⚘﷽⚘
🔰 #خاطرات_افلاڪیان
#اٰعتڪاٰف بودیم ،موقع #قرآن خوندن
یه آقاٰیے بود بنده خداٰ
خیلے چاٰق بود #چشاٰش هم درست نمیدیدحتماٰ باٰید یه نفر کمکش میڪرد👬 ڪه راه بده دید کسے نیست
کمکش ڪنه خودش تنهابلند شد
شروع کرد راه رفتن همه مشغول
#قرآن خوندن بودن ،
تنها ڪسے ڪه بلند شد ڪمڪش ڪرد
خود #بابڪ بود…
🌷 #شهید_بابک_نوری_هریس🌷
🎙 #راوی: دوست شهید
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
🍃 #خاطرات_افلاڪیان
«همسرم عاشق این بود که به عنوان #مدافع_حرم برود سوریه.
همه اطرافیان این مسئله را می دانستند اما راستش را بخواهید من دوست نداشتم برود.
#دوری از او برایم سخت بود و می دانستم آن سوی مرزها چه اتفاقی می افتد و چقدر شانس زنده ماندن آدم ها کم است، اما #جواد شهادت را دوست داشت.
خیلی وقت ها بی بهانه درباره اش صحبت می کرد. در نهایت هم به چیزی که دوست داشت رسید و #شهید شد.
حالا برعکس آن روزها که دوست نداشتم از کنارم برود، خوشحالم که به #آرزویش رسید.
🌷 #شهیدجوادتیمـوری🌷
🎙 #راوی: عاطفه دلاوری(همسرشهید)
#تولد: ۱۳۷۰/۵/۱۷ #شهادت ۱۳۹۶/۳/۱۷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🌷 #خاطرات_افلاڪیان
در #نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.
#روزسوم وقتی خواست از خانه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت.
می گفت : مثل #ارباب همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم.
از آن روز بیشتر از قبل مفهوم #کربلا و #تشنگی و #امام_حسین علیه السلام را فهمید.
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•