طاقت این همه خوبی رو یکجا نداشت😁 دیگه ناراحت شد که مسخرشو درآوردی با این همه مهربونی😂 ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

خواب ظهر ما قدیمیا اینجوری بود😂 با یه لذتی می‌خوابیدیم🤦🏻‍♂😁 ‌ ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

این الان شلواره با لباسه؟!🤦🏻‍♂ ظاهراً داشته شلوار می‌دوخته اما بین کار پشیمون شده زده تو کار لباس😂 ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

چون سیم سیار نبوده اینجوری کار میکنن فقط کارشون یه چند سالی بیشتر طول می‌کشه😂 ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

🌸 ماجرای دزدی که عاقبت بخیر شد 🎙 با اجرای زیبای صابر خراسانی پسرم کل ماجرا این بود عشق راه مرا عوض کرد راستی آن جوان خبر دارم رو به کسب حلال آورده #ماه_مبارک_رمضان #امام_حسین علیه‌السلام 🌷 @pelan3 🌷 @dooghbezan

🌸 #کلام_دوست ۱۶۲ 👈🏻 (حضرت موسی ع) گفت: خدایا سینه ام را گشاده کن، و کارها را برایم آسان کن، و گره از زبان باز کن، تا حرف مرا خوب بفهمند 📔 سوره طه / آیه ۲۵ ▫️ آنچه کارها را آسان می کند پول و پارتی نیست، بلکه یاری خداوند است🌷 آنچه باعث اثر گذاشتن حرف ما در دیگران می‌شود، خوش زبانی و فن بیان ما نیست، بلکه گره گشایی خداوند است🌺 🌷 @dooghbezan 🌷

ﮐﺮﺍﯾﻪ نداشتیم بدیم ﻗﺮﺍﺭ گذاشتیم ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﮐﻪ رسیدیم ﭘﯿﺎﺩﻩ شیم سریع فرار کنیم! ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎییﻣﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺭﺍﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﭘﺎ گذاشتیم ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ🏃🏻‍♂ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻨﺪﺗﻨﺪ ﺯﺩﻥ ﻧﻔﺴﻤﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﻬﺶ گفتم: ﺣﺎﻻ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﻨﻢ! ﻓﻘﻂ ﺑﮕﯿﺪ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ، مُردَم از ترس😂 ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

پای بابام ضربه خورده بود، مامان بزرگم👵🏻 زردچوبه و تخم مرغ و کره حیوانی🥚🧀 گذاشته بود رو پای بابام😣 فرداش با بابام رفتیم دکتر دکتر یه نگاهی به پانسمان بابام کرد، گفت: یه مقدار سیب زمینی هم میذاشتین، یه کوکو سیب زمینی درست میکردین دیگه😂 ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

سه تا برادر بودن دوتاشون میرن مرغداری میزنن🐔 برادر آخری رو تو کارشون راه نمیدن و بهش می گن: تو شریک ما نیستی😕 اونم میره کنار مرغداری اونا، پرورش روباه راه میندازه🦊😂 ‌‌‌‌‌‌ ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣

داشتم از خونه میرفتم بیرون مادرم پرسید: کجا؟! گفتم: بیرون مادرم گفت: خوب، جای دیگه نریا😐😂 اونجا بود که فهمیدم در بیرون، جای دیگری هم هست که بیرون نیست😁 ‍‌‎😃 @dooghbezan 🤣