eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.8هزار دنبال‌کننده
350 عکس
273 ویدیو
101 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
انتخابات، فصل فوران احساس مسئولیت! یکی از پدیده های شگفت انگیز در جامعه ما این است که در زمان انتخابات (اعم از ریاست جمهوری، مجلس و شوراها) ناگهان احساس مسئولیت افراد گل می کند! معلوم نیست چرا در غیر زمان انتخابات این احساس مرده است و فقط زمان انتخابات زنده می شود! چون بسیاری از همین احساس مسئولیت کنندگان قبل از انتخابات دارای مناصب و مسئولیت های مهمی هستند که در انجام وظایفشان احساس مسئولیتی نمی بینیم. کما اینکه پس از انتخاب شدن نیز این احساس فروکش می کند و می میرد، مگر در موارد نادری. فصل بروز این احساس زمان انتخابات است. بالاخره هرچیزی فصلی دارد! حدود 600 نفر برای ریاست جمهوری ثبت نام کردند، این درحالی است که شورای نگهبان شرایط خاص تحصیلی، سنی، و غیره را برای نامزدی اعلام کرده است که در غیر این صورت تعداد نامزدها از هزاران نفر هم فراتر می رفت. این پدیده در مقایسه با کشورهای دیگر مایه سرافکندگی و نشان از عقبماندگی فرهنگی و عدم بلوغ سیاسی است. کسی که احساس تکلیف می کند و خود را نامزد ریاست جمهوری می کند به این معناست که در میان جمعیت هشتاد میلیونی خود را شایسته تر از همه می داند. البته در مواردی که افرادی با اصرار و دعوت دیگران حضور پیدا می کنند و با تشخیص کارشناسان و صاحب نظران گام در این وادی می نهند حکمشان جداست و اینگونه نمی توان درباره آنها سخن گفت. وضع این جمعیت انبوه ثبت نام کننده از دو حال خارج نیست، یا خود را شایسته ترین فرد نسبت به این منصب خطیر می دانند که در این صورت ظاهرا از مشکل معرفتی رنج می برند و شناخت مناسبی از خود ندارند، و یا با اینکه خود را لایق این منصب نمی دانند و افراد دیگری را شایسته تر از خود می یابند اما با این حال به عشق بهرمندی از مزایای مادی آن تلاش می کنند به این موقعیت دست یابند، در این صورت از مشکل اخلاقی رنج می برند و در کل مشکل ناشی از ترکیبی از جهل و جاه طلبی است. به حکم عقل و شرع کسی که مسئولیت و منصبی را بپذیرد که شایستگی آن را ندارد خاطی، و گناهکار است. از امام صادق (ع) نقل است که فرمود: «ما ابالی الی من ائتمنت خائنا او مضیعا.» (مجلسی، بحار الانوار، ج 75، ص250 ) کسی را که به او اعتماد می کنم فرق نمی کند خائن باشد یا نابلد و ناشی. یعنی فرقی نیست بین سپردن منصب به یک خائن یا غیر خائنی که تخصص و توان انجام آن را ندارد. خائن از روی عمد خیانت می کند و ضربه می زند، ناتوان و غیر متخصص از روی عجز و جهل ضربه می زند و نتیجه کار هردو برای جامعه یکسان است. کار را باید به فرد امین و توانمند داد (قوی امین/متعهد و متخصص) دو نکته تکمیلی: نخست اینکه این حکم همانطور که درباره فرد داو طلب صادق است درباره رای دهنده نیز صادق است. رای دهندگان نیز موظفند به افراد شایسته از نظر اخلاقی و کارامدی رای دهند در غیر این صورت در پیامدها و خسارت های روی کارآمدن شخص نالایق شریک و مسئولند. دوم اینکه آنچه گفتیم اختصاص به ریاست جمهوری ندارد بلکه عام است و شامل قبول هر نوع مسئولیت و منصبی می شود، از نمایندگی مجلس و شورای شهر ها تا قبول هر منصب دولتی و خصوصی. حتی در کارهای فردی نیز این حکم جاری است. بنده اگر تدریس درسی را بپذیرم یا سخنرانی درباره موضوعی را قبول کنم که دانش و توان لازم برای آن ندارم رفتاری غیر اخلاقی کرده ام. البته بدیهی است که هر چه منصب و موقعیت بالاتر باشد مسئولیت سنگین تر است. @dreshkevari
درس های زندگی از حکمت های نبوی: 1ـ. یا علیُّ إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلُونَ بالفَضائلِ فاشتَغِلْ أنتَ بِإتمامِ الفَرائضِ؛ هرگاه دیدی مردم به مستحبات مشغولند، تو به کامل کردن واجبات بپرداز. 2ـ . و إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلُونَ بِعَمَلِ الدنیا فاشتَغِلْ أنتَ بعَمَلِ الآخِرَة؛ هرگاه دیدی مردم سرگرم دنیا هستند، تو به کار آخرت مشغول شو. 3ـ و إذا رأیتَ الناسَ یَشتَغِلونَ بِعُیوبِ الناسِ فاشتَغِلْ أنتَ بِعُیوبِ نفسِکَ؛ هرگاه دیدی مردم از عیب ‎های دیگران می‎گویند، تو به عییب‎های خود بپرداز. 4ـ و إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلونَ بتَزیینِ الدنیا فاشتَغِلْ أنتَ بتَزیینِ الآخِرَةِ؛ هرگاه دیدی مردم به آراستن دنیا مشغولند، تو به زینت دادن آخرتت بپرداز. 5ـ و إذا رَأیتَ الناسَ یَشتغِلونَ بکَثرَةِ العَمَلِ فاشتَغِلْ أنتَ بصَفوَةِ العَمَلِ؛ هرگاه دیدی مردم به زیادی عمل توجه دارند، تو در خالص کردن عمل اهتمام داشته باش. 6ـ و إذا رَأیتَ الناسَ یَتوسَّلُونَ بالخَلقِ فَتَوَسَّلْ أنتَ بالخالِق؛. هرگاه دیدی مردم به خلق متوسل می‎شوند، تو به خالق متوسل شو. میزان الحکمه، ج 3، ص2403. @dreshkevari
ادراک معقول: حکمتی در اوج شکوه ابن سنیا در رسالۀ معراجیه نقل می کند که رسول خدا (ص) امیر المؤمنین علی (ع) را به تعقل و ادراک معقول تشویق می فرمود: «براي اين بود که شريف ترين انسانها و عزيزترين انبيا و خاتم رسولان (ص) با مرکز حکمت و فلک حقيقت و خزانه ي عقل، يعني امير المؤمنين (ع) چنين گفت که: «يا عليُّ اِذا رأيت الناس يتقرّبون اًّلي خالقهم بأنواع البِرِّ تَقرَّبْ أنتَ اًّليه بأنواع العقل تَسبِقُهُم؛ اي علي! چون مردمان در کثرت عبادت رنج برند، تو در ادراک معقول رنج بر تا بر همه سبقت گيري. و اين چنين خطاب را جز چون او، بزرگي راست نيامدي که او در ميان خلق، چنان بود که معقول در ميان محسوس؛ لاجرم چون با ديده ي بصيرتِ عقل، مدرکِ اسرار گشت همه ي حقايق را دريافت و ديدن حکم داد و براي اين بود که گفت: "لو کُشفَ الغطأُ ما ازددتُ يقيناً"؛ اگر پرده برداشته شود، بر يقين من افزوده نگردد. هيچ دولت آدمي را زيادت از ادراک معقول نيست، بهشتي که به حقيقت آراسته باشد به انواع زنجبيل و سلسبيل، ادراک معقول است و دوزخ با عقاب و اشغال متابعت، اشغال جسماني است که مردم در بندِ هوا افتند و در جحيمِ خيال بمانند.» (ابن سینا، معراج نامه، ص15) از این حکمت درخشان نبوی استفاده می شود که طلب معرفت نزدیک راه برای تقرب به حق تعالی و ادراک معقول برترین فضیلت است، البته بدون اینکه راه های دیگر تقرب و انواع نیکوکاری ها نفی یا کم ارزش تلقی شود. ضمنا ابن سینا در نهایت این معرفت را معرفت شهودی و از جنس دیدن (رؤیت) تفسیر می کند، نه شناخت عقلی و حصولی محض. نقطۀ اوج دیگر در بیان زیبا و بلیغ شیخ الرئیس آنجاست که در بارۀ مولا می گوید: « او در ميان خلق، چنان بود که معقول در ميان محسوس.» جا دارد انسان ساعت ها در این تعبیر باشکوه خیره بنگرد و غرق در زیبایی و تأمل در ژرفای معنای آن شود! @dreshkevari
پاسخ به هشت پرسش مخالفان فلسفه.pdf
164.6K
پاسخ به اشكال هاي رايج به فلسفه. فنائي اشكوري
پرسشی از شورای محترم نگهبان. مطابق اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی « رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.» با توجه به مناظزه ای که دیدیم آیا به نظر آن شورای محترم همه حضرات شرایط فوق را دارند؟ اهل امانت و تقوا و مؤمن و معتقد به مبانی... هستند؟ البته اکثر نامزدهای محترم این شرایط را دارند، اما آیا همه هفت نفر واجد این شرایط هستند؟ کاری به گذشته و مسائل شخصی و خصوصی افراد نداریم و نباید داشته باشیم. بلکه طبق همان چیزی که به صورت علنی و آشکار میلیون ها نفر در مناظره دیدند اگر بخواهیم سخن بگوییم آیا همۀ آقایان شرایط یادشده را دارند؟ منظور از رجال مذهبی و سیاسی در قانون چیست؟ آیا معنای لغوی رجل مراد است، یعنی جنس مذکر؟ در این صورت نیمی از مردم ایران این شرط را واجد هستند. مراد از مذهبی چیست؟ آیا مراد کسی است که مذهبی داشته باشد؟ در این صورت اکثر قریب به اتفاق مردم ایران این شرط را دارند. اکثر مردم مذهبی دارند. مراد از سیاسی چیست؟ آیا مراد کسی است که به نحوی وارد سیاست شده باشد و حرف های سیاسی بزند؟ اگر این باشد میلیون ها ایرانی این شرط را هم دارند. به نظر قاصر این حقیر مراد از رجال مذهبی و سیاسی شخصیت های برجسته مذهبی و سیاسی است. یعنی در مذهبی بودن برجسته و شاخص است، هم از نظر دانش و معرفت مذهبی و هم از نظر پایبندی به مذهب و فعالیت مذهبی. رجل سیاسی هم یعنی شخصیت برجسته سیاسی و سیاستمدار که اهل اندیشه، تدبیر، سابقه و قدرت سیاسی برجسته است؟ اگر غیر از این است بنده عامی را راهنمایی فرمایید. اگر شما هم با این معنا موافقید پرسش این است که آیا همۀ افراد تأیید شده به این معنا از رجال مذهبی و سیاسی هستند؟! به نظرم اگر کسی چنین ادعایی درباره همه هفت نفر بکند شوخی کرده است. به نظرم برخی از آقایان فقط به معنای لغوی رجل هستند و به معنای اینکه مذهبی دارند مذهبی هستند و به معنای اینکه برخی فعالیتهای سیاسی داشته اند سیاسی هستند نه از رجال مذهبی و سیاسی (یعنی شخصیت های برجسته دینی و سیاستمدار.) @dreshkevari
گفتگو پیرامون نقد عرفان و تصوف.pdf
539.6K
بازشناسی جریان های نزاع با میراث عرفان: ستیزی به درازای تاریخ
مقام معظم رهبری و فلسفه با سلام سوالی داشتم اگر صلاح می دانید پاسخ دهید. آیا حضرت آقا (مقام معظم رهبری) فلسفه خوانده اند؟ پاسخ: علیکم السلام، بله. ایشان در خاطراتشان در کتاب: "خون دلی که لعل شد" می فرمایند با آقای محمد جواد حجتی کرمانی نزد مرحوم علامه طباطبائی شفای بوعلی میخواندیم. و همچنین آقای سید کمال شیرازی. (خون دلی که لعل شد، صفحه 101.) باید توجه داشت که اولا کسی شفای بوعلی می خواند که پیش از آن برخی کتاب های فلسفی دیگر دستکم منظومه ملاهادی را خوانده باشد چنانکه در جاهایی گفته آند که منظومه را خوانده آند و الا نمی تواند از چنین درسی استفاده کند. پس ایشان قبل از این درس حتما درسهای فلسفی دیگر خوانده است. ثانیا علامه طباطبائی حاضر نمی شود برای هرکسی درس خصوصی شفا بگوید، مگر اینکه شاکرد را بسیار مستعد ببیند. اگر می فرمودند در درسهای شفای ایشان شرکت می کردیم می شد گفت که این چندان دلالت بر فلسفه دانی نمی کند، اما می گویند درس خصوصی با ایشان داشتند. ثالثا افراد دارای استعداد درخشان لازم نیست مثل دیگران ده ها سال در درسها شرکت کنند تا چیزی یادبگیرند یا نگیرند، بلکه با یک جرقه شعله ور میشوند و باقی مسیر را خود با سرعت طی می کنند مانند خود بوعلی، یا حضرت امام خمینی که مدت نسبتا کوتاهی فلسفه و عرفان خواندند، اما به سرعت به قله رسیدند. رسائل عرفانی حضرت امام مربوط به جوانی ایشان است. البته منظور این نیست که ایشان مانند یک مشتغل به فلسفه حرفه ای بخش زیادی از عمرشان را در فلسفه صرف کرده اند، ایشان اولویت های دیگری داشتند، اما فلسفه خوانده اند ، با آثار فلسفی مأنوسند و اهل مطالعه فلسفه بوده و هستند، علایق فلسفی دارند و اهل تفکر فلسفی هستند و ضمنا فلسفه را محدود به وجود شناسی نمی دانند بلکه به گسترۀ حوزه تفکر فلسفی و خردورزی در عرصه های گوناگون اندیشه و حیات بشری قائل هستند. @dreshkevari