eitaa logo
دوستان کتاب
676 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
153 ویدیو
75 فایل
📚 ما اینجا مهم‌ترین اخبار حوزه کتاب رو به شما می‌رسونیم. 🟢 اون هم کتابایی از جنس علوم انسانی، اجتماعی و ارتباطات و البته فرهنگ و ادبیات اگه کارمون داشتید👇 @kaarimeh 👈 «دوستان کتاب» دریچه‌ای به سوی آگاهی eitaa.com/joinchat/504889710C40f1629af6
مشاهده در ایتا
دانلود
13.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(ع) 🏴 تفاوت جنایات کربلا با بقیه جنایات دنیا؟ ⬅️اهل بیت علیهم السلام را با خودمون قیاس نکنیم! 📹 استاد حسن 📚@dostaneketab
به همت نشر آرما؛ «زنان کربلا» منتشر شد کتاب «زنان کربلا؛ نمایش آیینی و گفتمان‌های نمادین در اسلام شیعی مدرن» اثر کامران اسکات آقایی و با ترجمۀ پرستو نیکنام منتشر شد. به‌طور کلی زنان شیعه حضوری بسیار فعال در آیین‌های مذهبی داشته‌اند. نقش‌های آیینی زنان از بعضی جهات مشابه نقش مردان و در عین‌حال متفاوت از آن‌ها است. در آیین‌های شیعی، فضا و فعالیت‌ها معمولاً براساس جنسیت متمایز شده، اما هر دو جنس اغلب با هم در تعامل‌اند. کتاب حاضر، ۱۱ مقاله از پژوهشگران مختلف در موضوع بررسی و تحلیل مشارکت زنان در آیین‌های عاشورایی در کشورهای ایران، عراق، لبنان، هند، پاکستان و آمریکا را شامل می‌شود. در این مقالات نشان داده شده که تجربه‌ی حضور زنان شیعه در این آیین‌ها هم با حضور سایر زنان در دیگر ادیان و فرهنگ‌ها تفاوت دارد و هم در چهارچوب فرهنگ شیعی از یک جامعه به جامعه‌ی دیگر، براساس عرف محلی، فرهنگ عامه، تفاسیر دینی و سطح تحصیلات و زمینه‌های اقتصادی اجتماعی بسیار متفاوت است. کتاب «زنان کربلا» در ۳۲۶ صفحه و با قیمت ۳۵۰ هزار تومان توسط نشر آرما وارد بازار نشر شده است. @dostaneketab
📒سفرنامه‌ الی ... ✔️سفرنامه شامات و حدود سرزمین های اشغالی 🍀 جماعتی از نسوان پای ضریح نوحه می‌خوانند و سینه می‌زنند. چنین صحنه‌ای را تا حالا در مشهد یا سایر حرم‌های ایران ندیده‌ام. خانومی که کاغذ اشعار دستش هست و قبل از همه بیت‌ها را تکرار می‌کند، بازیگر خوبی نیست؛ چون بازیگرها نمی‌توانند رنگ پوستشان را با کلمات متنشان تنظیم کنند، اما او با کلمات هر بیتی صورتی می‌شود و سرخ می‌شود و گر می‌گیرد و گاهی فکر می‌کنم آتش توی دلش را می‌توانم توی صورتش ببینم. می‌چرخند و مثل مادرهای بچه‌مرده به سینه و صورت و سرشان می‌زنند. سفرنامه الی| صفحه ۲۰۸| فائضه غفارحدادی @dostaneketab
هنوز یکشنبه است. نیم‌ساعتی تا غروب آفتاب مانده. از قفسه کتب ادعیه‌ای که بهش تکیه داده‌ام به‌سختی مفاتیحی که ترجمه فارسی داشته باشد، پیدا می‌کنم و زیارت امام علی علیه‌السلام در روز یکشنبه را باز می‌کنم. کاری که هر یکشنبه انجامش می‌دهم؛ اما این‌بار کلمه‌ها میکروفون را از من می‌گیرند و مثل مداح‌های با استعدادِ ناشناخته‌ای که روزی در مجلسی گل می‌کنند، اشکم را در می‌آورند: ای مولای من، ای امیرمؤمنان، امروز یکشنبه است؛ روز تو و به نام تو. من در این روز میهمان و پناهنده‌ام به تو. سربرخاک دهکده | صفحه ۴۱| فائضه غفارحدادی @dostaneketab
🏴 هنگام مداحی و روضه‌خوانی داخل هیئت نمی‌رفت. در آبدارخانه یا ابتدای در ورودی، کنار کفش‌ها می‌ایستاد و سینه‌زنی و گریه‌اش را آنجا انجام می‌داد. بار‌ها در هیئت او را زیرنظر گرفتم که بفهمم حالش در هیئت چگونه است و او هربار در کنار کفش‌های عزاداران سیدالشهدا، پاتوق عاشقی‌اش را برقرار می‌کرد. 👟👟 کفش‌های عزاداران سیدالشهدا بزرگ‌ترین شاهدان دلدادگی ابراهیم هستند. کفش‌هایی که در روز قیامت شهادت می‌‌دهند که ابراهیم با چه اخلاصی آن‌ها را جفت می‌کرد. 📝 شمع بی‌صدا آب می‌شود ׀سبحان خسروی خاطرات پاسدار مدافع حرم کشتی‌گیر شهید ابراهیم اسمی 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🍀دخترک هنوز چسب دماغ عمل کرده‌اش را برنداشته. روسری ابریشم دور دست‌دوزش کمی عقب رفته و چادرش هم افتاده روی شانه‌اش. ته آرایشی دارد و ساعت سوئیسی‌ای که به دستش بسته آن‌قدری بزرگ است که از دور برندش را تشخیص بدهم. به دنبال لیوان، آب‌سردکن را طواف می‌کند و من را در مخفیگاه دنجم پیدا می‌کند. به لیوانی که تویش آب خورد‌‌ام اشاره می‌کند و می‌پرسد: «لازمش نداری؟» دوباره وراندازش می‌کنم. به‌نظرم از آن‌هاست که حتی توی لیوان خواهرشان هم آب نمی‌خورند. صادقانه میگویم «نه؛ ولی دهنیه‌ها». آشکارا مردد می‌شود. مستأصل حتی؛ بین دست خالی برگشتن و آب‌بردن توی لیوان دهنی. می‌پرسد: «سرما که نخورده‌ای؟» لبخندی می‌زنم و همان‌طور که لیوان را به سمتش دراز می‌کنم می‌گویم: «نه!» خوشحال می‌شود و لیوان را می‌گیرد و تشکر می‌کند و می‌رود. و من به این فکر می‌کنم که گاهی همان‌ها که شاید به‌نظر برسد خیلی با ما فرق دارند، از خواهر هم به آدم نزدیک‌ترند. سر بر خاک دهکده| صفحه ۹۶| فائضه غفارحدادی روایت یک نویسنده از پیاده‌روی اربعین به‌همراه چهار محافظش @ketabann 📚@dostaneketab | دوستان کتاب