⚘﷽⚘
به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه.
آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه...
"شهید امیر حاج امینی"
❤| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب قبل از حادثه تروریستی مجلس
خوابی دیدم، شهید خرازی به همراه جوانی خوش رو برای کمک به امور کشور و مردم آمده بود و با جدیت و تلاش به همراه آن جوان در حال کمک و امداد رسانی به مردم بودند.
خواب عجیبی بود، وقتی بیدار شدم متحیر و در فکر معنی و تعبیر خواب بودم، آن جمعیت، مردم، کشور، امداد و کمک رسانی..
🌷شهید خرازی را می شناختم اما آن جوان را هرگز ندیده بودم، تمام عکسهای شهدایی را که داشتم نگاه
کردم تا شاید آن جوان را بیابم، اما دریغ که بین هیچ کدام نبود، تا اینکه تلویزیون خبر حادثه تروریستی مجلس را داد و تصاویر شهدا، خودش بود، آن جوان همراه شهید خرازی را شناختم، آن جوان خوش رو کسی نبود جز شهید جواد تیموری🌷
📎نقل قول یکی از زائرین مزار شهید
🕊| @dosteshahideman
گله از حجاب جامعه
بعد ازدواجمون که بازار میرفتیم، حس میکردم راحت نیست و اذیت میشه.😞
به من گفت: «خانم، میشه دیگه من بازار نیام؟ وضع حجاب خانمها نامناسبه.»😔
اکثر اوقات خودم برای خرید و انجام دادن کارها میرفتم.
اگر موقعیتی پیش می اومد که باهم میرفتیم، آقا رضا از ماشین پیاده نمی شد.
تو ماشینش یه قرآن کوچک بود.
قرآن می خوند🍃. یه خودکار وچندتا تیکه کاغذ داشت که بعد خوندن قرآن یه چیزهایی یادداشت می کرد.🗒
از این شرایط ناراحت بود و میگفت: «خانمها با این پوششها قراره به کجا برسن؟؟؟؟»...😔☝️
نقل از: همسر شهید مدافع حرم
سید رضا طاهر❤️
🆔 @dosteshahideman
💐☘☘💐💐☘☘💐💐☘☘💐
🌴یاد شهید #سیدمجتبی_نواب_صفوی بخیر؛
دوساله تا کلاس چهارم را خوانده بود و بهترین شاگرد مدرسه شده بود برای همین هم به عنوان نماینده دانش آموزان برای تقدیم دسته گل به رضاخان که قرار بود از مدرسه ما دبستان حکیم نظامی بازدید کنند انتخاب شده بود. جلوی شاه که رسید #دسته_گل_را_محکم_پرت_کرد توی صورت اعلاحضرت طوری که کلاه از سر رضا شاه افتاد
مدیر بیچاره تا مرحله اعدام پیش رفت...
🍃🍃🍃🍃🍃
آمده بودیم که نواب را به کاشان ببریم برای دیدن باغ فین. نواب اصرار ما را که دید چند لحظه ای تامل کرد و پرسید آیا این سفر فین فایده تبلیغی هم دارد یا نه؟ می توانم در آنجا فعالیتی انجام دهم؟ گفتیم این مسافرت تفریحی است دیگر.
خیلی جدی گفت من با خودم عهد کردم سفری که #فایدهای_دینی_و_تبلیغی نداشته باشد نکنم، لذا نمی آیم.
شادی روحش #صلوات
از کتاب دانشجویی، سید مجتبی نواب صفوی
@dosteshahideman
💐☘💐💐☘☘💐💐☘☘💐
#شهیدی_که_غیبتش_موجه_شد😓
❇️هروقت دوست داشتـی می آیی
و هر وقت هم دلـت نخواست نمی آیی
رفت و آمد #خادم مسجد جمکران روی نظم و انضـباط است دل بخواهی نیست!😡
یا #تعهد اخلاقی میدهی که هر سه شنبه
در مســـجد حاضر باشی یا اینکه دور خــادم بودن را #خط_بکش و وقت ما را هم نگیر.👌
وقتی حـرف حاج آقا تمام شد. مهدی #لبخـندی زد و گفت:😊
چشــم. تعهد می دهم هر سه شنبه سر وقت در مسجد #حاضر باشم.
پای برگه تعهد را #امضـا کرد و از اتاق بیرون آمدیم.📝
گفتـم: مهدی لااقل #دلیل غیبت این چند هفتــه را به حاج آقا می گفتی که به سوریـــــه رفته بودی...😞
#سه شنبه شد و حاج آقا زیر #تابوتی که پیکر #سوخـــته مهدی در آن بود؛ بلند لبیک یا زینب(س) می گفت...😔💔
#شهید_مهدی_طهماسبی🌹
🌸
🌷🌸
🌸🌷🌸
🌷🌸🌷🌸
پر کشیدن مجال میخواهد😇
آسمانی زلال می خواهد🌅
اشتیاق پرنده کافی نیست🌷
چون که پرواز بال می خواهد🕊
@dosteshahideman
4_5791748211651641794_260817155223.mp3
6.61M
این گل هم به قربون حسین ع
خون داده پای خون حسین ع
این دنیا داره میگذرهُ
فقط می مونه حسین ع
🎤با نوای #سید_رضا_نریمانی
تقدیم به شهدای عزیز
@dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوای تو دارم...
ببین بی قرارم...
#محمود_رضا
#رفیق
#بی_قراری
#دلتنگی
@dosteshahideman
🌹🌱🌱🌹🌹🌱🌱🌹🌹🌱🌱🌹
🌴یاد سردار شهید #حاج_حسن_مداحی بخیر؛
تعارف توی کارش نبود،وقتی توی منزلشان جلسه به درازا می کشید و وقت نماز می شد جلسه را قطع می کرد و می گفت:« #بلند_شوید_نماز_بخوانیم، ادامه جلسه باشد برای بعد.»
وقتی نماز خوانده می شد خیلی خودمانی #غذای_ساده ای را می آورد تا دور هم چیزی بخوریم، بی اراده تسلیم سادگی و تصمیمش می شدیم و غذا می خوردیم،بعد جلسه ادامه پیدا میکرد.
یک بار پنج نفر بیشتر توی جهاد نبودیم،دیر وقت بود،همه رفته بودند.آماده رفتن شدیم، پایمان را که توی محوطه جهاد گذاشتیم تریلی سیمان نظر حاج حسن را جلب کرد.پرسید:«بار این تریلی چرا خالی نشده؟»
بچه ها گفتند:آخر وقت آمد،کارگر نبود خالی اش کند.
همه می دانستیم اگر تریلی یک شب در آن جا بماند کرایه ی بیشتری می خواهد.
نگاهی به ما انداخت و گفت:«خب، #کارگر_نیست_ما_که_هستیم، باور کنید من می توانم به اندازه ی یک کارگر کار کنم.»
بعد بدون اینکه منتظر نظری باشد به طرف تریلی حرکت کرد و دست به کار شد.
از کتاب #چشم_های_بیدار
شادی روحش #صلوات
@dosteshahideman
🌹🌱🌱🌹🌹🌱🌱🌹🌹🌱🌱🌹