🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#خاطره_ای_از_شهید😊😊
علي در سالهاي آخر سردردهاي شديد داشت، هربار با تمام قدرت سرش را فشار ميداد، به گونهاي که احساس ميکردي سرش منفجر خواهد شد، با تعجب نگاهش ميکردم، ميگفت:«تو نميداني چطور درد ميکند، حالم به هم ميخورد» وقتي علت سردردش را ميپرسيدم،پاسخ ميداد :«اعصابم ناراحته،شايد فشارم رفته بالا و شايد هم چربيم» اما من ميدانستم، او شيميايي شده کليههايش از کار افتاده بود، حالت تهوع داشت، عارضه موجي بودن نيز بعضي اوقات زندگيش را مختل ميکرد، يادم هست در اين گونه مواقع ميگفت:«فقط برويد بيرون، سپس سرش را آنقدر به ديوار ميکوبيد و فشار ميداد تا زمانيکه بدنش خشک ميشد. حتي يکبار همسر و فرزندانش را به آشپزخانه فرستاد و خودش تمام شيشهها را شکست. هشت سال دفاع مقدس از خاک پاک ايران ديگر رمقي براي علي نگذاشته بود، در جايجاي پيکرش ردپاي جنگ بود اما او باز هم مقاومت کرد.
#شهید_علی_محمودوند
@dosteshahideman
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸