دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ....... 💠خدایا… تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم تو
⚘﷽⚘
......
💠خدایا …
تو به من
پوچیه لذات زود گذر را نمودی
ناپایداری روزگار را نشان دادی
لذت مبارزه را چشاندی
ارزش شهادت را آموختی
💠.....
🔲| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
. ⚘﷽⚘ #قسمت بیست و چهارم :داستان دنباله دار سرزمین زیبای من نماینده عدالت . - من اهانت می کنم
⚘﷽⚘
#قسمت بیست و پنجم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: استعداد سیاه
.
وکیل مقابل در حالی که از شدت خشم چشم هاش می لرزید و صورتش سرخ شده بود، دوباره فریاد زد ... من اعتراض دارم آقای قاضی ... این حرف ها و شعارها جاش توی دادگاه نیست ...
.
.
قبل از اینکه قاضی واکنشی نشون بده ... منم صدام رو بلندتر کردم ... باشه من رو از دادگاه اخراج کنید ... اصلا بندازید زندان ... و صدای اعتراض یه مظلوم رو در برابر عدالت خفه کنید ... آیا غیر از اینه که شما، آقای وکیل ... هیچ مدرکی در دفاع از موکل تون ندارید؟ ... .
.
مکث کردم ... دیگه نفسم در نمی اومد ... برگشتم سمت میز خودم ... .
- متاسفم ... اما نه برای خودم ... متاسفم برای انسان هایی که علی رغم پیشرفت تکنولوژی ... هنوز توی تعصبات کور خودشون گیر کردن ... انسان امروز، در آسمان سفر می کنه... اما با مغز خشکی که هنوز توی تفکرات عصر رنسانس گیر کرده ... .
.
بدون توجه به فریادهای وکیل مقابل به حرفم ادامه می دادم ... قاضی با عصبانیت، چکشش رو چند بار روی میز کوبید ... سکوت کنید ... هر دوتون ساکت باشید ... و الا هر دوتون رو از دادگاه اخراج می کنم ... .
.
سکوت عمیقی فضای دادگاه رو پر کرد ... اصلا حالم خوب نبود ولی معلوم بود حال وکیل مقابل از مال من بدتره ... با چنان نفرتی بهم نگاهمی کرد که اگر می تونست در جا من رو می کشت ... چشم هاش سرخ شده بود و داشت از حدقه بیرون می زد ... .
.
- من بعد از بررسی مجدد شواهد و مدارک ... فردا صبح، ساعت 9 ، نتیجه نهایی رو اعلام می کنم ... وکیل هر دو طرف، فردا راس ساعت اعلام شده توی دفتر من باشن ... ختم دادرسی ... و سه بار چکشش رو روی میز کوبید ... .
.
تا صبح خوابم نبرد ... چهره اونها ... چهره مایوس و ناامید موکل هام ... حرف ها و رفتارها... فشار و دردهای اون روز ... نابودن شدن تمام امیدها و آرزوهام ... تمام اون سالهای سخت ... همین طور که به پشت دراز کشیده بودم ... دانه های اشک، بی اختیار از چشمم پایین می اومد ... از خودم و سرنوشتم متنفر بودم ... چرا با اون همه استعداد باید سیاه متولد می شدم؟ ... چرا؟ ... چرا؟ ...
🔲| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۱۶ مهر ۱۳۹۸
میلادی: Tuesday - 08 October 2019
قمری: الثلاثاء، 9 صفر 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ وقایع مهم شیعه:
📚 رویدادهای این روز:
🔹شهادت عمار و خزیمة
🔹جنگ نهروان
🔹مهر روز (جشن مهرگان - از جشن های ایران باستان)
🔹روز جهانی کودک
🔲| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🍎 هر كس
🍎 چهل روز خود را براى خدا خالص كند
🍎 چشمه هاى حكمت از قلب وى
🍎 بر زبانش جارى مى شود.
🌷 پيامبر اکرم صلّی الله عليه و آله
📖 نهج الفصاحه، ح 2836
🔲| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
مردانـہ
راهی میدان شدند ...
وقتــی ڪہ
دلشان رَسته بود از دنیا !
و پرواز ڪردند
پروازے عاشقـانہ
رو بہ سوے خدا ...
#مردان_بی_ادعا
#شهید_مدافع_حرم #شهید_محمود_رضا بیضایی
صبحتان منور به نور شهدا
🔲| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🔺هر وقت منزل🏘 ميآمد بلافاصله بعد از ناهار با كامپيوتر💻 كار ميكرد. وقتي ميخواستم كمي #استراحت كند ميگفت: روزي ميآيد آنقدر در #قبر بخوابيم، بايد قدر #زنده بودن را دانست.
🔻روحالله دستمالي داشت كه وقت روضه #امام_حسين(ع) اشكهايش را با آن دستمال پاك ميكرد. گفته بود هر وقت #شهيد شدم🌷 اين دستمال را همراه من در قبر بگذاريد
#شهید_روح_الله_طالبی
#شهید_مدافع_حرم
#یادش_باصلوات #اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
1_110767059.mp3
6.98M
🔳 #شور احساسی #اربعین
🌴پیاده میام جاده به جاده
🌴نجف تا #کربلا عشقه
🎤 #حسین_طاهری
⏯ #شور
👌فوق زیبا
❣| @dosteshahideman
1_110793309.mp3
9.21M
🔳 #شور احساسی #اربعین
🌴به جون مادرت دلم تنگه برات
🌴میخوام بیام این #اربعین تا کربلات
🎤 #حمید_علیمی
👌فوق زیبا
❣| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
#خصوصیات_اخلاقی_شهید
◽️ولایتی به تمام معنا بود در زمان فتنه ۸۸ بود که ۱۰ روز بود او را ندیده بودیم و بعد از ۱۰ روز که آمد دیدیم که ۱۰ کیلو لاغر شده به منزل آمد و با عجله حضرت آقا را برداشت و گفت: این عکسها را به موتورم میچسبانم تا ببینم چه کسی جرات میکند به حضرت آقا حرف بزند.
◽️یک عکس تمام قد از حضرت آقا را در خانه چسبانده بود هر صبح که بیدار میشد اول به امام زمان سلام میکرد و بعد به حضرت آقا سلام میداد.
◽️عشق به ولایت او به گونهای بود که اگر از تلویزیون بیانات حضرت آقا پخش میشد همان موقع بلند میشد و میایستاد.
#شهید_مهدی_عزیزی
#یادش_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🔴 ماجرای عکس معروف
#دختر_شهید_کاوه
◽️شما یک عکس خیلی معروف دارید، ماجرای این عکس چیست؟
◽️این عکس متعلق به سه سالگی من است و من را با مقنعه و لباسی که از پارچههای لباس نظامی پدر دوخته شده نشان میدهد.
◽️آن روزها به خاطر اینکه من همه جا پدرم را با لباس نظامی میدیدم به این لباس خیلی علاقه داشتم و این رنگ سبز را خیلی دوست داشتم. مادرم هم برایم با همین پارچه چند مدل مانتو و پیراهن دوخته بود.
◽️من هم همه جا اینها را میپوشیدم و این عکس را هم نمیدانم چه کسی و کجا انداخته، حتی من دیدم که این عکس را به اسم یک نفر دیگر منتشر کرده و گفتهاند که این یک بچه فقیری بوده که پول نداشته اما با همه پس اندازش برای رزمندهها کنسرو خریده و به جبهه فرستاده.
◽️اما برای من این عکس نشان علاقهای است که من در آن سن و سال به لباس نظامی داشتم که برایم سمبل جهاد و شهادت بوده.
🌹| @dosteshahideman