نمی‌دونم گفتن داره یا نه! ولی میگم تا به یه نتیجه برسیم: بعد از شهادت شهید صدرزاده و رفیقشون شهید عطایی که با هم عهد شفاعت بسته بودن،از طرف یکی از مدافعان حرم که ایشون رو میشناختن ،از بنده در خواست شد شعری برای این شهید بزرگوار (شهید صدرزاده) بگم.یک شعر #سفارشی !مثل سایر شعرهایی که گاهی سفارش میدن.من شناخت کافی ازشون نداشتم.برای من فیلمها و عکسها و زندگینامه ایشون رو تلگرام فرستادند... خلاصه یک شعر خوب از آب در اومد... می‌خوام بگم که تازه شعری نبود که خودجوش باشه!بعد از اون هم برای شهید عطایی سفارش دادند شعری بنویسم که تقدیم خانواده شون کنن. نمی‌دونم همون شبش یا چند روز بعد خواب دیدم یه فضای خاکی مثل سوریه هستم..‌!شهید صدر زاده و عده ای از رفقاشون ایستادند.ایشون با لبخند دست گذاشتند روی شانه ی شهید عطایی و اشاره به من کردند و گفتند:(این همون خانم دهقانی هستن که برای ما شعر میگه ها !)چقدر من ذوق کردم که من رو ...شعر من رو، دیدن ! چقدر کارهای ما مورد توجهشون هست.👌 حتی گاهی میشه یه زیارت نیابتی،یک کار خیر ،یک ترک گناه،یک روشنگری ،یک امر به معروف و یا...به نیت یکی از این شهدا خصوصا این شهید عزیز انجام بدیم قطعا به ما توجه میکنن. این و گفتم تا بدونیم هیچ موقع زیر دِین ما نمی مونن...شهدا حواسشون به ما هست.#شهدا_زنده_هستند... در زندگینامه شون خوندم جایی که میگفتند برام دعا کنید تا شهید بشم و بیشتر دستم باز بشه برای کار فرهنگی انجام دادن! بارها دوستان به ایشون متوسل شدند و نتیجه دیدند...این آبرومندانِ درگاه حق رو واسطه قرار بدیم پیش حضرت ابالفضل... ازشون عاقبت بخیری و بصیرت و شهادت طلب کنیم...حواسشون به ما هست!باور داشته باشیم...قسم به خون شهدا راهشون رو ادامه میدیدم تا نفس داریم... ✍#عارفه_دهقانی ┄┄┄┅═◈✧❁❀🥀❀❁✧◈═┅┄┄┄ ☕️▣⃢🎤@dr_arefe_dehghani

نمی‌دونم گفتن داره یا نه! ولی میگم تا به یه نتیجه برسیم: بعد از شهادت شهید صدرزاده و رفیقشون شهید عطایی که با هم عهد شفاعت بسته بودن،از طرف یکی از مدافعان حرم که ایشون رو میشناختن ،از بنده در خواست شد شعری برای این شهید بزرگوار (شهید صدرزاده) بگم.یک شعر #سفارشی !مثل سایر شعرهایی که گاهی سفارش میدن.من شناخت کافی ازشون نداشتم.برای من فیلمها و عکسها و زندگینامه ایشون رو تلگرام فرستادند... خلاصه یک شعر خوب از آب در اومد... می‌خوام بگم که تازه شعری نبود که خودجوش باشه!بعد از اون هم برای شهید عطایی سفارش دادند شعری بنویسم که تقدیم خانواده شون کنن. نمی‌دونم همون شبش یا چند روز بعد خواب دیدم یه فضای خاکی مثل سوریه هستم..‌!شهید صدر زاده و عده ای از رفقاشون ایستادند.ایشون با لبخند دست گذاشتند روی شانه ی شهید عطایی و اشاره به من کردند و گفتند:(این همون خانم دهقانی هستن که برای ما شعر میگه ها !)چقدر من ذوق کردم که من رو ...شعر من رو، دیدن ! چقدر کارهای ما مورد توجهشون هست.👌 حتی گاهی میشه یه زیارت نیابتی،یک کار خیر ،یک ترک گناه،یک روشنگری ،یک امر به معروف و یا...به نیت یکی از این شهدا خصوصا این شهید عزیز انجام بدیم قطعا به ما توجه میکنن. این و گفتم تا بدونیم هیچ موقع زیر دِین ما نمی مونن...شهدا حواسشون به ما هست.#شهدا_زنده_هستند... در زندگینامه شون خوندم جایی که میگفتند برام دعا کنید تا شهید بشم و بیشتر دستم باز بشه برای کار فرهنگی انجام دادن! بارها دوستان به ایشون متوسل شدند و نتیجه دیدند...این آبرومندانِ درگاه حق رو واسطه قرار بدیم پیش حضرت ابالفضل... ازشون عاقبت بخیری و بصیرت و شهادت طلب کنیم...حواسشون به ما هست!باور داشته باشیم...قسم به خون شهدا راهشون رو ادامه میدیدم تا نفس داریم... ✍#عارفه_دهقانی ┄┄┄┅═◈✧❁❀🥀❀❁✧◈═┅┄┄┄ ☕️▣⃢🎤@dr_arefe_dehghani