eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.8هزار دنبال‌کننده
327 عکس
234 ویدیو
101 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی خار پای یتیمی بکند به خواب اندرش دید صدر خجند همی گفت و در روضه ها می چمید کز آن خار بر من چه گلها دمید! بوستان سعدی باب ۲ در احسان
1_1003823809.docx
19.7K
👆نقش آیت الله مصباح یزدی در ارتقاء فلسفه اسلامی، نوشته محمد فنایی اشکوری فصلنامه معرفت فلسفی شماره ۷۰، سخن نخست. @dreshkevari
Audio from فنایی اشکوری
جایگاه دین در فلسفه یکی از عزیزان فرهیخته ناظر به یادداشتی که درباره نقش استاد مصباح در ارتقای فلسفه اسلامی عرضه شده بود پرسش زیر را طرح کردند که همراه با پاسخ کوتاه آن تقدیم می شود. «منظور شما از اینکه فلسفه استاد مصباح مبتنی بر دین نیست چیست؟ آیا به این معناست که دین در فلسفه ایشان جایگاهی ندارد و ایشان در فلسفه از دین استفاده نمی کنند؟ اگر اینطور باشد پس فرق فلسفۀ اسلامی با فلسفه غیر اسلامی در چیست؟» با سلام و آروزی توفیق، پرسش درست و بجایی را مطرح کردید. توجه دارید که در یک یادداشت دو صفحه ای نمی توان همه مطالب مربوط به یک بحث را آورد و برای تفصیل بحث نمی توان به آن بسنده کرد. در اینجا توضیح مختصری تقدیم می شود و تفصیل بحث را باید در آثار مبسوط و از محضر اساتید فن طلب کرد. مراد از اینکه فلسفه مبتنی بر دین نیست این نیست که دین در فلسفه نقشی ندارد، یا فلسفه نیازی به دین ندارد و از آن بهره نمی گیرد؛ بلکه مراد این است که دعاوی فلسفی قائم به برهان های عقلی است، نه مبتنی بر حجیت متن دینی. در علم فقه و در بخشی از علم کلام می توان مدعایی را با استناد به متون معتبر دینی اثبات نمود. مراد آن بخش از علم کلام است که اعتبار اصل دین مبتنی بر آن نیست، مانند معاد جسمانی یا وصایت و جانشینی پیامبر که می توان از راه استناد به قرآن و احادیث معتبر نبوی این گونه معارف را اثبات نمود. اما آن بخش از کلام که اعتبار اصل دین مبتنی بر آن است مانند اثبات وجود خدا و نبوت، برپایۀ عقل است و ابتناء این گونه مسائل بر متن دینی مصادره و از نظر منطقی بی اعتبار است. البته آن بخش از مسائل کلامی هم که از متون دینی استخراج و استنباط می شوند نباید ناسازگار با عقل باشند. به عبارت دیگر هیچ گزاره دینی نباید خلاف برهان عقلی باشد، هرچند نیازی نیست برای هر گزارۀ دینی برهان عقلی اقامه نمود. همانطور که اشاره شد دعاوی فلسفی تنها مبتنی بر برهان عقلی هستند، نه قائم به حجیت متون دینی. اما فلسفه می تواند از وجوه گوناگون از دین بهره گیرد و بر قوت و غنا و گستره اش بیفزاید. تفاوت اصلی فلسفۀ اسلامی با فلسفۀ یونانی و فلسفۀ غرب هم از همین جاست. فلسفۀ اسلامی به چشمۀ جوشان بل به دریای بی کران کلام الهی و حکمت نبوی و ولوی متصل است و از این بحر زخار می تواند گوهرهای ناب بسیار صید کند، چنانکه حکمای اسلامی به مراتب و درجات گوناگون از آن بهره گرفته اند. هرچه فیلسوفی انس بیشتری با قرآن و سنت داشته و از آن بهره بیشتره برده، فلسفۀ غنی تر و موفق تری را ارائه کرده است. علت اصلی برجستگی فلسفه صدرائی نسبت به فلسفه های گذشته اسلامی همین است که او با منابع و معارف دین بیش از حکمای پیش از خود مانوس بوده است. متون دینی با ارائه مفاهیم، موضوعات، و معارف الاهیاتی می توانند زمینه را برای طرح مسائل نو و گشودن ابواب جدید فراهم می کنند و الهام بخش آراء و نظریات نو به فیلسوف باشند. مباحث بسیاری در فلسفۀ اسلامی همچون مباحث مربوط به صفات الهی، عوالم غیب، ظرایف و لطایف نفس انسانی و حیات پس از مرگ هست که ملهم از آموزه های دینی طرح شده اند. اما تفاوت فیلسوف با محدث، مفسر و متکلم این است که فیلسوف این معارف را برپایۀ برهان عقلی استوار می کند، اما عالمان دیگر چنین الزامی ندارند. همینجا باید افزود که آنچه تاکنون فلاسفۀ اسلامی از معارف دین آموخته و در فلسفه از آن بهره برده اند نسبت به آنچه می توان آموخت ناچیز است. یکی از حوزه هایی که در آن می توان از معارف دین بسیار آموخت و کمتر مورد توجه حکیمان گذشته بوده است حوزۀ مرتبط به حیات اجتماعی انسان و قلمرو فلسفه های مضاف است. استاد مصباح رضوان الله تعالی علیه از کسانی است که به این حوزه توجه داشته و از معارف دین در این باب بهره برده است و بسیاری از مباحث در این زمینه را پایه ریزی کرده است. @dreshkevari
انتخابات، فصل فوران احساس مسئولیت! یکی از پدیده های شگفت انگیز در جامعه ما این است که در زمان انتخابات (اعم از ریاست جمهوری، مجلس و شوراها) ناگهان احساس مسئولیت افراد گل می کند! معلوم نیست چرا در غیر زمان انتخابات این احساس مرده است و فقط زمان انتخابات زنده می شود! چون بسیاری از همین احساس مسئولیت کنندگان قبل از انتخابات دارای مناصب و مسئولیت های مهمی هستند که در انجام وظایفشان احساس مسئولیتی نمی بینیم. کما اینکه پس از انتخاب شدن نیز این احساس فروکش می کند و می میرد، مگر در موارد نادری. فصل بروز این احساس زمان انتخابات است. بالاخره هرچیزی فصلی دارد! حدود 600 نفر برای ریاست جمهوری ثبت نام کردند، این درحالی است که شورای نگهبان شرایط خاص تحصیلی، سنی، و غیره را برای نامزدی اعلام کرده است که در غیر این صورت تعداد نامزدها از هزاران نفر هم فراتر می رفت. این پدیده در مقایسه با کشورهای دیگر مایه سرافکندگی و نشان از عقبماندگی فرهنگی و عدم بلوغ سیاسی است. کسی که احساس تکلیف می کند و خود را نامزد ریاست جمهوری می کند به این معناست که در میان جمعیت هشتاد میلیونی خود را شایسته تر از همه می داند. البته در مواردی که افرادی با اصرار و دعوت دیگران حضور پیدا می کنند و با تشخیص کارشناسان و صاحب نظران گام در این وادی می نهند حکمشان جداست و اینگونه نمی توان درباره آنها سخن گفت. وضع این جمعیت انبوه ثبت نام کننده از دو حال خارج نیست، یا خود را شایسته ترین فرد نسبت به این منصب خطیر می دانند که در این صورت ظاهرا از مشکل معرفتی رنج می برند و شناخت مناسبی از خود ندارند، و یا با اینکه خود را لایق این منصب نمی دانند و افراد دیگری را شایسته تر از خود می یابند اما با این حال به عشق بهرمندی از مزایای مادی آن تلاش می کنند به این موقعیت دست یابند، در این صورت از مشکل اخلاقی رنج می برند و در کل مشکل ناشی از ترکیبی از جهل و جاه طلبی است. به حکم عقل و شرع کسی که مسئولیت و منصبی را بپذیرد که شایستگی آن را ندارد خاطی، و گناهکار است. از امام صادق (ع) نقل است که فرمود: «ما ابالی الی من ائتمنت خائنا او مضیعا.» (مجلسی، بحار الانوار، ج 75، ص250 ) کسی را که به او اعتماد می کنم فرق نمی کند خائن باشد یا نابلد و ناشی. یعنی فرقی نیست بین سپردن منصب به یک خائن یا غیر خائنی که تخصص و توان انجام آن را ندارد. خائن از روی عمد خیانت می کند و ضربه می زند، ناتوان و غیر متخصص از روی عجز و جهل ضربه می زند و نتیجه کار هردو برای جامعه یکسان است. کار را باید به فرد امین و توانمند داد (قوی امین/متعهد و متخصص) دو نکته تکمیلی: نخست اینکه این حکم همانطور که درباره فرد داو طلب صادق است درباره رای دهنده نیز صادق است. رای دهندگان نیز موظفند به افراد شایسته از نظر اخلاقی و کارامدی رای دهند در غیر این صورت در پیامدها و خسارت های روی کارآمدن شخص نالایق شریک و مسئولند. دوم اینکه آنچه گفتیم اختصاص به ریاست جمهوری ندارد بلکه عام است و شامل قبول هر نوع مسئولیت و منصبی می شود، از نمایندگی مجلس و شورای شهر ها تا قبول هر منصب دولتی و خصوصی. حتی در کارهای فردی نیز این حکم جاری است. بنده اگر تدریس درسی را بپذیرم یا سخنرانی درباره موضوعی را قبول کنم که دانش و توان لازم برای آن ندارم رفتاری غیر اخلاقی کرده ام. البته بدیهی است که هر چه منصب و موقعیت بالاتر باشد مسئولیت سنگین تر است. @dreshkevari
درس های زندگی از حکمت های نبوی: 1ـ. یا علیُّ إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلُونَ بالفَضائلِ فاشتَغِلْ أنتَ بِإتمامِ الفَرائضِ؛ هرگاه دیدی مردم به مستحبات مشغولند، تو به کامل کردن واجبات بپرداز. 2ـ . و إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلُونَ بِعَمَلِ الدنیا فاشتَغِلْ أنتَ بعَمَلِ الآخِرَة؛ هرگاه دیدی مردم سرگرم دنیا هستند، تو به کار آخرت مشغول شو. 3ـ و إذا رأیتَ الناسَ یَشتَغِلونَ بِعُیوبِ الناسِ فاشتَغِلْ أنتَ بِعُیوبِ نفسِکَ؛ هرگاه دیدی مردم از عیب ‎های دیگران می‎گویند، تو به عییب‎های خود بپرداز. 4ـ و إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلونَ بتَزیینِ الدنیا فاشتَغِلْ أنتَ بتَزیینِ الآخِرَةِ؛ هرگاه دیدی مردم به آراستن دنیا مشغولند، تو به زینت دادن آخرتت بپرداز. 5ـ و إذا رَأیتَ الناسَ یَشتغِلونَ بکَثرَةِ العَمَلِ فاشتَغِلْ أنتَ بصَفوَةِ العَمَلِ؛ هرگاه دیدی مردم به زیادی عمل توجه دارند، تو در خالص کردن عمل اهتمام داشته باش. 6ـ و إذا رَأیتَ الناسَ یَتوسَّلُونَ بالخَلقِ فَتَوَسَّلْ أنتَ بالخالِق؛. هرگاه دیدی مردم به خلق متوسل می‎شوند، تو به خالق متوسل شو. میزان الحکمه، ج 3، ص2403. @dreshkevari
ادراک معقول: حکمتی در اوج شکوه ابن سنیا در رسالۀ معراجیه نقل می کند که رسول خدا (ص) امیر المؤمنین علی (ع) را به تعقل و ادراک معقول تشویق می فرمود: «براي اين بود که شريف ترين انسانها و عزيزترين انبيا و خاتم رسولان (ص) با مرکز حکمت و فلک حقيقت و خزانه ي عقل، يعني امير المؤمنين (ع) چنين گفت که: «يا عليُّ اِذا رأيت الناس يتقرّبون اًّلي خالقهم بأنواع البِرِّ تَقرَّبْ أنتَ اًّليه بأنواع العقل تَسبِقُهُم؛ اي علي! چون مردمان در کثرت عبادت رنج برند، تو در ادراک معقول رنج بر تا بر همه سبقت گيري. و اين چنين خطاب را جز چون او، بزرگي راست نيامدي که او در ميان خلق، چنان بود که معقول در ميان محسوس؛ لاجرم چون با ديده ي بصيرتِ عقل، مدرکِ اسرار گشت همه ي حقايق را دريافت و ديدن حکم داد و براي اين بود که گفت: "لو کُشفَ الغطأُ ما ازددتُ يقيناً"؛ اگر پرده برداشته شود، بر يقين من افزوده نگردد. هيچ دولت آدمي را زيادت از ادراک معقول نيست، بهشتي که به حقيقت آراسته باشد به انواع زنجبيل و سلسبيل، ادراک معقول است و دوزخ با عقاب و اشغال متابعت، اشغال جسماني است که مردم در بندِ هوا افتند و در جحيمِ خيال بمانند.» (ابن سینا، معراج نامه، ص15) از این حکمت درخشان نبوی استفاده می شود که طلب معرفت نزدیک راه برای تقرب به حق تعالی و ادراک معقول برترین فضیلت است، البته بدون اینکه راه های دیگر تقرب و انواع نیکوکاری ها نفی یا کم ارزش تلقی شود. ضمنا ابن سینا در نهایت این معرفت را معرفت شهودی و از جنس دیدن (رؤیت) تفسیر می کند، نه شناخت عقلی و حصولی محض. نقطۀ اوج دیگر در بیان زیبا و بلیغ شیخ الرئیس آنجاست که در بارۀ مولا می گوید: « او در ميان خلق، چنان بود که معقول در ميان محسوس.» جا دارد انسان ساعت ها در این تعبیر باشکوه خیره بنگرد و غرق در زیبایی و تأمل در ژرفای معنای آن شود! @dreshkevari
پاسخ به هشت پرسش مخالفان فلسفه.pdf
164.6K
پاسخ به اشكال هاي رايج به فلسفه. فنائي اشكوري
پرسشی از شورای محترم نگهبان. مطابق اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی « رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.» با توجه به مناظزه ای که دیدیم آیا به نظر آن شورای محترم همه حضرات شرایط فوق را دارند؟ اهل امانت و تقوا و مؤمن و معتقد به مبانی... هستند؟ البته اکثر نامزدهای محترم این شرایط را دارند، اما آیا همه هفت نفر واجد این شرایط هستند؟ کاری به گذشته و مسائل شخصی و خصوصی افراد نداریم و نباید داشته باشیم. بلکه طبق همان چیزی که به صورت علنی و آشکار میلیون ها نفر در مناظره دیدند اگر بخواهیم سخن بگوییم آیا همۀ آقایان شرایط یادشده را دارند؟ منظور از رجال مذهبی و سیاسی در قانون چیست؟ آیا معنای لغوی رجل مراد است، یعنی جنس مذکر؟ در این صورت نیمی از مردم ایران این شرط را واجد هستند. مراد از مذهبی چیست؟ آیا مراد کسی است که مذهبی داشته باشد؟ در این صورت اکثر قریب به اتفاق مردم ایران این شرط را دارند. اکثر مردم مذهبی دارند. مراد از سیاسی چیست؟ آیا مراد کسی است که به نحوی وارد سیاست شده باشد و حرف های سیاسی بزند؟ اگر این باشد میلیون ها ایرانی این شرط را هم دارند. به نظر قاصر این حقیر مراد از رجال مذهبی و سیاسی شخصیت های برجسته مذهبی و سیاسی است. یعنی در مذهبی بودن برجسته و شاخص است، هم از نظر دانش و معرفت مذهبی و هم از نظر پایبندی به مذهب و فعالیت مذهبی. رجل سیاسی هم یعنی شخصیت برجسته سیاسی و سیاستمدار که اهل اندیشه، تدبیر، سابقه و قدرت سیاسی برجسته است؟ اگر غیر از این است بنده عامی را راهنمایی فرمایید. اگر شما هم با این معنا موافقید پرسش این است که آیا همۀ افراد تأیید شده به این معنا از رجال مذهبی و سیاسی هستند؟! به نظرم اگر کسی چنین ادعایی درباره همه هفت نفر بکند شوخی کرده است. به نظرم برخی از آقایان فقط به معنای لغوی رجل هستند و به معنای اینکه مذهبی دارند مذهبی هستند و به معنای اینکه برخی فعالیتهای سیاسی داشته اند سیاسی هستند نه از رجال مذهبی و سیاسی (یعنی شخصیت های برجسته دینی و سیاستمدار.) @dreshkevari
گفتگو پیرامون نقد عرفان و تصوف.pdf
539.6K
بازشناسی جریان های نزاع با میراث عرفان: ستیزی به درازای تاریخ
مقام معظم رهبری و فلسفه با سلام سوالی داشتم اگر صلاح می دانید پاسخ دهید. آیا حضرت آقا (مقام معظم رهبری) فلسفه خوانده اند؟ پاسخ: علیکم السلام، بله. ایشان در خاطراتشان در کتاب: "خون دلی که لعل شد" می فرمایند با آقای محمد جواد حجتی کرمانی نزد مرحوم علامه طباطبائی شفای بوعلی میخواندیم. و همچنین آقای سید کمال شیرازی. (خون دلی که لعل شد، صفحه 101.) باید توجه داشت که اولا کسی شفای بوعلی می خواند که پیش از آن برخی کتاب های فلسفی دیگر دستکم منظومه ملاهادی را خوانده باشد چنانکه در جاهایی گفته آند که منظومه را خوانده آند و الا نمی تواند از چنین درسی استفاده کند. پس ایشان قبل از این درس حتما درسهای فلسفی دیگر خوانده است. ثانیا علامه طباطبائی حاضر نمی شود برای هرکسی درس خصوصی شفا بگوید، مگر اینکه شاکرد را بسیار مستعد ببیند. اگر می فرمودند در درسهای شفای ایشان شرکت می کردیم می شد گفت که این چندان دلالت بر فلسفه دانی نمی کند، اما می گویند درس خصوصی با ایشان داشتند. ثالثا افراد دارای استعداد درخشان لازم نیست مثل دیگران ده ها سال در درسها شرکت کنند تا چیزی یادبگیرند یا نگیرند، بلکه با یک جرقه شعله ور میشوند و باقی مسیر را خود با سرعت طی می کنند مانند خود بوعلی، یا حضرت امام خمینی که مدت نسبتا کوتاهی فلسفه و عرفان خواندند، اما به سرعت به قله رسیدند. رسائل عرفانی حضرت امام مربوط به جوانی ایشان است. البته منظور این نیست که ایشان مانند یک مشتغل به فلسفه حرفه ای بخش زیادی از عمرشان را در فلسفه صرف کرده اند، ایشان اولویت های دیگری داشتند، اما فلسفه خوانده اند ، با آثار فلسفی مأنوسند و اهل مطالعه فلسفه بوده و هستند، علایق فلسفی دارند و اهل تفکر فلسفی هستند و ضمنا فلسفه را محدود به وجود شناسی نمی دانند بلکه به گسترۀ حوزه تفکر فلسفی و خردورزی در عرصه های گوناگون اندیشه و حیات بشری قائل هستند. @dreshkevari
آیا ممنوعیت تبلیغات در دو روز آخر انتخابات عادلانه و منصفانه است؟ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی فصل ششم ـ تبلیغات مـاده 56 ـ فـعالیـت تبـلیغـات انتـخاباتـی نامزدهای نمایندگی هشت روز قبل از روز اخذ رأی ( مرحله اول و دوم ) آغاز و تا بیست و چهار ساعت قبل از اخذ رأی ادامه خواهد داشت . طبق این قانون از 24 ساعت قبل از شروع رای گیری تا پایان رای گیری تبلیغات انتخاباتی ممنوع است. می دانیم که دستگاه تبلیغاتی گسترده دشمن با امکانات بیشماری که در اختیار دارند از شبکه های ماهواره ای تا فضای مجازی از مدتها پیش از انتخابات به خصوص در 24 ساعت قبل از رأی گیری تا آخرین لحظات زمان رای گیری هجمه تبلیغاتی گسترده ای را علیه شرکت در انتخابات، تخریب نامزدهای های جبهه انقلاب و احیانا حمایت از نامزدهای غربگرا به راه می اندازند و به این طریق بر انتخابات و نتیجه آن اثر می گذارند. حال نامزدهای انتخابات که مورد انواع تخریب و تهمت قرار می گیرند اگر نتوانند از خود دفاع کنند هم به انتخابات ضربه می خورد و هم به این نامزدها ظلم می شود و نامزدهای غربگرا حداکثر بهره را از این موقعیت خواهند برد چنانکه در دوره های پیشین شاهد بوده ایم. نتیجه این است که این قانون بدون توجه به این واقعیت تصویب شده و به تبلیغات دشمن توجه نشده است، از این رو عادلانه و منصفانه و قابل دفاع نیست. به سود جریان های غربگرا و به زیان جبهه انقلاب است. در چنین فضایی عقل حکم می کند که ممنوعیت تبیلغات برداشته شود تا همه نامزدها از نظر تبلیغات در شرایط مساوی قرار داشته باشند. @dreshkevari
ایران زیبا - ایلام
▫️🌷شرکت در انتخابات و انتخاب اصلح وظیفه دینی، ملی، و انسانی هر ایرانیست. کسی که نمی خواهد در انتخابات شرکت کند در برابر شهیدانی که خون پاکشان را برای حفظ و اعتلا و اقتدار و سربلندی و امنیت این کشور دادند چه جوابی دارد؟! ▫️🌷حاج قاسم ها برای این کشور قطعه قطعه شدند، آیا سزاوار است ما دم از ایرانی بودن وعشق به مملکت بزنیم اما به توصیه آمریکا و صهیونیسم و بوق های دشمنان این ملت گوش دهیم و به صف آنها بپیوندیم.؟! ▫️🌸منافع ملی، امنیت، اعتبار و آینده کشور به انتخابات گره خورده است. چه طور کسی که به وطن و کشورش عشق می ورزد اما نسبت به امری که این اندازه مهم است می تواند بی تفاوت باشد؟ ▫️🌸وجود مشکلات هیچ ربطی به شرکت نکردن در انتخابات ندارد. اتفاقا چون مشکلات هست باید بیشتر و پرشور و تر با چشم بازتر شرکت کنیم تا بتوانیم به رفع این مشکلات کمک کنیم. ▫️🌸شرکت در انتخابات کمترین کاری است که هرکسی باید برای کشورش و آینده خودش انجام دهد. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @dreshkevari
فارسی را پاس بداریم🗯 یکی از رفتارهای ضدفرهنگی رایج در میان ما استفاده از کلمات خارجی غیر ضروری در زبان فارسی است. 🔸 اصطلاحات و معادل های علمی منظور نیست، چرا که گاهی استفاده از چنین واژه هایی لازم است.🔶 🔹منظور بکارگیری کلمات انگیسی عادی و معمولی (مثل کلمه تایم، اوکی، سورپرایز...) است که معادل فارسی روشنی دارند و از هزاران سال پیش این کلمات در فارسی بوده اند و ظاهرا اخیرا عده ای آنها را فراموش کرده اند! 🔺 متاسفانه منشأ اصلی این بیماری هم صدا و سیماست. این ناهنجاری بیش از یک قرن است که در ایران رایج شده است. ابتدا واژه های فرانسوی بسیاری وارد زبان فارسی شد و این زمان هم دوره ورود واژه های انگلیسی است که با سرعت فزاینده ای در حال گسترش است. ➖ در ادارات و مراکز فروش و روی کالاها و محصولات مختلف این کلمات به شکل مشمئز کننده ای دیده می شود. در گذشته کسانی که می خواستند ادای روشنفکری در بیاورند کلمات خارجی بکار می بردند، اما امروزه این ناهنجاری در میان مردم کم سواد و حتی بی سواد هم دیده می شود. بعضی ها در کلاس های آموزش زبان شرکت می کنند صرفا به این قصد که بعضی از واژه های انگلیسی را یاد بگیرند تا بتوانند کمبود شخصیتشان را با گفتن چند تا از این کلمات جبران کنند. ➖متاسفانه اخیرا در میان برخی حوزویان هم این ناهنجاری راه پیدا کرده و در گفتارها و نوشته هایشان به وفور این کلمات به چشم می خورد. در همین فضای مجازی شاید بیش از هرجای دیگر می توان صدها نمونه از این کلمات را مشاهده کرد، مثل لینک، پست، ویس، لایو، فالور، ریپلای، پارت، ادمین، استوری... از طرفی مرتب اظهار نفرت از غرب و غربزدگی نمودن و از طرف دیگر فراوان از واژه های غربی استفاده کردن چیزی جز مواجهه یک بام و دو هوایی نیست. 🚩این کار چه ناآگاهانه باشد چه آگاهانه کاری ضد فرهنگی و مصداق روشن غربزدگی است. باور کنیم که بکار بردن این کلمات نشان دهنده علم ودانش و روشنفکری و به روز بودن و امثال آن نیست. اگر در یک زمانی چنین کارکردی داشت امروزه قطعا ندارد. هرچه سطح دانش و ادبیات فرد ضعیف تر باشد بیشتر از این واژه ها استفاده می کند. ➖اگر هم کسی می خواهد به مخاطب بگوید که زبان خارجی بلد است و احساس می کند که حیف است زبان دانی اش ناشناخته بماند پیشنهاد می کنم بجای این کار مطالبش را دو زبانه منتشر کند. ترجمه آن چه را که به زبان فارسی نوشته است، به زبان انگلیسی و خط لاتین هم بنویسد و منتشر کند. این کار اتفاقا خیلی هم خوب است و مخاطبان خارجی هم می توانند از مطالب استفاده کنند. @Dreshkevari 📚
روش آموزش فلسفه.pdf
253.8K
🔴قابل‌توجه‌علاقمندان ‌فلسفه⚪️ 1⃣همچنان برنامۀ مناسبی در آموزش فلسفۀ اسلامی نداریم و ضعف و آشفتگی بسیار در این زمینه دیده می شود. 2⃣تحول در آموزش فلسفه برای پرورش خلاقیت و زمینه سازی برای نوآوری ضروری است. 3⃣فلسفه آموزِ امروزی هرگز نمی تواند به روش سنتی و آموختن چند متن مرجع خود را قانع کند. 4⃣برای گشودن افق های نو در فلسفۀ اسلامی و رشد آن و پاسخگو شدن آن نسبت به پرسش های جدید فلسفی، آشنایی با علوم جدید و فلسفه های دیگر ضروری است. فنایی اشکوری @Dreshkevari 📚
چندین هزار منظر زیبا بیافرید تاکیست کو نظر ز سر اعتبار کرد
هشت سال کافیست➖ 🔻یکی از قوانینی که در انتخابات ریاست جمهوری نیازمند اصلاح و تصویب است، این است که رئیس جمهور نتواند بیش از دو دوره یعنی هشت سال ولو با فاصله در انتخابات بعنوان نامزد نام نویسی کند.⛔️ 🔺خلأ این قانون در کشور ما در این چند دهه، مشکلات بسیار و هزینه های سنگینی برای جمهوری اسلامی به بار آورده است. در برخی از کشور ها چنین محدودیتی هست. در برخی از کشورهایی هم که از نظر قانونی این محدودیت نیست، خود افراد این قدر جنبه دارند که بعد از دو دوره ریاست جمهوری شرکت نمی کنند. حتی در برخی از کشور ها افرادی که در یک دوره در انتخابات موفق به رای آوری نشده اند در دوره های دیگر شرکت نمی کنند.☑️ 🔺متأسفانه در ایران ریاست جمهوری چنان جاذبه ای دارد که کسی که بارها و بارها در انتخابات شکست خورده حاضر نیست از آن صرف نظر کند و تا آخرین نفس و تا جان در بدن دارد، در هیچ سنی حاضر به دست کشیدن از آن نیست و جز حضرت ملک الموت کسی قادر به منصرف کردنش از شرکت در انتخابات نخواهد بود. 🔶دیدیم که سه رئیس جمهور گذشتۀ ما (آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد) هر سه سودای بازگشت به قدرت را در سرداشتند و نهایت تلاششان را برای رسیدن به این آرزو بکار بستند و چه مشکلاتی را که برای کشور به بار نیاوردند.🔸 🔴وقتی که هزینه تشریفات سفر یک روزه یک رئیس جمهور از تهران به کرج و صرف ناهار بیش از پانصد میلیون در چند سال پیش باشد (که با هزینه امروز چند میلیارد می شود)، تصور از دست دادن چنین موقعیتی براستی یک کابوس است و رویای دوام چنین وضعیتی آرزویی است که بعید است براحتی از دل کنده شود.☑️ یادِ سان دیدن در کاخ سعد آباد و قدم زدن با مقامات خارجی با صدها عکاس و فیلمبردار و ۰۰۰ 🔚هدف از محدودیت زمان ریاست جمهوری، گردش قدرت و مدیریت و پیشگیری از فساد است. مملکتی که هشتاد میلیون جمعیت دارد، قحط الرجال نیست که لازم باشد یک نفر بیش از دو دوره ریاست کند. ➖کسی که هشت سال رئیس جمهور بوده 1⃣ اولا از نظر مزاجی توان به عهده گرفتن مجدد این مسئولیت را ندارد. هشت سال زمانی کافی برای خدمت و فعلیت بخشیدن به توان مدیریت رئیس جمهور است. 2⃣ ثانیا طولانی شدن مدت ریاست جمهوری فساد زا است. رئیس جمهور فقط یک شخص نیست، بلکه معمولا یک گروه و دسته همراه با رئیس جمهور به قدرت می رسند. حال اگر کشور بیش از هشت سال در اختیار یک فرد، یک خانواده و یک گروه باشد می توان حدس زد که چه مفاسدی بروز خواهد کرد. ➕ به علاوه کسی که به هشت سال قانع نیست به دو دوره هشت ساله یعنی ۱۶ سال هم قانع نمی شود و طرح ریاست جمهوری مادام العمر را در کله خواهد پخت، چنانکه در کشور ما شاهد طرح چنین پیشنهادی بودیم. 🔷 تازه پس از 120 سال که رئیس جمهور مادام العمر به رحمت ایزدی می پیوندد مایل است که ریاست جمهوری به فرزند دلبندش منتقل شود و بقیه ماجرا... چنانکه در برخی کشورها مثل آذربایجان می بینیم.🔹 ➕ افزون بر همه اینها اگر رسیدن به ریاست جمهوری بیش از دو دوره غیر متصل ممکن باشد رئیس جمهور در دوره ریاست جمهوری تمام تلاشش را خواهد کرد که زمینه را برای پیروزی خود در دوره بعدی فراهم کند و امکانات کشور را در آن راه بکار خواهد گرفت. 👌پس بهتر است با تصویب یک قانون ساده مبنی بر عدم امکان تداوم ریاست جمهوری بیش از دو دوره ولو بصورت منفصل کشور را از مصائب و گرفتاری های بی شمار مصون داریم. 🔘 رییس جمهور خدوم و انقلابی هم که موفق به خدمت در دو دوره می شود و دل به زرق و برق های پوچ دنیا و حطام آن نمی بندد، هرگز با پایان دوره احساس منفی و هوس حضور در دوره دیگر ندارد و می تواند در جایگاه دیگر و به اشکال دیگر خدمت کند.☑️ 📝فنایی‌اشکوری @Dreshkevari 📚
«ده ویژگی شاخص عرفان شیعی»
آیا عربستان سعودی دشمن ماست❓ برخی می گویند عربستان سعودی دشمن ماست و برخی می گویند دشمن ما نیست. پاسخ◀️ اما حق این است که عربستان سعودی دو بخش دارد: عربستان و سعودی. بین ما و عربستان هرگز دشمنی نیست☑️ سرزمین عربستان محبط وحی و ههمحل حرمین شریفین، مقدسترین زمین در کل عالم است. مردم سنی عربستان برادران و دوستان ما هستند و شیعیان عربستان در قلب و جان ما جا دارند. اما بخش دوم یعنی سعودی حکمش متفاوت است❌ سعودی یعنی آل سعود که حاکمان سرزمین حجازند، نه تنها دوست ما نیستند، بلکه شرور ترین و خبیث ترین دشمنان ما هستند. این واقعیتی پیچیده و پنهان و قابل انکار نیست. در طول چهار دهه که از انقلاب اسلامی می گذرد، هیچ جنایتی متصور نیست که آل سعود در حق ملت و کشور ما نکرده باشد. در اکثر مصائبی که در این مدت داشته ایم پای آل سعود در میان بوده است. 1⃣حمایت همه جانبه از تروریست ها 2⃣ پشتیبانی کامل از صدام در جنگ تحمیلی 3⃣ دعوت و تحریک آمریکا و اسرائیل برای حمله و دشمنی و خرابکاری در ایران 4⃣ حمایت کامل از تجزیه ایران و تقویت تروریست هایی مثل الاحوازیه از حمله در جنایت رژه اهواز و تروریست های شرق کشور 5⃣همکاری در به شهادت رساندن حاج قاسم 6⃣کشتار فیجع بیش از 1000نفر از حجاج ایرانی در مکه در دهه شصت و فاجعه منا 7⃣ مشارکت در ترور دانشمدان هسته ای 8⃣فشار بر غرب برای منع پیشرفت هسته ای ایران 9⃣ حمایت همه جانبه از القاعده و داعش و خونریزی و ویرانی در عراق و سوریه 0⃣1⃣ عامل اصلی در تخریب روابط حسنه بین ایران و جهان اسلام 1⃣1⃣تامین مالی منافقین و دیگر گروه های تروریستی، به راه انداختن شبکه های ماهواره ای ضدایرانی و تبلیغ شبانه روزی جهانی علیه جمهوری اسلامی که یک نمونه اش شبکه ایران انترنشنال است. دشمنی با حزب الله، کشتار شیعیان یمن، ظلم و سرکوب و قتل شعیان و علمای عربستان، همکاری پنهان و آشکار با رژیم صهیونیستی تنها بخشی از جنایت ها و خباثت های آل سعود است و فهرست جنایات آل سعود بسیار طولانی تر از این است. کسی که چنین جنایاتی را نبیند👀 یا واقعا نابینا است یا خود را به نابینائی زده است یا با غیرت و عزت بیگانه است. دلخوش کردن به بهبود رابطه با چنین رژیمی توهم محض است. ذاتِ این رژیم چنان است که هرگز نمی تواند با جمهوری اسلامی رابطه حسنه داشته باشد. اما حال که چنین است آیا باید با سعودی بجنگیم و برای کاهش تنش اقدامی نکنیم❓ خیر. چنین ملازمه ای نیست. سعودی خبیث ترین دشمن ماهست، اما بزرگترین دشمن ما نیست. در واقع سعودی، عددی نیست در مقابل جمهوری اسلامی. اولویت جمهوری اسلامی مقابله با سعودی نیست، گرچه هرگاه که غلطی می کند باید با پاسخ دندان شکن سرجایش نشاند، اما تا جایی که ممکن است نباید به سمت افزایش تنش و درگیری رفت و حتی المقدور باید تلاش کرد روابط عادی باشد. ✔️آری با وجود همه این خباثت ها و شرارت ها گاهی حکمت و مصلحت چنین اقتضایی دارد، چرا که جمهوری اسلامی اولویت های مهم تری دارد که نباید آنها را فراموش کند. به علاوه در تنش و خدای ناکرده جنگ آن بخش اول یعنی سرزمین و مردم عربستان که برای ما مقدس و محترم هستند آسیب خواهند دید. اگر ایران در همه ابعاد علمی، میدانی، دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی نیرومند باشد، هر دشمنی از جمله آل سعود از شکست ایران نا امید خواهد شد و سر جایش خواهد نشست. و اگر ضعیف باشیم هر خس و خاشاکی خواب نابودی ما را خواهد دید و به قدر توانش علیه ما دست به شرارت خواهد زد. پس پیش به سوی کسب اقتدار همه جانبه. لازمه این سخن نیست که باید در مقابل شرارت های سعودی همیشه سکوت کنیم. متاسفانه برخورد جمهوری اسلامی در مقابل جنایات بیشمار عربستان تا کنون اغلب سکوت و بی عملی بوده است و هرگز برخورد قاطعی صورت نگرفته است. این امر را نمی توان خویشتنداری نامید. ➖خویشتن داری جایی است که یک طرف خطایی می کند و با عذرخواهی و قول به عدم تکرار، طرف دیگر مقابله به مثل نمی کند. اما اگر صدها بار جنایت کرد از همه انواع جنایات و هرگز هم عذر خواهی نکرد بلکه به صراحت تهدیدش را ادامه داد و از تغییر رژیم سخن گفت و طرف مقابل جز پاسخ لفظی کاری نکرد این اسمش خویشتن داری نیست و با عزت نسبتی ندارد. اینکه به مبارزان یمن کمک می کنیم یا در سوریه و عراق در مقابل تروریست های دست نشانده عربستان ایستاده ایم، کافی نیست و پاسخ جنایات عربستان نیست.➕ این اقدامات در مقابل همان جنایات است، نه سایر جنایات. دفاع در مقابل تهاجم در یمن و سوریه است نه پاسخ دیگر جنایات و همین بی عملی باعث گستاخ تر شدن سعودی و ادامه توطئه و فتنه علیه ایران شده است. ➖البته لابد عذری درکار بوده که ما بی اطلاعیم، اما هر چه باشد مقابله مناسبی در مقابل این رژیم متحجر و ابوجهلی و ابوسفیانی عصر جاهلیت صورت نگرفته است. @dreshkevari