دوست شــ❤ـهـید من
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#معرفے_شهید_ابراهیم_آتشفشان
شهید ابراهیم آتشفشان در تاریخ دهم آبان ماه 1345دیده به جهان گشود و با آمدن او گرمی و روشنایی خاصی بر خانه حکم فرما شد . درسن 7سالگی به مدرسه رفت و درس
خود را با جدیت شروع کرد . هوش و ذکاوت او در بین اقوام و دوستانش زبانزد شده بود ولی افسوس که پس از گذراندن دوره پنجم ابتدایی مجبور به ترک تحصیل شد تا در امر معاش و تامین احتیاجات خانواده به پدرش کمک کند . ابراهیم همین که به مرز نوجوانی به سن 14-15 سالگی رسید از درک سرشار و شناخت عمیقی نسبت به مسائل سیاسی و انقلاب اسلامی برخورد دار بود.
او با همان کوچکی اش می فهمید که یک مسلمان باید مسئولیت داشته باشد و در قبال دین و مکتبش احساس وظیفه کند . او درک کرده بود که باید ازانقلاب اسلامی وارزش های والا وانسان ساز آن با تمام نیرو وهمه امکانات نگهداری وحراست کرد به همین خاطر در سرزمین وجود او احساس مسئولیتی رشد کرده بود که روز به روز شکوفاتر و پربارتر می شد به جهت همین درک عمیق وفهم والایی که در درونش پدیدار گشته بود از همان اوایل تشکیل بسیج در گراش به عضویت آن نهاد مقدس در آمد وبیشتر اوقات خود را در بسیج و مساجد و در حال حفاظت وپشتیبانی از ارزشهای جمهوری اسلامی می گذراند .
اوعضو پایگاه مقاومت مسجد سید الشهدا)ع)بود ویکی از افراد فعال و پرکار وزرنگ آن پایگاه محسوب می شد .
از خصائص اخلاقی شهید آتشفشان این بود که صله رحم را بطور مرتب انجام می داد واز اقوام و آشنایان نزدیک خود دیدار می کرد .
با توجه به آن جوش و خروش واشتیاق سوزانی که در درونش نسبت به اسلام وانقلاب اسلامی زبانه می کشید چندین بار تصمیم به رفتن به جبهه گرفت اما به علت کمی سن بسیج از اعزام وی ممانعت کرد اما آتش درون او فرو ننشست وهممچنان در تب و تاب رفتن به جبهه شعله می کشید تا اینکه باکوشش وتلاش فراوانی که از خود نشان داد به جبهه اعزام شدودرمدت 3ماه در جبهه غرب به نبردبا صدامیان مشغول شدوبه گراش بازگشتوپس از چندروزی دوباره به جبهه اعزام شد اما بار دوم با اصابت گاز شیمیایی بر بدنش بطور مجروح به گراش بازگشت .
گاز شیمیایی تاثیر نا مطلوبی بربدنش مخصوصا کلیه هایش گذاشته بود واو را خیلی زیاد آزار می داد با مراجعه به متخصصین ودکتر ها نتیجه ای نگرفت وروز به روز ناراحت تر می شد تاحدی که در بستر به صورت اغما به سر می برد او خیلی زجر می کشید بطوریکه روزی سه مرتبه بی هوش می شد با آمدن پدرش از دبی او را بلا فاصله جهت مداوا به هند بردند که در آن وادی با زجر فراوان به لقا الله پیوست وشهید شد .
روحش شاد و یادش جاوید 🌹
🕊| @dosteshahideman
🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊🌹🕊