درگیری ها اوج می گرفت و بسیجی ها کارد به استخوان شون می رسید، باز حاج آقا اجازه شلیک نداد. اگه کسی غیر از حاج آقا بود کم می آورد یا از کوره در می رفت و حکم تیر می داد...
بخشی از کتاب #خداحافظ_سالار
https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
بسیجی گفت : همین بود که با سنگ زد توی سر شما. بابا گفت نه این نبود . بذار بره.
طرف خجالت زده سرش رو پایین انداخت و وقتی داشت می رفت رو کرد به بابا و گفت ؛ می دونستی که کار من بود اما آزادم کردی . هیچ وقت این کارت رو فراموش نمی کنم حاج آقا
بخشی از کتاب #خداحافظ_سالار
«خداحافظ سالار» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/34073
کانال دوستی با کتاب 🔰
https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
اسلحه شما حنجره و قلم شماست ... من فکر می کنم ارزش این کار، از دفاع از حرم کمتر نباشه ...
بخشی از کتاب #خداحافظ_سالار
«خداحافظ سالار» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/34073
کانال دوستی با کتاب 🔰
https://eitaa.com/doosti_ba_ketab