روز جمعه ست، پس از انجام کارهای خانه و کمی بازی با پسرکوچکم،نیم ساعتی تا زمان نماز و چیدن سفره نهار فرصت داشتم، کتابی را برداشتم تا از این فرصت برای مطالعه بهره ببرم.
دیدم پسرکوچولویم با چند عدد کتاب داستانش وارد اتاق شد و با یک لبخند زیبا و دلنشین کودکانه گفت: مامان جون میخوام برای اینکه هم پیشت باشم و هم مزاحم مطالعه تون نشم،منم اینجا کتاب داستانم رو مطالعه کنم😍
خیلی ذوق کردم،گفتم بیا بنشین کنارم،خوش امدی پسر گلم😘😘😘
با اینکه تازه کلاس اول میرود،ولی الحمدلله کتاب "قصه های خوب برای بچه های خوب" مرحوم آذریزدی( که خودش انتخاب و درخواست کرده سری کاملش را برایش بخریم😄) نسبتا خوب و روان می خواند( البته متناسب با سطح سوادش میگویم خوب و روان😁😁)
بعد از چند دقیقه می رود مداد مشکی اش را می آورد و بدون اینکه من توضیحی خواسته باشم، می گوید:"مامان منم میخوام مثل شما مطالب مهم کتابم رو با مداد زیرش خط بکشم"🙊
کنار یکی از صفحات کتاب می نویسد:" فضولی کار بدی است" من که حواسم به حرکات اوست،می پرسم چی نوشتی؟
می گوید: یکی از این شخصیت های داستان،فضول بود، منم نکته مهم رو یادداشت کردم که فضولی کار بدی است،مثل خودتون که نکات مهم رو گوشه کتاب مینویسی😃
دکتر ف.گریوانی
#دلبرانه_های_مادرانه
#مادر_عامل_انتقال_فرهنگ_و_هویت
#لذتهای_من
#پسر_کوچولوی_من
#خاطرات_روزانه
🌺🌺🌺🌺
@eitaa.com/dr_fgarivani
https://ble.ir/dr_fgarivani