eitaa logo
دورهمی✌️
2 دنبال‌کننده
16 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹تهاجم فرهنگی این است که یک مجموعه - سیاسی یا اقتصادی - برای مقاصد سیاسی خود و برای اسیر کردن یک ملت، به بنیان‌های فرهنگی آن ملت هجوم می‌برد. چنین مجموعه‌ای هم چیز‌های تازه‌ای را وارد آن کشور و آن ملت می‌کند؛ اما به زور؛ اما به قصد جایگزین کردن آن‌ها با فرهنگ و باورهای ملی. این، اسمش تهاجم است. @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔹 تهاجم فرهنگی غیر از تبادل فرهنگی است؛ غیر از گرفتن برجستگی‌ها و زبده‌گزینی از فرهنگ‌های دیگر است. در تبادل فرهنگی، هدف، بارور کردن فرهنگ ملی و کامل کردن آن است. اما در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه‌کن کردن فرهنگ ملی و از بین بردن آن است. @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔎🗞 🗞 [ 💡] ⚜ ولایت فقیہ، همان ولایت رسـول‌اللّٰـہ هست؛ یعنے چے⁉️ ❇️ آیا ولے فقیہ ادعا؎ پیامبر؎ مےڪند؟! 🎥 جواب ڪوتاه را در یڪ دقیقہ ببینیم👆🏻 حق در هر شرایط پیروز میدان است: 🛡| Eitaa.Com/Rasad_Nama
✳️ در سخت‌ترین مواقع هم افسرده نباشید انقلاب با دل‌های پرشور و چهره‌های شاداب تضمین می‌شود... ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره‌ها شاداب باشد، نشاط داشته باشید.آن‌وقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. «ما راست‌قامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.» تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمی‌تواند پشت ما را خم بکند. 🌹 🍃 🌹
✳️ در سخت‌ترین مواقع هم افسرده نباشید انقلاب با دل‌های پرشور و چهره‌های شاداب تضمین می‌شود... ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره‌ها شاداب باشد، نشاط داشته باشید.آن‌وقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. «ما راست‌قامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.» تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمی‌تواند پشت ما را خم بکند. 🌹 🍃 🌹
🔎🗞 🗞 [ 💡] 🚫 از مستعمره‌ی آمریکا و انگلیس بودن، رسیده‌ایم به ساخت پالایشگاه برای کشورهای دیگر...😌✌️🏻 ✅ تفاوت را احساس کنید‼️ حق در هر شرایط پیروز میدان است: 🛡| Eitaa.Com/Rasad_Nama
•‌<💌> •< > . . 🌹•• مراسم عقدمان که تمام شد برای زیارت به تپه نورالشهدا رفتیم. زیارت‌نامه خواندیم و مزار هشت شهید گمنام آنجا را زیارت کردیم. 🍃•• بعد داخل همان محوطه روی یک نیمکت زیر سایه یک درخت نشستیم. باد سردی می وزید. با این‌که حس و حالمان را دوست داشتم، از سردی هوا می‌خواستم بلند شوم. احساس کردم احسان، می خواهد مطلب مهمی را به من بگوید ولی در چشمانش تردید را می‌دیدم. 🌷•• بلند شدیم تا برویم ولی به یکباره رو به من کرد و گفت: «میشه چند لحظه صبر کنی می خواهم مطلب مهمی را به شما بگویم.» با لبخند به صورت من نگاه کرد و گفت: «می دونم امشب اولین روز مشترک زندگی ما است و شاید گفتن این مطلب اصلا درست نباشد. ولی لازم است یک مطلب مهم را با شما درمیان بگذارم.» ☘•• نگاهی به او انداختم. کنجکاو و منتظر بودم تا بشنوم این مطلب مهم چیست که انقدر او را پریشان کرده است؟ در ادامه صحبت‌هایش چنین گفت: «بزرگترین آرزوی من شهادته. می خواهم این را بدونی و دعا کنی به آرزویم برسم.» 🌻•• نمی‌دانم چرا آن لحظه اصلا از حرفش تعجب نکردم، و اصلا ناراحت نشدم. در کلامش و نگاهش عمق و معنای حرفش را فهمیدم. از همان شهدایی که کنارشان بودیم، دلم را قرص و محکم کردم. 🌿•• با آرامشی عجیب به او گفتم: «حالا که بزرگترین آرزویت شهادت است، امیدوارم به آرزوی قلبی‌ات برسی.» پنج سال و دو ماه از آن روز گذشت و احسان به آرزویش که همانا شهادت بود رسید. 🌷شـهـیـد مدافع حرم •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•𓆩💟𓆪• . . •• •• . . 𓆩‌توخورشیدےوبـےشڪ‌دیدنت‌ازدورآسان‌است‌𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💟𓆪•
•𓆩💟𓆪• . . •• •• احسان، به زیارت عاشورا علاقه عجیبی داشت، همیشه در جیبش بود و می‌خواند. /💚/ دو رکعت نماز به استغاثه به حضرت فاطمه را هم به خودش واجب کرده بود، که هر روز بعد از نماز مغرب می‌خواند./💛/ هم رزم سوریه‌اش آقای احدی، گفت: احسان صبح همان روز شهادتش که می‌خواست برود منطقه برای شناسایی، چفیه‌اش را روی زمین پهن کرد و برعکس همیشه همان صبح نماز استغاثه‌اش را به جا آورد./🥲/ انگار خودش از شهادتش آگاه بود و می‌خواسته نمازش را ادا کرده باشد./😇/ یک تسبیح تربت هم داشت که همیشه در دستش بود و ذکر می‌گفت./📿/ همیشه به من می‌گفت: «با تسبیح تربت ذکر بگو، چون یه وقتی اگر فرصت نکنی یا مثلا نرسی ذکر بگی، این تو دستت هم که باشه ملائکه به جای شما ذکر میگن.»/✨/ این تسبیحش را روزهای اول بعد از شهادتش در دستم گرفته بودم و ذکر می‌گفتم تا آرام شوم./💖/ . . 𓆩‌توخورشیدےوبـےشڪ‌دیدنت‌ازدورآسان‌است‌𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💟𓆪•
🔎🗞 🗞 [ 💡] 🔘 ۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ برای انقلابی‌ها روز تلخی بود. ⬅️ روزی که امام عزیز با پذیرش جام زهر را نوشید! سعید قاسمی: در ۸ سال جنگ تحمیلی ۱۲۰۰۰ اسیر دادیم، در چند روز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ (جام زهر) هم ۱۲۰۰۰ اسیر! اما این ها را در تاریخ سانسور کرده‌اند‼️ حق در هر شرایط پیروز میدان است: 🛡| Eitaa.Com/Rasad_Nama
•𓆩💟𓆪• . . •• •• •💚• آقاسید پاسدار بود و من هم از پاسدارانِ سپاه شهریار بودم. سال 62 ازدواج کردیم و قرارمان این بود که در همه کارها و تصمیمات همراه ایشان باشم. مثلا هر موقع خواست به جبهه برود وسایلش را خودم آماده کنم. اصلا قرار نبود که ما با هم در این قضیه چون و چرایی داشته باشیم. •💛• از همان اول با هم عهد کردیم که در این مسیرها همراه هم باشیم و ایشان همیشه میگفت: «من فقط همسر نمیخواهم من یک یار میخواهم. کسی که در خطی که پیش گرفته ام همراهم باشد چون در هر خطی که امام فرمان دهد من هستم.» •🧡• قرار بود وقتی در جبهه هست من در خانه کار سنگین انجام ندهم و ایشان برگردد و کارها را با هم انجام دهیم. اگر لباسی میشستم، او در کنارم آب میکشید و با هم پهن میکردیم. •❤️• کارها را با هم تقسیم میکردیم، به من میگفت: «قرار نیست شما برای من کار کنی و من شما را به زحمت بیندازم. اگر کاری هم در خانه انجام میدهی، وظیفه‌ات نیست بلکه لطف میکنی.» شهید دفاع مقدس . . 𓆩‌توخورشیدےوبـےشڪ‌دیدنت‌ازدورآسان‌است‌𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💟𓆪•
•𓆩💟𓆪• . . •• •• •💚• آقاسید پاسدار بود و من هم از پاسدارانِ سپاه شهریار بودم. سال 62 ازدواج کردیم و قرارمان این بود که در همه کارها و تصمیمات همراه ایشان باشم. مثلا هر موقع خواست به جبهه برود وسایلش را خودم آماده کنم. اصلا قرار نبود که ما با هم در این قضیه چون و چرایی داشته باشیم. •💛• از همان اول با هم عهد کردیم که در این مسیرها همراه هم باشیم و ایشان همیشه میگفت: «من فقط همسر نمیخواهم من یک یار میخواهم. کسی که در خطی که پیش گرفته ام همراهم باشد چون در هر خطی که امام فرمان دهد من هستم.» •🧡• قرار بود وقتی در جبهه هست من در خانه کار سنگین انجام ندهم و ایشان برگردد و کارها را با هم انجام دهیم. اگر لباسی میشستم، او در کنارم آب میکشید و با هم پهن میکردیم. •❤️• کارها را با هم تقسیم میکردیم، به من میگفت: «قرار نیست شما برای من کار کنی و من شما را به زحمت بیندازم. اگر کاری هم در خانه انجام میدهی، وظیفه‌ات نیست بلکه لطف میکنی.» شهید دفاع مقدس . . 𓆩‌توخورشیدےوبـےشڪ‌دیدنت‌ازدورآسان‌است‌𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💟𓆪•