دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
ابراهیم همه بود ، همه ...
🌷ابراهیـم از یک طـرف پیکـر شهـدا را جمـع مـی کـرد. از یک طـرف بـه مجـروحیـن مـی رسیـد. از یک طـرف آرپیچـی مـی زد، از یک طـرف رگبـار، او همـه بـود، همـه...
پنـج روز از محـاصـره مـی گـذشت، تشنگـی امـانمـان را بـریـده بـود. مجـروحیـن از تشنگـی شهیـد مـی شـدنـد و ایـن تنهـا راه سیـراب شـدن بـود! هـر بـار کسـی بـرای آب آوردن داوطلب مـی شـد. امـا گـویـی حکـم آسمـانهـاست کـه آب بـه خیمـه هـا نـرسـد.
#شهیدابراهیم_هادی
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
#فرازی_ازوصیتنامه_هادی_دلها
خدایا،ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم،نمیدانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم
ولی همین قدر میدانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو میشتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و میکنم.
خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعلهور است که اگر تکهتکهام کنند و یا زیر سختترین شکنجهها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت.
🌷 #جاویدالاثرشهیدابراهیم_هادی🌷
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
#خاطرات_شهدا 🌷
💠آقا محمدتقی ولحظات آسمانی شدنش
🔰 #محمدتقی از پیش #طاهر که برگشت حدود ده دقیقه به 2⏰ بعداز ظهر بود. 21فروردین🗓 صدای تانکهای دشمن و میشنیدیم👂اسلحه تو دستش بود وداشت #دید_میزد.
🔰یهو محمدتقی به نیروها هشدارداد🚨 که: #خمپاره وهمه خیز برداشتیم و بخیر گذشت. ازجاش بلند شد👤 ومی خواست #تغییرمکان بده توی سنگر. منم اومدم برم سمتش که #خاکهای لباسش وبتکونم. دیگه نفهمیدم چی شد.
🔰خمپاره ای💥 خورد به نیم متری جایی که #محمدتقی ایستاده بود و از #شدت انفجار من پرت شدم به دیواره ی سنگر وچند ثانیه ای⏱ گیج بودم، گرمای خون پیشونی💔 وبینی م به من فهموند که #زنده م.
🔰یهو یاد لحظه قبل انفجار افتادم🗯 که محمد داشت میومد سمت من. کل فضای #سنگر پر از خاک بود و چیزی دیده نمیشد❌ فقط یه سیاهی، یه سایه👤 روبروم میدیدم، باهمه ی وجودم میگفتم #خدایا فقط تقی من نباشه😢
🔰رفتم دیدم #محمدتقیه😭 وقتی میخوابید دهنش بازبود اونجا هم دیدم دهنش بازه. دوسه تا #سرفه کوچیک و...چشم راستش👁 کاملا پراز خون بود. دست کشیدم روی چشاش، #پیشونیش سوراخ شده بود😔
🔰پشت بیسیم📞 فقط داد میزدم محمود-محمود-تقی. واز بچه ها خواستم سریع آمبولانس🚑 بفرستن. عزیزترین دوستم💞 ومهربان برادرم جلوی چشمام پرپرشده بود😭
اتفاقی که همش ازش #میترسیدم.
🔰همه ی توانمون رو جمع کردیم تا از اونجا حرکتش بدیم و از مهلکه خارج کنیم. #سنگین شده بود. جسم بی جانش😔 رو که امیدوار بودیم #زنده باشه بلندکردیم. چندقدم میرفتم وزمین می خوردم. بالاخره ماشین امداد🚔 رسید ورسوندیمش پست #امداد_خلصه.
🔰فقط داد میزدم🗣 تورو خدا زودتر بهش برسین. #شال_محمدتقی رو از گردنش گرفتم. آمبولانسی اومد و خودمم دیگه داشتم ازهوش میرفتم😓 رسیدیم بیمارستان به من آرامبخش تزریق کردن💉 و دیدم یکی از پرسنل بیمارستان داشت به همکارش می گفت:اون #شهیدی که توی اون اتاقه....
ومن داد زدم گفتم #شهیـــــــد؟؟؟😭
راوی: آقای حسین مولوی
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹
پنج نفری سر سفره نشسته بودیم، من گفتم از ما پنج تا، یکیمون خمس این راه میشه، بیاین یک قراری بذاریم هر کس شهید شد اون لحظه آخر که میگن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده، بعد از این صحبت قرار بر این شد هر کس شهید شد لبخند بزنه، ما می دونستیم این حقیقت وجود داره و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیزارن ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم.
بعد از چند ساعت که برای باز پس گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده، همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه از مصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده ،در همان لحظه دیدم لبخند رو صورت مصطفی ست، اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم.
پیکر مطهر مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جا به جا شد، اما هنوز لبخند مصطفی بود.
🌷شهید مصطفی عارفی🌷
راوی: شهید حسین هریری🌷
🌷| @dosteshahideman
واقعا عاشق امام بود❤️
سال ۵۷ با دوستانش آمده بود بهشت زهرا(س) برای گوش دادن به سخنرانی امام، همیشه خاطرهاش را تعریف میکرد☺️
زمان رحلت امام😔 در ارومیه بودیم، چون ماموریت داشت نتونستیم بیایم تهران...واقعا بهم ریخته بود😞
بعد از امام هم از مریدان حضرت اقا شد👌 خمیشه خدا را شکر میکرد که اقا رهبر ماست🍃
در یکی از سفر هایی که حضرت آقا به ارومیه داشتند ، ایشان مسوول هماهنگی برنامه بودند . زمان بازگشت آقا ، ایشون جلو می رود و دست آقا را می بوسد😘و از آقا می خواهد که دعا کنند شهید بشود🕊. حضرت آقا هم گفته بودند : ان شاالله در صد سالگی ! شما باید باشید و خدمت کنید🌹
شهید مدافع حرم حسن شاطری
#سالروزشهادت🕊
@dosteshahideman