#عکسنوشت
🔵 روابط شکست خورده اشرف
زمانی که قائم مقام ساواک بودم از ما خواسته شد پالانچیان را دستگیر کنیم! با کسب اجازه از محمدرضا وی دستگیر و روانه زندان شد. علت را پیگیری کردم و مشخص شد پالانچیان به عشق اشرف جواب منفی داده و کار به جایی می رسد که اشرف به در خانه اش می رود و التماس می کند که فقط اجازه بده 10 دقیقه وارد شوم و پهلویت بنشینم. پالانچیان با عصبانیت او را رد می کند که ولم کن، چه از جانم می خواهی، چرا اذیتم می کنی؟ اشرف که می بیند التماس فایده ای ندارد دستور دستگیری او را می دهد. وی پس از یک ماه به دستور اشرف آزاد شد. لابد فکر می کرد تنبیه شده و خواسته اش را اطاعت می کند.پس از این جریان اشرف با نقشه قبلی قرار ملاقات یک مهمانی را بدون اطلاع پالانچیان ترتیب می دهد. و وقتی وی اشرف را در مهمانی می بیند عصبانی می شود. اشرف به پایش می افتد و با گریه التماس می کند که به من رحم کن دارم از عشق تو از بین می روم. ولی پالانچیان باز جواب رد می دهد. اشرف با عصبانیت و خشم از او جدا می شود و به مامورین ساواک دستور می دهد که هواپیمای دو موتوره شخصی پالانچیان را دستکاری کنند!یکی دو ساعت بعد پالانچیان به همراه مجید بختیار هوس می کنند سوار بر هواپیما به هوا خوری بروند که هواپیما بعد از چند کیلومتر پرواز، ناگهان سقوط می کند و هر دو کشته می شوند!اشرف مدتی نیز به ویگن خواننده بند کرده بود و او هم از رابطه با اشرف اکراه داشت. اینها همه یک صدم ماجراهای اشرف هم نیست و تنها عمده ترین مواردی است که اکنون در ذهن دارم.
منبع: حسین فردوست، ظهور وسقوط پهلوی، جلد اول، صفحه 234
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه :فرمان الهی برای رسالتم دارم / بعضی از درک آن قاصرند.
-گرفتی ما رو ؟ 😒
💢 نگاه جدی و طنز به تاریخ دو پهلوی در @dopahlavi
#یک_عکس
شاه فراری سوار بر اتومبیل رستورانی در شهر ساحلی "کورناواکای" مکزیک - 5 تیر 1358
پاناما ویزای اقامت شاه را تمدید نکرد و او روانه مکزیک شد.
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
🔵دختری تنها در آستانه فصلی سرد!
#طنزیم_خاطرات_دربار ☺️
#قسمت_چهاردهم
#اشرف
شاید همه ی دختران ایران در آن سالها حسرت زندگی مرا داشتند و فکر میکردند من خوشبخت ترین دختر دنیا هستم، ولی به واقع چنین نبود، من مشکلات و دغدغه هایی داشتم که هیچکدام از دختران ایران نداشتند.
مثلا پدرم گاهی نسبت به من سخت گیری میکرد و مانع دوستی و رفاقتم با مردان میشد، باقی دختران ایران در آن سال ها عمرا اگر چنین دغدغه ای را داشتند، آنها فوقش لنگ نان شب شان بودند!
من آزادی بی قید و شرط را دوست داشتم حاضر بودم کل روز را یخ حوض بشکنم و مس بسابم اما شبش را آزادانه در هر کلوبی که خواستم تاصبح برقصم وبنوشم و تفریح کنم اما افسوس که پدرم نسبت به من حساس بود و هر چند ماه یک بار مرا از حضور در چنین مراسمی محروم میکرد! من همیشه ی خدا دختری تنها بودم در آستانه فصلی سرد!
در سال ۱۳۱۷ به زور پدرم مجبور شدم با علی قوام ازدواج کنم، هرچه به والا حضرت التماس کردم من می خواهم ادامه تحصیل بدهم، درس دارم، مشق دارم توی کت همایونی اش نرفت و گفت درست را فردا میخوانی! آن قوام پدر سوخته هم فقط برای این که دختر شاه هستم مرا میخواست نه برای کرامات و فضایل خودم، ما با هم ازدواج کردیم بدون هیچ عشق و علاقه ای "شوهرم از این بی علاقگی یا از اینکه بین ما هیچگونه محبتی وجود نداشت، به هیچ وجه ناراحت نبود. چنین می نمود که او به همین راضی است که رسما شوهر دختر شاه باشد.او کمترین توجهی به این نداشت که ما باید با هم زندگی زناشویی واقعی داشته باشیم... "
💢 نگاه جدی و طنز به تاریخ دو پهلوی در @dopahlavi
دوپهلوی
#عکسنوشت #آب_لوله_کشی 🔵 میراب های پهلوی 💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
#عکسنوشت
#آب_لوله_کشی
🔵 میراب های پهلوی
«میراب» شغلی بود که در گذشته کارایی بسیار زیادی داشت چرا که در قدیم الایام از لوله کشی آب و فاضلاب در ایران خبری نبود. «آن زمان آب مصرفی مردم، آب جوی ها بود که استفاده از این آب باعث می شد مردم بسیاری از اوقات دچار بیماری های مختلفی مثل کچلی، سالک و ... بشوند، به همین خاطر شغل میراب ها شکل گرفت. آنها با یکسری وسایل خاصی که در اختیار داشتند، آب جوی ها را به آب انبار خانه ها هدایت می کردند تا مردم از آب های ذخیره شده در آب انبار خانه خودشان استفاده کنند و کمتر به مریضی دچار شوند.»
منبع: وبگاه تبیان
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
🔵 بیماری برتری طلبی محمدرضا پهلوی
محمدرضا دچار تثبيت بيماري برتريطلبي و خودشيفتگي بود و اين حالت با او يكسان شده و خود را جداً مأمور ميدانست. اما نميدانست كه مأموريت او نه از طرف خدا بلكه از طرف ناخودآگاه و منش بيمارگونهاش بوده است. ثريا همسر دوم شاه در خاطرهاي كه از ورودش به تهران در 7 اكتبر 1950 بيان ميكند گفته است كه آن شب شاه لباس مورد علاقه خود، يعني «يونيفورم نيروي هوائي ايران را پوشيده بود». او در خاطراتش بارها گفته كه شاه هواپيما و پرواز را دوست داشت و ميخواست كه از طريق پرواز و رانندگي با اتومبيلهاي اسپورت خود را شجاعتر و بيپرواتر از آنچه كه واقعاً بود، نشان دهد!
📚 «خاطرات ثريا» / ثریا اسفندیاری / ترجمه موسي مجيدي / تهران، چاپخانه سعادت، صص 46 و 63.
پ.ن: آدم این چیزارو میخونه قشنگ متوجه میشه این سلطنت طلبها، توهم زدنشون به کی رفته:)))
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
22.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسه ای از سلطنت طلبا:)
قشنگ شبیه شاهتونید!
#فیلم
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم
#گرانی_تورم
🔵 توجیه اعلا حضرت برای گرانی:
📺 کسی که گران می فروشد گران هم می خرد!
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi
#عکسنوشت
#مواد_مخدر
🔵وصال تریاک
رضاشاه سه چیز را خیلی دوست میداشت، تریاك، پول، كبكبه و عظمت. برای این سه چیز بیاختیار بود و خودداری در راه آنها برایش غیر ممكن بود. یك روز موقعی كه برای افتتاح راه شوسه اهواز را میپیمائید دو ساعت از موقع تریاك غروبش دیر شده بود. او بر كشتی كوچك كمپانی نفت سوار شد تا او و همراهانش را به آن طرف رود كارون عبور دهد، كشتی در آن طرف رودخانه مانور میكرد كه در كنار جایگاه مخصوص توقف كند. او دیگر تحمل این دقایق ناچیز را نداشت و بیاختیار فحش می داد كه چرا معطل میكنند. بالاخره نتوانست بیش از این صبر و خودداری كند ناگهان عقب رفته و از بالای عرشه كشتی خیزی گرفته و بر روی ساحل پرید.وزیر دربار نیز پشت سر او به ساحل جست و هر دو با هم سوار اتومبیل شده و به وصال تریاك رفتند.
منبع: مجله دوران شماره 34
💢 مرور جدی و طنز تاریخ دوپهلوی در @dopahlavi