⚘﷽⚘
به عنوان يك مادر، چطور راضي به رفتنش شديد؟
من با رفتنش مخالفت كردم. حتي جدي به او گفتم: بروي شيرم را حلالت نميكنم. از آنجايي كه مجيد در كودكي بيشتر شير خشك خورده بود، به شوخي ميگفت تو كه به من شير خشك دادي، چطور شيرت را حلال نميكني. البته تا لحظه آخر كه ميرفت چندين و چند بار از من خواست حلالش كنم. عاقبت دوم ارديبهشت ماه 95 رفت و 15 روز بعد هفدهم ارديبهشت ماه به شهادت رسيد. من اصلاً فكر نميكردم بعد از او بتوانم نفس بكشم و زنده بمانم. حالا كه شش ماهي از شهادتش ميگذرد، در تعجبم چطور ميتوانم زندگي كنم.
فكر شهادتش را كرده بوديد؟
بار آخر در لحظات وداع و از نوع نگاههايش متوجه شدم اين بار برود برنميگردد. خودش هم طور ديگري شده بود، انگار كه ميدانست شهيد ميشود. يك جور بيتابي براي پرواز در وجودش موج ميزد. حتم كرده بود اين بار شهيد ميشود و اين احساس به من هم منتقل شده بود. اما خب او به راهي رفت كه آرزويش را داشت و من هم به عنوان يك مادر دوست داشتم فرزندم به آنچه از صميم قلب دوست دارد، برسد.
گفتيد برايتان سخت بود حتي تصور نبود عزيزتان را داشته باشيد؛ اين صبري كه غالب خانواده شهدا از آن برخوردار ميشوند از كجا نشئت ميگيرد؟
به نظر من خود حضرت زينب(س) به آدم صبر ميدهد، وگرنه به شخصه خودم آن قدر وابسته به مجيدم بودم كه فكر ميكردم بعد از او يك لحظه هم زنده نميمانم. شهدا در راه مقدسي جانشان را ميدهند و همين قوت قلبي براي آدم ميشود. آنها خود را فداي ارزشهايي ميكنند كه از عاشورا نشئت ميگيرد و عاقبت بخيريشان آدم را دلگرم ميكند.
تجربه نشان داده شهدا بخشندگان و دستگيران خوبي هم هستند، آقا مجيد هم در كارهاي خير بود؟
بله، خيلي هم دلسوز محرومان و مستمندان بود. گاهي ميشد پول توي جيبش را ميبخشيد و جيبش خالي ميشد يا يك خانواده مستمند را شناسايي ميكرد و ميآمد و كابينتهاي خانه را باز ميكرد و به من ميگفت: تو چقدر قند داري يا چقدر برنج داري. خيليها هستند كه به نان شبشان محتاجند. من ميفهميدم كه منظورش بخشيدن بخشي از اين اقلام به مستمندان است. بعد من را همراهش ميبرد و دو نفري به در خانه آنهايي كه شناسايي كرده بود ميرفتيم و مخفيانه كمكشان ميكرديم. مجيد دغدغه محرومان را داشت و دلسوزي و كرامت توي دلش بود.
سوريه كه رفت با هم ارتباط داشتيد؟
بله، بچه مهرباني بود و زود به زود زنگ ميزد، هرچند خوب ميدانست اگر يك روز زنگ نزند، من همه جا را به هم ميريزم تا شماره تماسي از او پيدا كنم و به او زنگ بزنم. بنابراين هر روز با هم تماس تلفني داشتيم. اما روز آخر پنجشنبه 16 ارديبهشت چند بار (صبح، قبل از ظهر، ظهر، عصر...) مرتب زنگ ميزد. بامداد روز جمعه 17 ارديبهشت هم كه به شهادت رسيد. پنجشنبه تعجب كرده بودم كه چرا اين قدر زنگ ميزند. به من ميگفت مادر جان ميدانم كه هنوز به سوريه آمدنم راضي نيستي كه شهيد نميشوم. پيش آمده خمپاره كنارمان برخورد كرده است اما آسيبي به من نرسيده، ميدانم همه اينها به خاطر عدم رضايت توست. بعد من را قسم داد كه از ته دل رضايت بدهم تا او به خواستهاش برسد و شهيد شود. يك بار هم زنگ زد و گفت اگر نتوانستم تا چند روز با شما تماس بگيرم، مبادا تلفن را برداريد و اين طرف و آن طرف زنگ بزنيد. در يكي از همين تماسها، گفتم ديشب خواب ديدم تو شهيد شدهاي. در خواب بلند شدم تمام منطقه سكونتمان را چراغاني كردم و نه تنها گريه نميكردم بلكه خوشحال بودم. اين را كه گفتم، از خوشحالي پشت تلفن داد زد كه بالاخره من پر ميكشم. ميشنيدم كه به دوستانش ميگفت مادرم خواب ديده شهيد ميشوم، از دوستانش ميپرسيد خانواده شما هم چنين خوابي ديدهاند؟ از خوشحالي نميدانست چه كار ميكند و چه دارد ميگويد. عصر همان روز پنجشنبه كه براي آخرين بار زنگ زد، با برادرش هم تلفني صحبت كرد و سفارشهايي به او كرد، همان شب ساعت 2 بامداد مجيدم، عزيز دلم به شهادت رسيد.
از نحوه شهادتش اطلاع داريد؟
آنها در منطقه خان طومان بودند كه بهاصطلاح آتشبس در آن جريان داشت. اما اگر يادتان باشد، ارديبهشت امسال تروريستها نقض پيمان كرده و به رزمندههاي ما در خان طومان حمله كرده بودند. روز قبل از عمليات مجيد گوشي دوستش را گرفته و با آن عكس انداخته و براي من فرستاده بود. كمي بعد هم دشمن حمله ميكند و مجيد تا آخرين لحظات در منطقه ميماند و با وجودي كه خيلي از رزمندهها برگشته بودند او ايستادگي ميكند. من اينها را به نقل قول يكي از همرزمانش كه موقع شهادت كنارش بود ميدانم. البته تا چند ماه دسترسي به آن رزمنده نداشتيم. همرزمانش ميگفتند چون نتوانسته پيكر مجيد را به عقب منتقل كند، خجالت ميكشد با ما رو در رو شود.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
اتفاقاً روز قبل از تماس شما توانستم شماره آن بنده خدا را از همان دوست مجيد كه عكس مجيد را برايم فرستاده بود، پيدا كنم. تماس گرفتم و فهميدم كه قرار است باز به سوريه برود. اسم آن بنده خدا هم حاج مجيد است. حاج مجيد ميگفت: شب شهادت پسرتان كنارش بودم و به او گفتم همه برگشتهاند تو هم منطقه را ترك كن. اما شهيد ايستادگي كرد و در همين هنگام يك گلوله از پشت به او اصابت كرد و از سينهاش خارج شد. به زمين كه افتاد، من خودم او را برگرداندم و ديدم كه هنوز زنده است. به من گفت رهايم كن و برگرد. بعد اشهدش را گفت و چشمهايش را بست. تكانش دادم و دوباره چشمش را باز كرد. باز خواست برگردم و دوباره اشهدش را خواند و اين بار به شهادت رسيد. دوست مجيد ميگفت: خوش به سعادت فرزندتان كه سعادت داشت دو بار اشهدش را بخواند و من چقدر حسرت ميخورم چرا زودتر با اين شهيد بزرگوار آشنا نشدم.
با زخم زبان افراد ناآگاه چه ميكنيد؟
مجيد به راهي رفت كه ارزشهاي آن دفاع از حرم و جبهه مقاومت اسلامي و پاسداري از امنيت كشورمان است. حالا برخي هرچه ميخواهند بگويند كه آنها به خاطر اسد ميروند يا به خاطر پول ميروند و... مجيد در يكي از تماسهايش اكيداً به من سفارش كرد اگر شهيد شدم و قرار شد حق مأموريتم را به حساب شما واريز كنند، مبادا دست به آن بزنيد و همهاش را در كارهاي خير خرج كنيد. او ميخواست با اين كارش به آنهايي كه طعنه ميزنند نشان دهد ماديات در مسيري كه امثال او انتخاب ميكنند، هيچ معنا و مفهومي ندارد.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۲۸ مهر ۱۳۹۹
میلادی: Monday - 19 October 2020
قمری: الإثنين، 2 ربيع أول 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه)
- سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه)
- یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹احتجاج سلمان بر مردم در دفاع از امیرالمومنین، 11ه-ق
🔹تخریب و سوزاندن کعبه به امر یزید لعنة الله علیه.۶۴ه_ق
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
در دفترم ...
به یاد تـ❤️ـو ...
نرگـ🌼ـس کشیده ام
نرگـ🌼ـس هم ...
از فراق تـ❤️ـو ...
دلگیر شد بیا ...
گل نرگـ❤️ـس سلام ...
#سلام
#امام_زمان
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
صبح می آید،
مـرا جان میدهد
شعـرهایم،
بوی باران میدهد
صبح می آید
تازه تر از بوی گل
رونمـایی میڪنم از روی گل....
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#صبحت_بخیر_علمـــــدار
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🔅 #هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه ۵۳۱
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام علی (ع):
🔹فرصت مانند ابر از افق زندگی میگذرد، مواقعی که فرصتهای خیری پیش میآید غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید. ( نهج البلاغه حکمت ۲۰)
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
•••
بـه قـول شـهید بِلباسی ↓
اونقدر خودمونُ درگیرِ
القاب و عناوین کردیم ؛
که یادمون رفته همه باهم برادریم :)
و باید کنارِ هم ، باری از رویِ
دوشِ مردم برداریم🌱..
حواسمون کجـاست؟