هدایت شده از مطالعات افول آمریکا
📍آغازی بر یک پایان|
✏️ «پایان #تاریخ و آخرین انسان» عنوان کتابی از #فوکویاما است که در سال ۱۹۹۲ میلادی منتشر شد و در آن به طرح ایدهی خود دربارهی پایان تاریخ با غلبهی #لیبرال_دموکراسی بهعنوان بهترین نظام سیاسی ممکن پرداخت که در نهایتِ تمامی تلاشها و مبارزات ایدئولوژیک در سطح جهانی در قالب این ایدئولوژی سر برآورده است و همهی نظامهای سیاسی در جهت تبدیل به یک نظام لیبرال دموکرات حرکت خواهند کرد.
👁🗨 اما فوکویاما چندی پیش با حضور در برنامهی تلویزیونی «HARDtalk» شبکهی #بی_بی_سی و در بخشی از گفتههای خود عنوان کرده که «من فکر نمیکنم جهت تاریخ هنوز هم به سمت لیبرال دموکراسی باشد. #دموکراسی بسیار شکننده است و آنچه من در این ۲۵ سال به آن رسیدهام این است که ایجاد نهادهای دموکراتیک بسیار دشوار است بهخصوص حکومتهای دموکراتیکی که بتوانند بدون فساد اداری و مالی به مردم خدمات بدهند؛ اینگونه نظامها در دنیا بسیار نادر هستند ...»
⚫️ نظریهی فوکویاما اساساً با پایان #جنگ سرد و #فروپاشی #شوروی -بهعنوان اصلیترین رقیب جهانی بلوک غرب به رهبری آمریکا- صورت محقق مییابد. حتی چند سال پیش از این رخداد و در اواخر جنگ سرد نیز کاهش تنش میان شوروی و آمریکا و در طرحی مشابه میان چین و آمریکا، امکان تبدیل #مارکسیسم بهعنوان جناح چپ تجدد به نیرویی علیه لیبرال دموکراسی خنثی شده بود. اما بههرحال با زوال #کمونیسم، فوکویاما عملاً بدیل معتبری را در مقابل لیبرال دموکراسی به رسمیت نمیشناخت.
➿ از نظر او هرگونه ایدئولوژی یا نیروی تاریخیِ دینی نیز یارای مقاومت در برابر آن را ندارد. نقطهی ثقل دعوی او سازوکار علم طبیعی مدرن است.
▶️ علیرغم اینکه فوکویاما سازوکارهای علوم طبیعی مدرن و تکنولوژی را پدیدآورندهی یک جهتگیریِ ضروری و بیبازگشت برای تاریخ جهان میداند که تصرف و تمتع انسان از طبیعت را ممکن کرده، اما از نظر او این سیر لزوماً به لیبرال دموکراسی ختم نخواهد شد.
⏸ نکتهی مهم اینکه به دلیل مواردی که هم در درون نظریهی فوکویاما وجود دارد و هم مواردی که نظریهی او از آنها غفلت نموده، نهتنها جهان در سطح فرهنگی به سمت یکسانسازی نرفت بلکه واگراییهای مختلف، زمینهساز ظهور تکثرهای متعددی گشته است.
⏩ تکثرات فرهنگی و ظهور تاریخهای موازی به معنی نضج گرفتن اَشکال تازهای از بازشناسی هویتی است؛ بازشناسیهایی هویتی که به دلیل برتریطلبی گفتمان تجدد، امکان ابراز وجود نیافته بودند. فوکویاما خود در مقالهای با عنوان «آیا تاریخ مجدداً آغاز شده است؟» یکی از این بازشناسیهای هویتی را برجسته نموده و بهنحو مشخص به #اسلام #ایران اشاره میکند. اذعان او به خروج تاریخ از مسیر تحقق لیبرال دموکراسی از پی ناتوانی آمریکا در این امر و همچنین تأکید بر سیاستهای بازتوزیع ثروت، نشان از خطری است که او از جانب آنچه #فوکو آن را «معنویت سیاسی» در انقلاب ایران نامیده بود، حس میکند.
http://rizy.ir/aaM
🆔 @America_in_decline