وقتی از شهر به #پرواز در آمد تن تو
دست در گردنم انداخت #غم رفتن تو
پشت هر پنجره یک #بغض به یادت گل کرد
زنده شد در دلِ شب #خاطره ی روشن تو
تا #شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سالها #سوخته ام در تب پیراهن تو
حجم این شهر که امروز پر از #عطر گل است
لحظه ای پر شده از #خاطره ی بودن تو
#رفیق
#محمودرضا
#بغض
#دلتنگی
#غم
@dosteshahideman