⚘﷽⚘
اگہ میخوای یہ روزی☝️
دورِ تابوتت بگـردن ؛
امـروز باید
دور امامزمانت بگـردی !
#اللهمالرزقناشهادتبحقالزهرا ♥️
#اللهمعجللولیڪالفرج
❤️| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت چهارم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: اولین روز مدرسه . روز اول مدرسه ... مادرم با
⚘﷽⚘
#داستان_سرزمین_زیبای_من
.
#قسمت پنجم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: روزهای من
.
برگشتم سر کلاس ... در حالی که تمام بدنم بوی بدی می داد ... یکی از بچه ها با خنده از ته کلاس گفت ... عین اسمت بو گندویی ... ویزل ... و همه بهم خندیدن ... اولین بار که برای سرشماری و ثبت اسامی بومی ها به منطقه ما اومده بودن ... صاحب کارمون، اسم خانوادگی پدرم رو ویزل نوشته بود ...
.
.
مدرسه که تعطیل شد ... رفتم توی دشتشویی ... خیلی آروم، دفتر و وسایلم رو شستم ... خیلی مراقب بودم که دفترم خراب تر از اینی که هست نشه ... لباس هام رو هم در آوردم و شستم و همون طور خیس تنم کردم ... رفتم توی آفتاب نشستم و منتظر پدرم شدم ... دلم نمی خواست توی اون وضع، من رو ببینه ... مطمئن بودم با دیدن اون وضع من، ناراحت میشه و قلبش می شکنه ... تا غروب آفتاب که پدرم از راه رسید ... لباس های منم توی تنم خشک شده بود ... .
.
تا فردا صبح که خبر ورود من به مدرسه پخش شد ... یه عده از والدین برای اعتراض اومدن مدرسه ... اما به خاطر قانون نتونستن من رو از مدرسه بیرون کنن ... از اونجا بود که فشارها چند برابر شد ... می خواستن کاری کنن با پای خودم برم ...
.
.
پدرم، هر روز، چند ساعت قبل از طلوع خورشید ... من رو تا مدرسه همراهی می کرد ... و شب ها بعد از تموم شدن کارش میومد دنبالم ... من بعد از تعطیل شدن مدرسه ... ساعت ها توی حیاط می نشستم ... درس می خوندم و مشق هام رو می نوشتم تا پدرم برسه ...
.
.
هر سال، دفترها، برگه ها و کتاب های بچه های بزرگ تر رو ... آخر سال، از توی سطل های زباله در می آوردم ... حتی پاکت های بیسکوئیت یا هر چیزی رو که بشه روش نوشت رو جمع می کردم ...
.
.
سرسختی، تلاش و نمراتم ... کم کم همه رو تحت تاثیر قرار داد ... علی رغم اینکه هنوز خیلی ها از من خوششون نمی اومد ... اما رفتار، هوش و استعدادم ... اهرم برتری من محسوب می شد ...
.
بچه ها کم کم دو گروه می شدن ... یه عده با همون شیوه و رفتار قدیم باهام برخورد می کردن ... و تقریبا چند بار توی هفته کتک می خوردم ... و یه عده رفتار بهتری باهام داشتن ... گاهی باهام حرف می زدن ... اگر سوالی توی درس ها داشتن می پرسیدن ...
.
قدرت بدنی من از بقیه بیشتر بود ... تقریبا توی مسابقات ورزشی، همیشه اول می شدم... مربی ورزش، تنها کسی بود هوام رو داشت ... همین هم باعث درگیری های بیشتر و حسادت های شدیدی می شد ... .
.
و به هر طریقی که بود ... زمان به سرعت سپری می شد ...
.
.
پ.ن: ویزل یعنی راسو ...
🔲| @dosteshahideman
.
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
1_58088076.mp3
25.67M
#خواهرانه
سکوت مے کنم و عشق ،دردلم جارے است
که اين شگفت ترين نوع خويشتن دارے است
تمام روز اگر بے تفاوتم ؛ اما
شبم قرين شکنجه ،دچاربيدارے است
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#شب_بخیر_علمدار 🌙
🌙| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۲۷ شهریور ۱۳۹۸
میلادی: Wednesday - 18 September 2019
قمری: الأربعاء، 18 محرم 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه)
- حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه)
- یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
#روزتون_منور_به_یاد_شهید_محمود_رضا_بیضایی
☀️| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
به هجران کرده بودم خو ،
که ناگه روی او دیدم...
کمند ِعقل بگسستم، ز نو دیوانه گردیدم...
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار
🌷 | @dosteshahideman
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
⚘﷽⚘
وقتی با شهیدی دوست می شوی
باید به او احترام بگذاری
عاشقش باشی اما حرمت نگه داری
و برای حرمت بین تو و او گناه نکنی
دوست شهید یعنی :
وقتی گناه در قلبت را می زند
یاد نگاهش بیوفتی و در را باز نکنی
یعنی محرم اسرار قلبت
آن اسراری که هیچ کس نمیداند
بین خودت و خدا و دوست شهیدت باشد
چقدر زیبا می شود ....
نه ؟؟؟
حواست باشد رفیق دوستی باشهدا را به گناه تبدیل نکنی حرمت شهید را نگه دارید
افراط و تفریط نکنید؟
@dosteshahideman 🌺🌺🌺