⚘﷽⚘
#تو همان
عطر گل یاس🌸 و نسیم سحری
که اگر #صبح نباشی
نفسی در من نیست❌
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار
❤️| @dosteshahideman
🔵مرحوم حاج اسماعیل دولابی ره
🔺زیارتت،نمازت،ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد،نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد ، حرف بد ، دعوا و جدال و… نکن تا اثرش از بین نرود و آن را سالم به بعدی برسان.
🌸 اگر این کار را بکنی،عادت میکنی و دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
🌸| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🍃اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃
قال ابوالحسن الثالث علیه السلام:
الْعُقُوقُ يُعْقِبُ الْقِلَّةَ وَ يُؤَدِّي إِلَى الذِّلَّه ۱
💎امام هادی علیه السلام می فرمایند:
✍...عاق والدین به فقر گرفتار می شود و ذلیل خواهد شد
تاثیر دعا و رضایت مادر...
...يكي از بزرگان ، در جواني با دو تن از دوستانش، عزم كردند كه به طلب علم روند. چاره اي جز اين نديدند كه از شهر خود، هجرت كنند و به جايي روند كه بازار علم و درس، در آن جا گرم تر است. او، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد...
..مادر، غمگين شد و گفت:
« اي جان مادر! من ضعيفم و بي كس، و تو حامي من هستي؛ اگر بروي، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به كه مي سپاري؟ آيا روا مي داري كه مادرت تنها و عاجز بمانَد و تو دانشمند شوي؟».
از اين سخن مادر، دردي به دل او فرود آمد. تركِ سفر كرد و آن دو رفيق، به طلب علم از شهر، بيرون رفتند.
مدتي گذشت و او همچنان حسرت مي خورد و آه مي كشيد.
روزي در گورستان شهر نشسته بود و زار مي گريست و مي گفت:
« من اين جا بي كار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتي باز آيند، آنان عالِم اند و من هنوز جاهل.»
ناگاه_پيري_نوراني بيامد وگفت:
« اي پسر! چرا گرياني❓». جوان، حالِ خود را باز گفت...
پير گفت:« خواهي كه تو را هر روز درس گويم تا به زودي از ايشان درگذري و عالم تر از دوستانت شوي؟»...
گفت: « آري، مي خواهم». پس هر روز، درسي مي گفت تا سه سال گذشت...
.بعد از آن، معلوم شد كه آن پير نوراني، #خضر(ع) بود و اين نعمت و توفيق، به بركت رضا و دعاي مادر يافته است. ۲
۱.بحار الأنوار- جلد 71- صفحه : 85
🌸| @dosteshahideman
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
⚘﷽⚘
در گذر ڪوچہ هاے عمـر🌻
بہ این بیاندیش
اگـر #شهید نشوے
میـــــمیرے💔
#شهیدانہ💚
#جاماندہ🕊
Join → @dosteshahideman❤️
⚘﷽⚘
❤️از وسعت لبخنـد توست ڪه
جـان میگیرد زنـدگی ،
بگذار لبخندت☺️
حال تمام روزهـای مرا خوب ڪند . . .
#همراه_شهیدم_محمود رضا بیضائی
🔲| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 💠برای محمودرضا / سیزده 🌷یکبار عکسهایی را که آنجا از دیوار نوشتههای تکفیریها گرفته بود نشان
⚘﷽⚘
💠برای محمودرضا / چهارده
🌷 یک روز تهران بودم که زنگ زد و گفت فردا تعدادی از بچههای بسیج میآیند برای یک دوره دو روزه آموزشی، اگر وقت داری فرصت خوبی است برای یاد گرفتن بعضی مسائل نظامی؛ پاشو بیا. آن دو روز را رفتم و نشستم پای آموزشش و شد مربی من. در آن دو شب و روز خوابی از او ندیدم. تمام آن دو روز را صرف برگزار شدن دوره به بهترین نحو کرد. قبل از میدان تیر رفتن گفت: «ده تا تیر به هر نفر میدهیم. سعی کنید استفاده کنید از این فرصت. استفاده هم به این است که در این وضعیت حساسی که جهان اسلام دارد و به مجاهدت ما نیاز هست، اینجا بدون نیت نباشید؛ بنابراین نیت کنید و بزنید.» در میدان تیر حالش این بود. حکما در جبههای که خودش نوشته تمام استکبار، تمام کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی و وهابیون آدمکش جمع شدهاند تا اسلام حقیقی و عاشورایی را بشکنند، حالش بهتر بوده…
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
1_7631288.mp3
2.26M
#رضا رضا امیر📞
امیر جان به گوشم
موقعیت داداش !
حاجی #امام_زمان کمکمون کنه
یاعلی
رضا توروخدا، توروخدا برگرد😭😭
📞مکالمه بی سیم
#شهید_غلامرضا_لنگری_زاده 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🕊🌺 صــــــــــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.🌺🕊
••✾•🌿🌺🌿•✾•
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
🌻✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
••✾•🌿🌺🌿•✾••
💐زیــــــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💐
🌾الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
🌸اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ🌸
🍀| @dosteshahideman
⚜❤️⚜💚⚜💙⚜💜⚜
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ #قسمت هجدهم :داستان دنباله دار سرزمین زیبای من تحقق یک رویا . بالاخره موفق شدیم و دانشگاه
⚘﷽⚘
#قسمت نوزدهم :داستان دنباله دار سرزمین زیبای من میدان جنگ
.
توی دفتر، من رو ندید می گرفتن ... کارم فقط پرینت گرفتن، کپی گرفتن و ... شده بود ... اجازه دست زدن و نگاه کردن به پرونده ها رو نداشتم ... حق دست زدن به یخچال و حتی شیر آب رو نداشتم ... من یه آشغال سیاه کثیف بودم و دلشون نمی خواست وسایل و خوراکی هاشون به گند کشیده بشه ... حتی باید از دستشویی خارج ساختمان استفاده می کردم ...
.
.
دوره کارآموزی یکی از سخت ترین مراحل بود ... باید برای یادگرفتن هر چیزی، چندین برابر بقیه تلاش می کردم ... علی الخصوص توی دادگاه ... من فقط شاهد بودم و حق کوچک ترین اظهار نظری رو نداشتم ... اما تمام این سختی ها بازم هم برام قابل تحمل بود ... .
.
چیزی که من رو زجر می داد ... مرگ عدالت در دادگاه بود ... حرف ها، صحنه ها و چیزهایی که می دیدم؛ لحظه به لحظه، قلب و باورهای من رو می کشت ... اونها برای دفاع از موکل شون تلاش چندانی نمی کردند ... دقیقا برعکس تمام فیلم ها ... وکیل های قهرمانی که از حقوق انسان های بی دفاع، دفاع می کنن ... .
.
من احساس تک تک اونها رو درک می کردم ... من سه بار بی عدالتی رو تا مغز استخوانم حس کرده بودم ... دو بار بازداشت خودم و مرگ ناعادلانه خواهرم ... دیدن این صحنه ها بیشتر از هر چیزی قلبم رو آزار می داد ... و حس نفرت از اون دنیای سفید در من شکل می گرفت ...
.
.
بالاخره دوره کارآموزی تمام شد ... بالاخره وکیل شده بودم ... نشان و مدرک وکالت رو دریافت کردم ... حس می کردم به زودی زندگیم وارد فاز جدیدی میشه ... اما به راحتی یه حرف، تمام اون افکار رو از بین برد ...
.
.
- فکر می کنی با گرفتن مدرک و مجوز، کسی بهت رجوع می کنه؟ ... یا اصلا اگر کسی بهت رجوع کنه، دادستانی هست که باهات کنار بیاد؟ ... یا قاضی و هیئت منصفه ای که به حرفت توجه کنه؟ ...
.
.
به زحمت یه جای کوچیک رو اجاره کردم ... یه حال چهار در پنج ... با یه اتاق کوچیک قد انباری ... میز و وسایلم رو توی حال گذاشتم ... و چون جایی نداشتم، شب ها توی انباری می خوابیدم ... .
.
حق با اون بود ... خیلی تلاش کردم اما هیچ مراجعی در کار نبود ... ناچار شدم برای گذران زندگی و پرداخت اجاره دفتر، شب ها برم سر کار ... با اون وضع دستم، پیدا کردن کار شبانه وحشتناک سخت بود ... .
.
فکر کنم من اولین و تنها وکیل دنیا بودم که ... شب ها، سطل زباله مردم رو خالی می کرد ... به هر حال، زندگی از ابتدا برای من میدان جنگ بود
🔲| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
لحظات تفحص این شهید در فکه که با کابل پاهاش رو بسته بودن و زنده زنده دفن کردن چون مجروح بوده ...
شهدا شرمنده ایم😔😭❤️
@dosteshahideman🌸🌸🌸