره خورد به اے ڪه قرار بود حاجت روایش ڪند ، ✍😔بیقرارے میڪرد گویے در منجلابے فرو رفته ڪه هیچ راه نجاتے ندارد. و دقیقا حس میڪرد در منجلاب فرو رفته و ڪسے نیست تا دست دلش را بگیرد و او را از این منجلاب نجات دهد و تا منتهیٰ الیه آرزویش یعنے برساند. ✍دلش گرم بود به ، اربابے ڪه دلش نمی‌آمد نوڪرش بیش از این عذاب بڪشد ڪه درخواستش را خواند و امضاء زد و نام در زمره شهیدان ثبت شد. ✍به گمانم از همان اول مهدے ته قصه را خوانده بود ڪه زبانش با ڪلمه "شهیدم من" باز شد و تا آخرین لحظه سعے ڪرد شهید باشد تا شهید شود...❤️ 🍃مادرش اما نمی‌خواست شیرینے این را به ڪام پسرش تلخ ڪند ڪه به همه سفارش ڪرد: این لحظه براے پسرم خیلے شیرین است، مواظب باشید این شیرینے را به ڪامش تلخ نڪنید😔 مدافع💔 🌺به مناسبت سالروز   تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۱ تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۶ ♥️مهدی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودند که آیت الله از بین دوستانش، فقط به مهدی یک دستمال داده و گفته بود اشک هایی که برای امام حسین (ع) می ریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگه دار تا در کفنت بگذارند. به دوستانش هم گفته بود که احترام این آقا را خیلی داشته باشید. بار دیگر که به دیدن ایشان رفته بودند، آیت الله به محض این که مهدی را می بیند، گریه می کند... مهدی قبل از رفتن به سوریه، آخرین پیامکش را برای یکی از دایی هایش فرستاد: دایی! من رفتم. دستمال اشکهام رو با کمی تربت کربلا گذاشته‌ام لای قرآن روی طاقچه. اگه یه وقت طوری شد، آنها را بگذارید کنارم... یک ماه مانده بود به شهادتش، که من و مادرم را با خود همراه کرد. نماز صبح را در حرم سیدالکریم خواندیم و به بهشت زهرا و بر سر مزار شهدای گمنام رفتیم. می گفت هر حاجتی که دارید، از این شهدا بخواهید و هر وقت دلتان گرفت، سر مزار این شهدا بیایید... پنجشنبه دهم مرداد ماه بود که زنگ زد به برادرش و گفت سال خمسی ام رسیده. یه ماشین دربست بگیر و برو قم خمس من رو بده و برگرد. ۳۰۰ تومن هم به نانوایی لواشی بدهکارم اونم پرداخت کنید... خوابش را دیدہ بودند و از مهدی پرسیدہ بودند: راستش را بگو شب اول قبر که نکیر و منکر آمدند چطور شد؟... در جواب گفت: تا زخمهایم را دیدند, گفتند آفرین و رفتند... کتاب مدافعان حرم, ناصر کاوه خاطره ای از شهید‌ مدافع‌ حرم‌, مهدی‌ عزیزی
از حالا باید آماده شهادت شد 🔸️یک مثلی سابقاً می شنیدم که می گفتند «اسب را باید پیش از گردنه آبش داد» 🔸️قبلا برای مسافرت به جای اتوبوس و هواپیما با اسب مسافرت می کردند. اسب وقتی به گردنه می رسید تشنه می شد و نمی توانست برود و گاهی خطرناک می‌شد. 🔸️معروف بود می گفتند شما که اسب سواری می کنید، پایین تر از گردنه باید به اسب آب بدهید تا رفع تشنگی او بشود؛ اسب تشنه نمی تواند شما را از گردنه عبور بدهد. 🔸️ما قبل از روزی که باید در میدان شهادت حضور پیدا کنیم باید آمادگی آن را جلوتر کسب کرد. 🔸️به ما تعلیم دادند هر روز بگویید «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما». ما بچه که بودیم، امامزاده می رفتیم، پدر و مادر این فراز از «زیارت وارث» را می خواندند و ما یاد گرفته بودیم که: «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما» 🔸️[تا به حال] فکر کردیم این چه تعلیم عظیمی است که به ما دارند از بچگی یادمان می دهند؟ [این فراز] یعنی چه، یعنی «ای کاش من هم با شما شهید می شدم». اینها درس است که تو از حالا باید برای شهادت آماده شوی! 🔸️کسی که از جان بگذرد، گذشت از مال و چیزهای دیگر خیلی راحت است. آدم در صورتی می خواهد از همه چیز استفاده کند که زنده باشد، وقتی از جان گذشت یعنی از همه چیز گذشته است. خدای متعالی [با این تعالیم] بر ما منت گذاشته و اینچنین تحولی در فرهنگ جامعه ما بوجود آورده است. 🔸️بارها شده بچه های دوازده سیزده ساله آمده‌اند و گفتند یک حرف خصوصی محرمانه داریم؛ یک موردش را یادم است در دامغان، پسر فرمانده سپاه دامغان بود. ما یک دعوتی برای سخنرانی داشتیم آنجا رفتیم یک پسر دوازده سیزده ساله آمد و گفت من یک حرف خصوصی با شما دارم. دیگر میسر نشد تا ما رفتیم سخنرانی کردیم و هنگام بیرون رفتن از مسجد گفت بنا شد من یک حرف خصوصی بزنم، گفتم بفرمایید در خدمتم. گفت می خواهم کسی نشنود، رفتیم گوشه ای. یک بچه حالا با من صحبت می کند. گفت فقط می خواهم از خدا بخواهید که شهادت نصیب من شود. بچه دوازده سیزده ساله! 🔸️این چه تحولی است که در این جامعه بوجود آمده است! چه نوری است که خدا در بین این مردم پاشیده است! افتخار آن برای دست امام (رضوان الله علیه) بود. او باغبان این بوستان بود. 🔸️ما در چنین جامعه ای زندگی می کنیم؛ با چنین گلهایی که در دنیا بی نظیر هستند. امروز هم هستند در این شرایطی که از اطراف فساد و گند می بارد. 🔸️همه شما می دانید که وضع اینترنت و رسانه های خارجی چگونه است. کم و بیش می دانید بدترین چیزهایی که در عالم می‌تواند وجود داشته باشد در اختیار بهترین بچه های شما است؛ اما در میان همین لجن ها و کثافت ها و آلودگی ها، گلهایی می روید که در دنیا بی نظیر است. اینها نعمت های الهی است که خدا به جامعه ما داده است. قدر اینها را بدانیم و نگذاریم اینها فاسد شوند. ۱۳۹۶/۱۰/۱۵ 🗓 به مناسبت یکم مهرماه، سالروز شهادت نوجوان ۱۵ ساله شهید علی لندی
16120878712640903604032.mp3
3.46M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ ◉━━━━━━─────── 🎧 به نرسید هرکسی که ...🥀 •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈
. ما یقین پیدا کردیم✨ حتی با شهادت مردان خدا🩸 این مسیر ادامه خواهد داشت...✌️