eitaa logo
دکتر گریوانی
865 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با ما: @Nooralhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ماه اسفند،برای دانشجوها،معمولا ماه راهیان نور هست،اغلب از چند ماه قبل کار رو آهسته آهسته شروع میکنند و پیش میبرند اما،اواخر بهمن،بلیط قطار و قراردادهای محل اسکان و..تقریبا بسته میشه و اسفندماه،محتوا هم نهایی میشه و روزشماری ها برای سفر راهیان نور،سفری که قراره بریم برای آشتی و عهد مجدد با شهدا برای ، و ما خانمها قراره تعلیمات ویژه ای از این سفر توشه خودمون بکنیم، از جمله قراره بریم رو از ، خرمشهر،دزفول و...بیاموزیم قراره رو از مادر یاد بگیریم،قراره رو از عزیز همچون #باکری#همت و...به یادگار داشته باشیم و بیاموزیم که چگونه میتوانیم برای ولایت،سربازی همچون باشیم اما امسال،تقدیر بر این بود که جسم مان از این سفر محروم شود... اما روحمان میتواند،چند روزی مهمان شهدا باشد،چند روزی گوشمان را بسپاریم به شهدا و طریق شهدا امشب هر کدام،یک شهید را واسطه به درگاه احدیت میکنیم،تا به ما هم راه صحیح و در این مسیر را بیاموزند ان شاالله🌷🌷💐💐 به همین منظور، این سیر را با نوای زیارت عاشورا، با صوت دلنشین آغاز میکنیم @dr_fgarivani
مسیری را طی کردند و بعد در آنجا جشنی برای حضرت زینب(س) برپا ساختند. این اتفاق حدود سال 65 بود. علت نامگذاری کاروان به نام حضرت زینب(س) خواهر شهید علم‌الهدی در خصوص نام‌گذاری این حرکت به «کاروان حضرت زینب» توضیحاتی داده و می‌گوید: تقریبا سال 61 بود که آقای رفسنجانی مادران شهدا را به سوریه فرستادند. مادرم من هم به همراه برخی از مادران شهدای اهوازی به سوریه رفتند. چند روز قبل از حرکت به سوریه در منزل یکی از شهدا جمع شده بودند که به دلیل اینکه عازم زیارت حضرت زینب(س) بودند نام این کاروان و این جمع را گذاشتند «کاروان حضرت زینب(س)» و این نام تا به امروز ماندگار شد. جلسه مادر شهید علم الهدی با مقام معظم رهبری در مورد کاروان‌های حضرت زینب(س) خدیجه علم‌الهدی به جلسه مقام معظم رهبری با مادرش اشاره کرده و می‌گوید: آقای خامنه‌ای وقتی با مادرم جلسه گذاشته بودند استقبال بسیاری نشان داده و به مادرم فرموده بودند: «شما به اهواز بروید منزل تان پایگاهی شده است. مادران شهدا به شما نیاز دارند». مادرم گفته بود من دیگر توان جسمی چندانی ندارم که بتوانم باز هم مثل گذشته این حرکت را سامان‌دهی کنم. از طرفی تعداد مادران شهدا زیاد شده و شاید نشود به انتظار همه آن‌ها پاسخ گفت. یک مسئله دیگر هم این است که منزل ما در اهواز خانه پدری بود و هنوز میان خواهران و برادران تقسیم نشده بود. آقای خامنه‌ای به مادرم گفته بودند ما حاضر هستیم به شما کمک کنیم خانه و ماشین در اختیار شما بگذاریم. مادرم گفته بود که من می‌ترسم نتوانم وظایفم را به طور احسن انجام دهم و حق بیت‌المال به گردنم بماند و آن وقت نمی‌دانم جواب خدا را چه بدهم. @dr_fgarivani