eitaa logo
محمد رضا
137 دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
24.6هزار ویدیو
570 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 آمریکا خودش را چگونه به ما ثابت کرد؟ (۱) 👤 🔸«آمریکایی‌ها باید ثابت کنند که به دنبال مذاکره هستند.» این جمله‌ای است که برخی مسئولان در ماه‌های اخیر بارها تکرار کرده‌اند. آمریکا اما همه چیز را به ما ثابت کرده است؛ آمریکا با تحریم‌های حداکثری به ما ثابت کرده است که نه برادر بلکه دشمن ایران و ملت ایران است، در برجام ثابت کرد به هیچ تعهدی پایبند نیست و با تهدید‌های گاه و بی‌گاهش هم ثابت می‌کند اهل مذاکره برابر و تعامل نیست. 🔸چشم خطاپوش برخی اما ظاهرا نمی‌خواهد هیچ‌کدام از این شواهد را ببیند و مانند عاشقی که از خطای معشوق چشم می‌پوشد؛ ماه‌هاست در کارنامه و سوابق سیاه مقامات واشنگتن به دنبال نقطه‌ روشنی برای اتکا و اعتماد به آنها می‌گردد! «برجام» از این منظر تجربه‌ای گران‌بها بود. تجریه‌ای که به بهای تعلیق (نزدیک به تعطیل) صنعت هسته‌ای ایران به مدت تقریبا 5 سال به دست آمد. در برجام ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را از 20 درصد به 3 درصد کاهش داد. مرکز غنی‌سازی فردو را تقریبا تعطیل کرد. قلب راکتور اراک را خارج و عملا تأسیسات آب سنگین اراک را برای همیشه از کار انداخت. همه سانتریفیژهای نسل جدید خود را جمع‌آوری و انبار کرد و تمام ذخایر سوخت 20 درصد خود را نیز از دست داد. برجام در کنار همه اینها محدودیت‌های شدید 10 تا 25 سال را نیز بر صنعت هسته‌ای کشور اعمال کرد. اما توافق برجام با همه این تعطیلی‌ها و محدودیت‌هایش برای ایران حتی نتوانست اسفند 1396 سوخت هواپیمای وزیر خارجه وقت ایران را در مونیخ فراهم کند و حتی نتوانست حساب بانکی سفارت ایران در لندن را بازگشایی کند! آمریکا و کشورهای اروپایی به هر بهانه‌ای از اجرای تعهدات‌شان در برجام طفره رفتند و دولتمردان ایران در سراب وعده‌های آمریکا و اروپا پنج سال به صورت یک‌طرفه توافق نامتوازن برجام را اجرا کردند. 🔸اگر تجربه تلخ برجام را نادیده بگیریم، آمریکایی‌ها در مرداد 1403 نیز خودشان را به ما ثابت کردند. وقتی پس از ترور مهمان عزیز مراسم تحلیف آقای پزشکیان در تهران یعنی شهید اسماعیل هنیه، نه تنها با سکوتی معنادار حاضر به محکوم کردن این اقدام نشدند بلکه وزیر دفاع وقت آمریکا اندکی پس از آن و در دفاع از رژیم صهیونیستی گفت: «واشنگتن برای دفاع از اسرائیل هر اقدامی را انجام می‌دهد.» آمریکا کمتر از دو ماه بعد باز هم خودش را به ما ثابت کرد و در حالی که وعده آتش‌بس در ازای عدم پاسخ به ترور شهید هنیه داده بود؛ نقش مؤثری در ترور دبیرکل حزب‌الله لبنان، شهید سید حسن نصرالله ایفا کرد. این بار آقای پزشکیان نیز زبان به اعتراض گشود و یک روز پس از شهادت سید مقاومت، گفت: «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جری‌تر خواهد کرد.» دموکرات یا جمهوری‌خواه فرقی نمی‌کرد؛ آمریکا کاملا خودش را به ما ثابت کرد. دست ترامپ به خون سردار سلیمانی آغشته بود و حالا دست بایدن نیز به خون شهید نصرالله آغشته شد. 🔸آمریکا باز هم خودش را به ما ثابت کرد وقتی ابراز تمایل یکطرفه دولت چهاردهم به مذاکره را با تهدید و قُلدری پاسخ داد. اگر تهدیدات ترامپ علیه ایران را در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نادیده بگیریم. 🔸دستورالعمل رسمی ترامپ درباره ایران پس از ریاست‌جمهوری‌اش را با هیچ چشم خطاپوشی نمی‌توان نادیده گرفت. رئیس‌جمهور آمریکا 4 فوریه 2025 (16 بهمن 1403) سیاست‌های کلی کشورش در تقابل با ایران را این‌طور خلاصه کرد: جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما، از بین بردن نفوذ منطقه‌ای ایران، فروپاشی و تضعیف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروه‌های وابسته به آن و مقابله با توسعه توان دفاعی ایران در زمینه موشک‌ها و تسلیحات متعارف و نامتقارن. آمریکا با این دستورالعمل به ما ثابت کرد به چیزی کمتر از تضعیف و خلع سلاح ایران راضی نیست و ترامپ در همین چهارچوب شرح وظایف وزارت‌خانه‌های امور خارجه، خزانه‌داری، بازرگانی و دادگستری آمریکا را تعیین کرد. 🔸رئیس‌جمهور آمریکا فقط به همین دستورالعمل هم اکتفا نکرده است. او در کمتر از سه ماه از آغاز ریاست‌جمهوری‌اش حداقل چهار بار ایران را تهدید به حمله و بمباران کرده است. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 آمریکا خودش را چگونه به ما ثابت کرد؟ (۲) 👤 🔸22 بهمن 1403 (10 فوریه 2025) ترامپ در مصاحبه با شبکه آمریکایی فاکس‌نیوز خواستار نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران شد و گفت: «ترجیح می‌دهم...توافقی انجام دهیم، نظارت کنیم، بررسی کنیم، بازرسی کنیم و سپس آن [برنامه هسته‌ای ایران] را منفجر کنیم.» او پس از تشریح توافق مورد نظرش با ایران، زبان به تهدید گشود: «دو راه برای متوقف کردن آنها [ایران] وجود دارد، با بمب یا با یک تکه کاغذ [توافق].» ترامپ مدتی بعد دوباره اقدام به تهدید ایران کرد و 27 اسفند 1403 (17 مارس 2025) نوشت: «هر تیری که [یمنی‌ها] شلیک می‌کنند، از این نقطه به بعد، به‌عنوان تیری از سوی سلاح‌ها و رهبری ایران برداشت خواهد شد و ایران مسئول آن خواهد بود و عواقب آن را متحمل خواهد شد و آن عواقب وخیم خواهد بود!» او کمتر از دو هفته بعد و درست در همان روزی که رئیس‌جمهور کشورمان از تصمیمش برای مذاکره با آمریکا گفت، یک بار دیگر ایران را به بمباران تهدید کرد و 10 فروردین 1404 (30 مارس 2025) این بار به شبکه آمریکایی NBC گفت: «اگر با ایران به توافق نرسیم... این کشور بمباران خواهد شد. این کشور به شیوه‌ای بی‌سابقه بمباران خواهد شد.» رئیس‌جمهور آمریکا حتی در اظهارات سه روز پیش خود و پس از اعلام خبر مذاکره با ایران در روز شنبه، دست از تهدید ایران برنداشت و گفت: «اگر مذاکرات با ایران موفقیت‌آمیز نباشد، فکر می‌کنم ایران در خطر بزرگی خواهد بود. خطر بسیار زیاد... اگر این مذاکرات موفقیت‌آمیز نباشد، به نظرم روز بدی برای آنها خواهد بود.» اینها ادبیات دولتی نیست که خواهان مذاکره از موضع برابر با ایران باشد. آمریکا با زبان تهدیدش به ما ثابت کرد اهل توافق و معامله نیست و فقط به دنبال تحمیل خواسته‌های خود به ایران است. 🔸نه فقط با ایران که دولت آمریکا آن را در میان کشورهای متخاصم خود طبقه‌بندی کرده است؛ بلکه رفتار آمریکا با کانادا که آن را در زمره «متحدان نزدیک» خود دسته‌بندی کرده‌ است به جهان ثابت می‌کند که دولت آمریکا پایبند به هیچ مذاکره، توافق و تعهدی نیست. سال 2017 آمریکا با خروج از توافق نفتا (NAFTA) با کانادا، آنها را تهدید کرد تا به مذاکرات جدید جهت دستیابی به توافقی جایگزین تن دهند. تهدیدات ترامپ جواب داد و کانادا در نوامبر 2018 حاضر به توافق جدیدی با آمریکا موسوم به یو.اس.ام.سی.ای (USMCA) شد. اما هفت سال بعد وقتی دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسید؛ همین توافقی که خودش بسته بود را نیز زیر پا گذاشت و با راه‌اندازی جنگ اقتصادی با کانادا خواستار توافق دیگری با امتیازات بیشتر شد. این زیاده‌خواهی رئیس‌جمهور آمریکا آن‌قدر عیان و رسوا بود که فایننشال‌تایمز درباره آن نوشت: «وقتی ترامپ توافقی می‌بندد، هیچ تضمینی وجود ندارد که به آن پایبند بماند.» 🔸آمریکا خودش را نه فقط به ما بلکه به تمام جهان همه‌جوره ثابت کرده است. فقط کافی است عینک خوش‌بینی و خوش‌خیالی به واشنگتن را از جلوی چشمان‌مان برداریم تا واقعیت را آن‌طور که هست ببینیم و با آن کنار بیاییم. در این صورت اقتصاد یک کشور پهناور و با ذخایر عظیم انسانی و طبیعی مثل ایران را به اخم و لبخند چند سیاستمدار پست در کاخ سفید گره نمی‌زنیم. حالا اما به هر دلیلی جمهوری اسلامی تصمیم به آزمودن مجدد آمریکا گرفته است؛ آمریکا باز هم باید خودش را به ما ثابت کند و تجربه به ما می‌گوید نتیجه متفاوتی رقم نخواهد خورد. @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مردی که قاعده‌ها را تغییر داد (۱) 👤 🔸گاهی آدم نه از قافله شهدا که حتی از نوشتن برای شهدا هم جا می‌ماند! با خودم می‌گویم پنج روز از سالگرد شهادت سید ابراهیم رئیسی گذشته و دیگر نمی‌شود به این بهانه یادداشت نوشت چون قاعده مطبوعات نیست که سرمقاله به چیزی غیر از موضوعات روز بپردازد. اما وقتی موضوع مردی باشد که در خدمت به مردم همه قاعده‌ها را شکست؛ دیگر قواعد معنی ندارد... 🔸کرونا بود و قاعده‌های سخت‌گیرانه‌اش؛قرنطینه، ماسک، فاصله‌گذاری‌ اجتماعی، محدودیت سفر و... رئیس دولت دوازدهم به بهانه کرونا ماه‌ها بود که نه از تهران بلکه حتی از ساختمان پاستور هم برای سرکشی به امور کشور خارج نمی‌شد. سید ابراهیم اما دلش تاب نداشت؛ جمعه 5 شهریور 1400 تنها دو روز پس از تشکیل کابینه و در حالی که در آخرین روز دولت قبلی یعنی 2 شهریور 1400 آمار مرگ‌ومیر کرونایی رکورد 709 نفر در روز را هم ثبت کرده بود؛ او راهی خوزستان شد. سید ابراهیم به میان مردم خوزستان رفت تا از نزدیک مشکلات آنها در دسترسی به آب را لمس کند. هفته بعد جمعه 12 شهریور 1400 او مهمان مردم سیستان و بلوچستان بود تا مشکلات آب آشامیدنی در این استان را نیز از نزدیک ارزیابی و بررسی کند. یک سال بعد جمعه 11 شهریور ۱۴۰۱ پروژه بزرگ غدیر برای آب‌رسانی به ۲۶ شهر و بیش از ۱۰۰۰ روستای استان خوزستان با حضور سید ابراهیم رئیسی افتتاح شد. طرحی که از زمان آغازش در سال ۱۳۸۷ تا پیش از دولت شهید رئیسی ۵۰ درصد پیشرفت داشت؛ ظرف یک سال به مرحله بهره‌برداری رسید. شهریور ۱۴۰۱ مشکل آب آشامیدنی ۱۰۷ هزار و ۲۹۳ نفر از اهالی سیستان‌وبلوچستان(۸۶۰۸۳ نفر از جمعیت روستایی و ۲۱۲۱۰ نفر از جمعیت شهری) هم حل شده بود و دولت سیزدهم برای دستیابی به شاخص ۹۵ درصدی بهره‌مندی از آب آشامیدنی در روستاهای این استان طی سه سال آینده هدف‌گذاری کرده بود. حتی قواعد سخت‌گیرانه کرونا هم نمی‌توانست تلاش‌های رئیس دولت سیزدهم را محدود کند. 🔸جمعه یعنی تعطیلی؛ این قاعده روزهای هفته است. برای سید ابراهیم رئیسی اما چنین قاعده‌ای وجود نداشت. دیدار با مردم مهاباد، بازدید از ساختمان فروریخته متروپل آبادان، بازدید از یکی از بزرگ‌ترین مزارع قارچ کشور در سروآباد، افتتاح بزرگ‌ترین خط تولید پنل خورشیدی کشور در خمین، حضور در جمع مردم مرزنشین روستای لانو، افتتاح طرح آب‌رسانی به بم و بروات، بازدید از اجرای طرح ملی انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، افتتاح پروژه بزرگ فیبر نوری استان گلستان، احیای کارخانه چوب و کاغذ مازندران، افتتاح بیمارستان قائم‌شهر و... فقط بخشی از جمعه‌های سید ابراهیم رئیسی بود. تقریبا تمامی جمعه‌های او در سفر به استان‌ها، سفر به سایر کشورها و یا برگزاری جلسات مهم مدیریتی خلاصه شد. اسکندر مؤمنی، وزیر کشور دولت چهاردهم، در قدردانی از این همه فعالیت رئیس دولت سیزدهم گفت: «یک جمعه ندیدیم که شهید رئیسی در سفر نباشد.» برخلاف این روزها که حتی ایام کاری هفته نیز به بهانه‌ای تعطیل می‌شود؛ سید ابراهیم رئیسی روز تعطیل هفته را هم تبدیل به روز کاری کرد. در این زمینه او باز هم قاعده را شکست؛ جمعه‌ها برای رئیسی هیچ‌وقت تعطیل نبود! 🔸قاعده این بود که رئیس‌جمهور فارغ از گرمای تابستان و سرمای زمستان در هوای مطلوب اتاق کارش، روی صندلی راحت ریاست‌جمهوری می‌نشست و کشور را از دریچه چند اینچی یک صفحه نمایش اداره می‌کرد؛ و یا پشت شیشه‌های دودی تشریفات و از درون ماشین‌های شاسی بلند نگاهی به پایین می‌انداخت و رعیت را مشاهده می‌کرد. روزهای تلخ دهه 90 را می‌گویم؛ روزهایی که اغلب مسئولان دولتی دیواری قطور میان خود و مردم کشیده بودند. سفرهای استانی و حضور میدانی را با بهانه‌های واهی به حداقل رسانده بودند تا کمتر با مردم و مشکلات‌شان چشم‌درچشم شوند و در این سستی و سوءتدبیر مفرط چه امیدهایی که ناامید نشد و چه کارگاه‌ها و کارخانه‌هایی که رو به تعطیلی نرفت! 🔸سید ابراهیم اما اهل دیوارکشی نبود؛ او در میان مردم بود و با مردم مشکلات را حل می‌کرد. طی 33 ماه از فعالیت دولتش 49 مرتبه به استان‌های مختلف کشور سفر کرد؛ آماری که برای رئیس‌جمهور قبل از او تنها 14 سفر طی 4 سال (1400- 1396) بود! سید ابراهیم رئیسی در کمتر از یک سال از تمامی استان‌های کشور بازدید کرد و سپس برای برطرف کردن مشکلات هر استان و فعال کردن ظرفیت‌های موجود در آن، دور دوم سفرهای استانی‌اش را برنامه‌ریزی کرد. یکی از نمایندگان کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه خوزستان می‌گوید برای بیان مشکلات‌شان به همراه دیگر کارگران، هفت بار با آقای رئیسی دیدار داشتند (سه مرتبه در قوه قضائیه و چهار مرتبه در ریاست جمهوری) دیدارهایی که منجر به تغییر مالکیت شرکت هفت‌تپه و بازگرداندن آن به مجموعه‌ای همسو با فعالیت‌های این شرکت شد. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مردی که قاعده‌ها را تغییر داد (۲) 👤 🔸او می‌گوید: «نقش آقای رئیسی مانند یک منجی می‌ماند برای [شرکت] هفت‌تپه. کارگران هفت‌تپه هیچ وقت آقای رئیسی را فراموش نخواهند کرد. او صدای کارگران را شنید.» تجربه‌ای که کارگران شرکت هپکو اراک هم داشتند. 🔸۳۱ تیر ۱۴۰۱ وقتی سید ابراهیم رئیسی در سفر به اراک به بازدید مجدد این کارخانه رفت؛ یکی از کارگران جلو آمد و گفت: «اگر شما نبودید... والله قسم الان کارخانه‌ای وجود نداشت که حالا بخواهید از آن بازدید کنید.» کارگر هپکو می‌گفت: «نان زن و بچه‌ام را مدیون ایشان [رئیسی] هستم.» سید ابراهیم ملتی را نمک‌گیر کرده بود؛ این را کارگران کارخانه‌های کاشی سمنان، رادیاتور یزد، قند یاسوج، چوب و کاغذ مازندران، نساجی قائمشهر، کیان تایر، ایران تراورس و بیش از 8000 واحد صنعتی دیگر می‌توانند شهادت دهند. آنها با چشمان خود دیدند که در دهه 90 چگونه زمینگیر شدند و سید ابراهیم رئیسی چگونه دست آنها را گرفت و از زمین بلند کرد. 🔸رئیس‌جمهور وقت در سفر تفریحی قشم بود؛ استاندار در آلمان به سر می‌برد و سیل روستا به روستا و شهر به شهر در استان گلستان جلو می‌آمد؛ این بی‌تفاوتی نه فقط در سیل نوروز 1398 که قاعده تقریبا همیشگی آن سال‌ها بود! ۲۱ آبان ۱۳۹۶ وقتی حوالی ساعت ۱۰ شب، زلزله کرمانشاه را لرزاند و خانه‌ها و راه‌های مواصلاتی را تخریب کرد، تا دو روز بعد خبری از وزیر راه و شهرسازی وقت نبود! سید ابراهیم رئیسی این قاعده را هم شکست. خرداد ۱۴۰۱ وقتی مجتمع تجاری متروپل آبادان فروریخت، وزیر کشور دولت او با اولین پرواز راهی آبادان شد، جلسه مدیریت بحران را در ساعت ۳ بامداد تشکیل داد و تا آخرین روز آواربرداری از ساختمان و کشف اجساد و شناسایی قربانیان در آبادان ماند. مرداد 1401 که سیل مناطقی از استان تهران را فراگرفت؛ استاندار تهران همان روز به کانون اصلی سیل در روستای مزداران فیروزکوه رفت و تا پایان عملیات امدادرسانی در منطقه مستقر شد. با این حال سید ابراهیم به همین میزان دلش راضی نمی‌شد و خودش نیز شخصا به آبادان و فیروزکوه رفت تا از نزدیک در جریان امور قرار گیرد و با مردم منطقه گفت‌وگو کند. در دولت او نه فقط مدیران ارشد دولتی که حتی شخص رئیس‌جمهور نیز کاملا در دسترس بود. 🔸سخنگوی دولت سیزدهم در ملتهب‌ترین شرایط در پاییز 1401 نیز حضور در میان دانشجویان را ترک نکرد. او تقریبا به طور متوسط هر ماه در جمعی از جوانان حاضر می‌شد و به سؤالات‌شان پاسخ می‌داد؛ حتی یک‌سوم چنین آماری در دولت‌های پیش و پس از سید ابراهیم رئیسی رؤیایی دست‌نیافتنی است! 🔸وقتی سال 1396 رقیب انتخاباتی‌اش با بدنام‌ترین ‌گروهک‌های تروریستی خارج کشور که او را «آیت‌الله اعدام» می‌خواندند همصدا شد و گفت: «[ملت] آنهائی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند.»؛ وقتی سال 1400 رقیب دیگر انتخاباتی‌اش به دروغ تحصیلات عالی او را زیر سؤال برد؛ قاعده بازی‌های سیاسی این بود که دست به افشاگری علیه آنها بزند و تنها اندکی از آنچه می‌داند در مقابل دوربین‌ها بگوید ولی رازداری کرد و زبان به ناگفته‌ها نگشود. برای رئیسی سیاست نزاع قدرت نبود؛ فرصت خدمت و سیر الی الله بود و سرانجام 30 اردیبهشت 1403 به مقصدش رسید. @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مذاکرات وارونه(۱) 👤 🔸سپتامبر 1960 (شهریور 1339) «ادی کوهن» مقام ارشد وزارت خزانه‌داری اسرائیل که مدیریت کمک‌های خارجی را بر عهده داشت، اعضای سفارت آمریکا در تل‌آویو را برای بازدید از پروژه‌های عمرانی و صنعتی مورد حمایت مالی آمریکا در اسرائیل همراهی می‌کرد. آنها مشغول پرواز با هلی‌کوپتر از «بحرالمیت» به سمت مقصد بعدی بازدیدشان بودند که «اوگدن رید» سفیر وقت آمریکا در تل‌آویو، از فراز صحرای نقب و در نزدیکی شهر دیمونا، ساخت و سازهای قابل توجهی را دید و درباره آن سؤال پرسید. «کوهن» بلافاصله پاسخ داد: «این یک کارخانه نساجی است.» چیزی که مقامات رژیم صهیونیستی تا مدت‌ها از آن با عنوان «کارخانه نساجی» سخن می‌گفتند؛ در واقع «تأسیسات هسته‌ای دیمونا» بود. «ادی کوهن» کاملا از وجود آن تأسیسات خبر داشت اما در پاسخ به سؤال سفیر آمریکا مجبور بود سیاست پنهان‌کاری هسته‌ای اسرائیل را رعایت کند؛ او اولین پاسخی که به ذهنش رسید را داد، اقوام همسرش دقیقا در شهر دیمونا مشغول احداث یک کارخانه نساجی بودند و «کوهن» با این پیش‌زمینه ذهنی «تأسیسات هسته‌ای دیمونا» را یک «کارخانه نساجی» خواند. 🔸مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا اما این‌قدر ساده‌لوح نبودند که با این پاسخ، خام شوند. ژوئن 1959 (خرداد 1338) «ریچارد کری» دبیر اول وقت سفارت آمریکا در اسلو (پدر جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا) گزارشی به وزارت خارجه آمریکا مخابره کرد که نشان می‌داد نروژ با همکاری انگلستان توافق‌نامه محرمانه‌ای برای فروش آب سنگین به اسرائیل، امضا کرده است. 🔸این توافق نشانه‌ای واضح از بلندپروازی‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی بود. جولای 1960 (تیر 1339) گزارش‌هایی از پیمانکاران آمریکایی مستقر در اراضی اشغالی به سفارت آمریکا رسیده بود که اسرائیل یک راکتور تولید برق در آن منطقه ساخته است. 16 دسامبر همان سال (25 آذر 1339) «موریس کوو دو مورویل» وزیر خارجه وقت فرانسه در دیدار با «کریستین هرتر» همتای آمریکایی‌اش، آب پاکی را روی دست مقامات آمریکا ریخت و همه چیز را آشکار کرد. فرانسه از سال‌ها پیش توافق هسته‌ای محرمانه‌ای با اسرائیل به امضا رسانده بود و «تأسیسات هسته‌ای دیمونا» با الگوگیری از «تأسیسات هسته‌ای مارکول» فرانسه و توسط فرانسوی‌ها ساخته شده بود. وقتی «هرتر» از «کوو» درباره منابع مالی ساخت این تأسیسات سؤال کرد، او گفت: «فکر می‌کند پول ساخت این تأسیسات از آمریکا آمده است.» پس از نقش انگلستان در انتقال آب سنگین به اسرائیل و کمک فرانسه به ساخت تأسیسات هسته‌ای اسرائیل، این شاید یک غافلگیری تازه برای مقامات واشنگتن بود؛ آنها فهمیدند رژیم صهیونیستی مسیر کمک‌های مالی آمریکا را به سمت ساخت «تأسیسات هسته‌ای» منحرف کرده است. 🔸رژیم صهیونیستی از آن به بعد دیگر به جای انکار کامل برنامه هسته‌ای‌اش، فقط اهداف نظامی آن را انکار کرد و مدعی فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای شد. آمریکا همان زمان درخواست بازرسی از تأسیسات هسته‌ای اسرائیل را مطرح کرد. رژیم صهیونیستی به این درخواست روی خوش نشان نداد اما پذیرفت دانشمندان آمریکایی را برای بازدید از تأسیسات هسته‌ای‌اش طبق زمان‌بندی مورد توافق دو طرف دعوت کند. طی یک دهه (1961-1969) و در سه دولت متوالی آمریکا به ریاست‌جمهوری «کندی»، «جانسون» و «نیکسون»؛ آمریکا 9 تیم از کارشناسان و دانشمندان هسته‌ای خود را برای بازدید از تأسیسات هسته‌ای دیمونا فرستاد. 🔸هر بار پیش از رسیدن مهمانان آمریکایی، صهیونیست‌ها دست به کار می‌شدند؛ جلوی آسانسورهایی که دسترسی به 6 طبقه سری زیرزمینی تأسیسات دیمونا را فراهم می‌کرد، دیوار می‌کشیدند و آن را رنگ‌آمیزی می‌کردند تا همه چیز طبیعی به نظر برسد؛ انگار که هیچ آسانسوری آنجا نیست و طبقات زیرین اصلا وجود ندارند. آنها حتی یک اتاق کنترل دروغین در یکی از دو طبقه روی زمین دیمونا ساختند. این اتاق مجهز به پنل‌های کنترل جعلی و دستگاه‌های اندازه‌گیری کامپیوتری صوری بود، جوری که نشان می‌داد آنها مشغول اندازه‌گیری خروجی حرارتی یک راکتور 24 مگاواتی هستند؛ درست مطابق با چیزی که صهیونیست‌ها ادعا می‌کردند. 🔸برخلاف گزارش‌های کارشناسان کمیسیون انرژی اتمی آمریکا از تأسیسات دیمونا، مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا می‌دانستند کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. آنها فهمیده بودند اسرائیل مخفیانه 80 تا 100 تن «کیک زرد» (ماده‌ای که در مراحل اولیه ساخت بمب اتم لازم است اگرچه تهیه آن به معنای مقاصد تسلیحاتی نیست) از آرژانتین خریداری کرده و قراردادی با یک شرکت تسلیحاتی فرانسوی برای ساخت و توسعه موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای بسته است. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مذاکرات وارونه(۲) 👤 🔸«رابرت وبر» وابسته علمی سفارت آمریکا در تل‌آویو همان زمان گزارش‌های کارشناسان آمریکایی را زیر سؤال برد و گفت تأسیسات هسته‌ای دیمونا از ابتدا با مقاصد نظامی ساخته شده است نه برای فعالیت‌های صلح‌آمیز! او در گزارش ‌آوریل 1965 خود نوشت دیمونا به اسرائیل اجازه داده است تا «بر اکثر موانع موجود در مسیر دستیابی به ظرفیت تولید پلوتونیوم، ماده اولیه سلاح‌های هسته‌ای، غلبه کند.» 🔸ساکنان کاخ سفید هر روز بیشتر با ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای اسرائیل آشنا می‌شدند و البته هر روز بیشتر با آن کنار می‌آمدند. «جان کندی» بر انجام بازرسی‌های دقیق اصرار داشت اما پس از ترور او «لیندون جانسون» سعی کرد بر فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل چشم بپوشد و سرانجام «ریچارد نیکسون» در تبانی با «گلدا مایر» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی دستیابی اسرائیل به تسلیحات هسته‌ای را پذیرفت به شرطی که همیشه مخفی بماند و صهیونیست‌ها رسما وجود آن را انکار کنند. 🔸ساکنان کاخ سفید که در ابتدا از سیاست پنهان‌کاری هسته‌ای اسرائیل عصبانی به نظر می‌رسیدند و می‌خواستند با قطع کمک‌های اقتصادی خود، اسرائیل را تحت فشار بگذارند نه تنها هرگز این کار را نکردند بلکه خودشان مجری قسمتی از سیاست پنهان‌کاری هسته‌ای اسرائیل شدند. 🔸عصر 21 سپتامبر 1979 (30 شهریور 1358) کارشناسان پایگاه نیروی هوائی پاتریک در فلوریدا مثل همیشه مشغول بررسی داده‌های ارسال شده از ماهواره جاسوسی «ولا 6911» بودند که با مورد خارق‌العاده‌ای برخورد کردند. «ولا 6911» با هدف ردیابی آزمایش‌های مخفی هسته‌ای طراحی شده بود و به حسگر‌ها و دستگاه‌های اندازه‌گیری دقیقی مجهز بود که نسبت به هرگونه انفجار هسته‌ای واکنش نشان می‌داد. آن روز عصر کارشناسان آمریکایی اطلاعات مربوط به دو درخشش بزرگ و متوالی را از داده‌های ماهواره بازخوانی کردند؛ نشانه‌ای که با یک انفجار هسته‌ای مطابقت داشت. در تمامی موارد قبلی که ماهواره ولا چنین «درخشش دوگانه‌ای» را ثبت کرده بود، داده‌های زمینی نیز وقوع یک انفجار هسته‌ای را تأیید کردند. ساعت 3 بامداد 22 سپتامبر 1979 (31 شهریور 1358) محل دقیق این انفجار شناسایی شد. 🔸جایی در اقیانوس اطلس جنوبی، در نزدیکی جزایر پرنس ادوارد که تحت کنترل دولت آپارتاید آفریقای جنوبی بود. از همان ابتدا اسرائیل یکی از مظنونان اصلی آزمایش انفجار هسته‌ای بود. «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور وقت آمریکا در خاطرات مربوط به آن روز در دفتر خاطراتش نوشت: «نشانه‌هایی از یک انفجار هسته‌ای در منطقه آفریقای جنوبی وجود داشت- یا آفریقای جنوبی، یا اسرائیل با استفاده از یک کشتی در دریا [این کار را انجام داده‌اند]، یا هیچ چیز [نیست].» کارتر خیلی دوست داشت «هیچ چیز نباشد» و داده‌های ثبت شده ماهواره‌ای صرفا یک خطای فناوری باشند. او می‌دانست دولت آپارتاید آفریقای جنوبی در موقعیت انجام چنین آزمایشی نیست و اگر داده‌ها خدشه‌ناپذیر باشند، تنها متهم اصلی این انفجار هسته‌ای، اسرائیل است. هر چه داده‌های بیشتری از سایر پایگاه‌های آمریکا تجمیع می‌شد، احتمال یک انفجار هسته‌ای نیز بیشتر تقویت می‌شد. آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی آمریکا نیز با تجزیه و تحلیل داده‌های هیدروآکوستیک مربوط به آن روز، سیگنال‌های مربوط به یک شلیک هسته‌ای در محیط دریایی را دقیقا در همان منطقه یعنی «آب‌های کم‌عمق بین جزایر پرنس ادوارد و ماریون، در جنوب آفریقای جنوبی» شناسایی کرد. اواخر اکتبر 1979 (آبان 1358) ماجرا به رسانه‌ها درز کرد و کاخ سفید مجبور شد کارگروهی برای بررسی موضوع تشکیل دهد. نتیجه گزارش این کارگروه اما از پیش مشخص بود؛ همان‌طور که انتظار می‌رفت آنها حاضر به تأیید وقوع انفجار هسته‌ای نشدند و برخورد شهاب‌سنگ با ماهواره ولا را علت «درخشش دوگانه» ثبت شده توسط این ماهواره اعلام کردند. تقریبا هیچ‌کس نتیجه‌گیری آنها را جدی نگرفت. «جک وارونا» مقام ارشد آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) گزارش کارگروه کاخ سفید را یک «ماست‌مالی» تحت تأثیر ملاحظات سیاسی خواند. «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور وقت آمریکا خودش چند ماه بعد اعتراف کرد و در خاطراتش مربوط به روز 27 فوریه 1980 (8 اسفند 1358) نوشت: «ما در میان دانشمندان خود به این باور فزاینده رسیده‌ایم که اسرائیلی‌ها واقعاً یک انفجار آزمایشی هسته‌ای را در اقیانوس نزدیک انتهای جنوبی آفریقای جنوبی انجام داده‌اند.» 🔸ماجرا تقریبا واضح بود؛ رژیم صهیونیستی با پشتیبانی لجستیکی دولت آپارتاید آفریقای جنوبی دست به یک آزمایش انفجار هسته‌ای زده بود. 🔸این اتفاق حتی در نظم ناهمگون فعلی جهان نیز برخلاف تمام قوانین بین‌المللی و حتی برخلاف قوانین داخلی آمریکا در منع اشاعه تسلیحات اتمی بود. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مذاکرات وارونه(۳) 👤 🔸اسرائیل اگرچه «پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای»(NPT) را نپذیرفته بود اما از 1963 عضوی از «پیمان منع جرئی آزمایش هسته‌ای»(LTBT) به حساب می‌آمد و این اقدامش کاملا مغایر با تعهداتش ذیل LTBT بود. مقامات واشنگتن نقض صریح قوانین بین‌المللی و قوانین داخلی خود را می‌دیدند اما از هیچ تلاشی برای لاپوشانی آزمایش هسته‌ای اسرائیل دریغ نکردند. این لاپوشانی آن‌قدر شدید بود که «لئونارد وایس»، دانشمند و متخصص منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در ستاد سناتور «جان گلن» (سناتور دموکرات اهل اوهایو)، به یاد می‌آورد در یک جلسه توجیهی، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در قالب یک تهدید محترمانه به او گفت: «اگر به گفتن اینکه رویداد ولا یک آزمایش هسته‌ای بوده است ادامه دهم، اعتبارم از بین خواهد رفت.» 🔸در روزهایی که جمهوری اسلامی ایران هنوز تشکیل نشده بود و حتی انقلاب اسلامی ایران به وقوع نپیوسته بود؛ رژیم صهیونیستی با پشتیبانی فرانسه، انگلیس و آمریکا برنامه هسته‌ای‌اش را با مقاصد نظامی بنیان گذاشت، توسعه داد و حتی برای ساخت تسلیحات هسته‌ای اقدام کرد. 🔸اظهارات این روزهای مقامات فرانسه، انگلیس و آمریکا درباره نگرانی‌شان از «مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه» مضحک‌ترین لطیفه‌ای است که می‌توان بیان کرد. آنها مجرمانی هستند که اساسا صلاحیت اظهارنظر در این زمینه را ندارند؛ چه رسد به اینکه آن طرف میز مذاکرات در مقابل مسئولان کشورمان بنشینند و خواستار اعتمادسازی از طرف ایران شوند! وزارت خارجه اما دست‌کم طی یک سال اخیر در کمال تعجب این مذاکرات وارونه را پذیرفته است و حاضر شده به عنوان متهم در مقابل آمریکا و سه کشور اروپایی بنشیند و درباره برنامه هسته‌ای ایران برای آنها اعتمادسازی کند! 🔸اسرائیل به پشتوانه فرانسه، انگلیس و آمریکا رکورددار پنهان‌کاری و نقض قوانین بین‌المللی در زمینه هسته‌ای طی دهه‌های گذشته است. منابع قابل توجه فراوانی برای مستند کردن این پنهان‌کاری و نقض سیستماتیک قوانین وجود دارد؛ از اسناد آرشیو امنیت ملی آمریکا گرفته تا گزارش‌های تحقیقی پژوهشگران مستقل. با این وجود از وزارت خارجه‌ای که در این موضوع نقش خود را به «اداره مذاکرات» تقلیل داده است نمی‌توان انتظار داشت از ظرفیت این اسناد برای مستندسازی پرونده سیاه اسرائیل و حامیانش استفاده کرده و حقانیت منطق ایران را در میان حاکمان، نخبگان و افکار عمومی جهان تثبیت کند! @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۱) 👤 🔸قرار بود 100 هواپیمای ایرباس و 80 هواپیمای بوئینگ وارد ایران شود. قرار بود ایران ‌هاب هوائی منطقه شود؛ حتی برای این کار 12 عدد هواپیمای قاره‌پیما و غول‌پیکر A380 سفارش دادیم، هواپیمایی که فقط در فرودگاه امام خمینی(ره) تهران می‌توانست بنشیند و همان جا هم زیرساخت کافی برای نگهداری‌اش وجود نداشت! قرار بود شرکت‌های اروپایی و آمریکایی به ایران بیایند، پژو و رنو برای‌مان خودرو بسازند و توتال و شل برایمان نفت و گاز استخراج کنند. قرار بود آمریکا 300 میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند. قرار بود... 🔸این‌ها فقط بخشی از رؤیاهایی بود که غرب‌پرستان داخلی به مردم فروختند تا برجام را به ایران قالب کنند. به ما می‌گفتند هر روز تأخیر در انعقاد برجام 100 میلیون دلار یا 400 میلیارد تومان خسارت دارد. بگذارید بدون تعارف بگوییم؛ آنها خیلی راحت‌تر از آنچه فکر می‌کنید و با وجدانی کاملا آسوده، دروغ می‌گفتند! 🔸بی‌ارزش‌ترین و بی‌خاصیت‌ترین قرارداد تاریخ معاصر ایران؛ خیلی گران به ملت ایران فروخته شد. از آن حدود 100 هواپیمای ایرباس فقط سه ایرباس (آن هم به صورت مرجوعی) نصیب ایران شد که از این سه فروند نیز یک فروند اندکی بعد و تا امروز به دلیل نبود قطعات زمین‌گیر است. حتی یک فروند از آن 80 هواپیمای بوئینگ هم به ایران نرسید و از 20 هواپیمای ملخی ATR سفارش داده شده، 13 فروند به ایران رسید که مدتی بعد 11 فروند آن به دلیل نبود قطعات تا همین امروز زمین‌گیر شده است. هواپیمایی که به زحمت می‌توانست مسیر کیش به مشهد را طی کند و پروازهایی مثل تبریز به چابهار را اصلا نمی‌توانست انجام دهد چه رسد به پروازهای طولانی خارج از کشور! نوسازی ناوگان هوائی که به عنوان نماد برجسته دستاوردهای برجام مطرح می‌شد، نه تنها هیچ وقت اتفاق نیفتاد بلکه صنعت هوانوردی ایران با برجام معضلات جدیدی پیدا کرد که حتی تا پیش از آن و در اوج دوران تحریم‌ها هم وجود نداشت. 🔸آقای ظریف 12 شهریور 1395 – 2 سپتامبر 2016 نامه‌ای به خانم فدریکا موگرینی به عنوان هماهنگ‌کننده برجام نوشت. قسمتی از این نامه با عنوان «فروش هواپیمای مسافربری به ایران» به نقض عهد آمریکا در اجرای قراردادهای ایرباس، بوئینگ و ATR اشاره دارد. آقای ظریف می‌نویسد: «دولت آمریکا طی 7 ماه گذشته دست کم در چهار مورد مشخص با طفره رفتن آشکار از صدور مجوزهای لازم برای فروش یا اجاره هواپیماهای مسافربری به ایران، از انجام تکلیف خود قصور کرده است.» طبق اعتراف آقای ظریف با برجام حتی اجازه «اجاره» هواپیماهای مسافربری به ایران داده نشد؛ چه رسد به «خرید»! 5 فوریه 2016 (16 بهمن 1394) یک شرکت اماراتی قصد اجاره 6 فروند ایرباس A330 به ایران داشت اما آمریکا مجوز آن را صادر نکرد. ظریف درباره قرارداد با ایرباس، بوئینگ و ATR هم می‌نویسد: «حدود هفت ماه قبل، شرکت ایرباس در چهارچوب یک قرارداد که پوشش رسانه‌ای وسیعی هم پیدا کرد درخواست مجوز برای فروش هواپیماهای غیرنظامی به ایران نمود... [اما] اوفک(دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا) همچنان از صدور مجوز لازم طفره می‌رود. همزمان با شرکت ایرباس، شرکت ATR نیز درخواست کرد؛ هیچ خبری از پاسخ اوفک نیست. 🔸در تاریخ 14 ژوئن 2016 (25 خرداد 1395) شرکت بوئینگ برای فروش هواپیمای مسافری بوئینگ به ایران درخواست مجوز نمود. هیچ پاسخی از سوی اوفک داده نشده است... این مجوزها باید ماه‌ها قبل با یک چرخش ساده قلم صادر می‌شد!» 🔸وضعیت برای صنعت هوانوردی ایران حتی بدتر از دوران قبل از برجام شد. ظریف در نامه‌اش به موگرینی توضیح می‌دهد که چگونه دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا (OFAC) در دولت اوباما محدودیت‌های جدیدی برای خطوط هوائی ایران ایجاد کرد: «[اوفک] محدودیت جدیدی را از طریق منع شرکت‌های هواپیمایی خارجی از به اشتراک‌گذاری کدهای پروازی با شرکت‌های هواپیمایی غیر تحریمی ایرانی ایجاد کرده است... این مقرره از اجرای رویه بسیار رایج به اشتراک‌گذاری کدهای پروازی که دهه‌ها، حتی در زمان اوج تحریم‌ها نیز انجام می‌شد، جلوگیری می‌کند.» جالب است بدانید شرکت «ایران‌ایر» که از سال 1390 تحت تحریم‌های آمریکا قرار گرفت‌، حتی در سال 1391 یعنی در اوج تحریم‌ها نیز قرارداد اشترک‌گذاری کد (Code Share) با «ترکیش ایرلاینز» داشت، قراردادی که به این دو شرکت اجازه می‌داد تا بلیط‌فروشی مشترک برای پروازهای به اشتراک‌ گذاشته خود داشته باشند؛ اما این رویه ساده و مرسوم در حمل‌ونقل‌ هوائی با اجرای برجام نه برای شرکت‌های هوائی تحریم شده بلکه حتی برای شرکت‌های غیرتحریمی نیز ممنوع شد. 🔸برخلاف آن لبخندهای کش‌دار در عکس‌های یادگاری وزیران و دولتمردان حسن روحانی با یک فروند ایرباس فرانسوی، برجام برای صنعت هوانوردی ایران یک ماتم و مصیبت مضاعف بود. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۲) 👤 🔸رؤیایی که با برجام برای حمل‌ونقل هوائی ایران می‌ساختند هرگز به وقوع نپیوست و به جای آن کابوس برجام دست از سر این صنعت برنداشت. مدتی بعد وقتی از مدیر یکی از رسانه‌های غرب‌پرست حامی دولت وقت پرسیدند چرا شما و دولتی‌ها این‌قدر درباره آثار برجام مبالغه و رؤیابافی می‌کردید؛ پاسخ داد: «این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» به بیان ساده‌تر دولت وقت دروغ می‌گفت تا حرفش را به کرسی بنشاند. ما نمی‌دانیم چنین سیاستی منافع چه کسانی را تأمین می‌کرد اما در اینکه منافع ملی ایران با این اقدام خدشه‌دار شد هیچ تردیدی وجود ندارد. 🔸آقای پزشکیان می‌گوید دولت او دولت سوم روحانی نیست اما همین سیاست «بزک کردن مذاکرات و توافق با آمریکا» همچنان در بین دولتمردان آقای پزشکیان نیز ادامه دارد. فروردین 1404 در آستانه اولین دور مذاکرات غیر رسمی ایران و آمریکا در مسقط، دولتی‌ها شروع به رؤیافروشی به سبک برجام کردند؛ با این تفاوت که اگر آن زمان مدعی بودند برجام 300 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در کشور فراهم کرده این بار بدون هیچ حساب و کتابی آن رقم را چندین برابر کردند و رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت 21 فروردین 1404 از تعریف 2000 میلیارد دلار پروژه برای سرمایه‌گذاری آمریکا و اروپا در ایران گفت!‌ یک روز بعد در 22 فروردین 1404 یکی از اعضای شورای اطلاع‌رسانی دولت سعی کرد نسبت به رئیس خود کمی منطقی‌تر باشد و در عرض یک روز آن رقم را نصف کرد و مدعی شد پیشنهاد سرمایه‌گذاری 1000 میلیارد دلاری آمریکا در ایران با مجوز رهبری به طرف آمریکایی داده شده و مورد استقبال قرار گرفته است! روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت نیز همین خبر را با ادبیاتی دیگر منتشر کرد. خبری که اساسا دروغ بود و پس از تذکر نهادهای مربوطه روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت مجبور به عذرخواهی و حذف خبر شد. با این حال فردای آن روز در 23 فروردین 1404 یکی دیگر از چهره‌های سیاسی حامی دولت از رقم 2500 میلیارد دلار پروژه برای آمریکا در ایران رونمایی کرد! آنها درست مثل 10 سال پیش مشغول بزک کردن مذاکرات و توافق با آمریکا بودند اما برای این کار به ناشیانه‌ترین شکل ممکن عمل می‌کردند چون اصلا درکی از اعداد و ارقام اعلام شده‌شان نداشتند. کل سرمایه‌گذاری خارجی در کل جهان در سال 2023 میلادی حدود 930 میلیارد دلار و در سال 2024 حدود 1300 میلیارد دلار بود. عربستان سعودی و هند به عنوان دو متحد اصلی آمریکا در آسیا طی سال 2023 به ترتیب 22.8 و 28.08 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی داشته‌اند. هر جور حساب کنیم اعداد اعلام شده توسط دولتمردان آقای پزشکیان در هیچ کدام از قسمت‌های مغز انسان نمی‌گنجد! اگر رؤیافروشی دولتمردان حسن روحانی برای قالب کردن برجام با قراردادهای ایرباس و بوئینگ حداقل در ظاهر کمی مایه‌های واقع‌گرایانه داشت؛ رؤیافروشی دولتمردان آقای پزشکیان برای قالب کردن مذاکرات و توافق با آمریکا با سرمایه‌گذاری خارجی 1000 و 2000 میلیارد دلاری کاملا انتزاعی و متوهمانه بود. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۳) 👤 🔸همزمان که غرب‌پرستان و برخی چهره‌های وابسته به دولت با رؤیافروشی درباره مذاکرات و توافق با آمریکا، قصد خام کردن ما را داشتند، آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران آماده می‌شدند. درست در روزهایی که روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت از «گام مثبت» در مذاکرات می‌گفت (24 فروردین 1404) و برای «استیو ویتکاف» نماینده آمریکا در مذاکرات گزارش تبلیغاتی می‌رفت (31 فروردین 1404)؛ «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با پیش‌بینی همکاری آمریکا در حمله به ایران 17‌آوریل 2025 (28 فروردین 1404) به ارتش اسرائیل دستور آماده‌باش داد. 7 اردیبهشت 1404 (27‌آوریل2025) وقتی روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت برای‌مان از «امید» به مذاکرات و «سرمایه‌گذاری آمریکا در پروژه‌های بلندمدت ایران» می‌گفت؛ فرماندهی سنتکام در جریان طرح عملیاتی اسرائیل برای حمله به ایران قرار گرفت. 3 خرداد 1404 روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت در حالی از «خوش‌بینی به توافق با آمریکا» گفت و آن را تیتر اصلی خود ‌کرد که دقیقا روز قبل از آن یعنی در 22 می‌ 2025 (2 خرداد 1404) آمریکا و اسرائیل مانور مشترک نظامی‌شان برای حمله به ایران را برگزار کرده بودند. رسانه‌های غرب‌پرست و وابسته به دولت اصرار داشتند مسئولان ایران و افکار عمومی را در خلسه و مستی مذاکرات نگه دارند. آنها خواسته یا ناخواسته عملیات فریب و غافلگیری آمریکا و اسرائیل را تکمیل می‌کردند. عملیات فریبی که به گزارش وال‌استریت‌ژورنال از مدت‌ها قبل با هماهنگی مسئولان آمریکایی و اسرائیلی در رسانه‌ها دنبال می‌شد و هیچ بعید نیست یک سر آن تا مشاوران و رسانه‌های غرب‌پرست داخل ایران نیز ادامه داشته باشد. 🔸این روزها بدون هیچ توجیهی دوباره صحبت از مذاکره با آمریکاست. رؤیافروشان باز هم مشغول به کار شده‌اند؛ شاید پای یک عملیات فریب و غافلگیری دیگر در میان باشد و ما باید این هشدار را کاملا جدی بگیریم کسی که با سیلی جنگ از خواب بیدار نشود با بوسه مرگ بیدار خواهد شد. @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 ما تشنه‌ایم اما...(۱) 👤 🔸مذاکره می‌کردیم؛ آن هم در عالی‌ترین سطوح! با زیر پا گذاشتن خطوط قرمز اعلام شده، رئیس‌جمهورمان با رئیس‌جمهور آمریکا گفت‌وگو و وزیر خارجه‌مان با رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کرد. حتی به توافق هم رسیدیم؛ توافقی که نام آن را «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) گذاشتند. آن روزها هم رئیس‌جمهور می‌گفت «مذاکره نکنیم؛ چه کنیم؟!» البته به بیان دیگر آقای حسن روحانی 26 دی 1398 در جمع مدیران بانکی کشور تصریح کرد که «من بلد نیستم» بدون مذاکره با آمریکا و اروپا مشکلات اقتصادی داخلی را حل کنم. البته اتفاقات این روزها نشان می‌دهد متاسفانه ایشان حتی مذاکره هم بلد نبود! اما واقعا مشکلات داخلی با مذاکره و توافق با آمریکا و اروپا حل می‌شود؟ 🔸شهریور 1392 آقای بیژن زنگنه وزیر وقت نفت، احتمالا در همین رؤیا بود که از ذوق مذاکره و توافق با آمریکا و سرازیر شدن دلارهای نفتی و غیرنفتی، توافق گازی جدیدی با ترکمنستان بست. تا پیش از آن با توجه به موج اول تحریم‌های ایران و دشواری‌های تسویه حساب مالی، ایران با صادرات کالا و خدمات فنی- مهندسی هزینه واردات گاز از ترکمنستان را برای حل مشکل ناترازی گاز در استان‌های شمالی کشور پرداخت می‌کرد. آقای زنگنه و دوستانش اما به محض حضور مجدد در وزارت نفت، این توافق را لغو کرده و به جای آن تعهد دادند هزینه گاز وارداتی را به صورت ارزی پرداخت کنند. آنها حتی پذیرفتند در ازای تأخیر در پرداخت، جریمه دیرکرد را نیز به شرکت ترکمنی بپردازند. 🔸مذاکرات انجام شد و توافق برجام هم به امضا رسید؛ اما خبری از دلارهای نفتی و غیرنفتی سرازیر شده به کشور نبود! با فشار آمریکا بانک‌های خارجی از تبادلات مالی با ایران خودداری می‌کردند. 🔸بیژن زنگنه و دوستانش نمی‌توانستند هزینه گاز وارداتی از ترکمنستان را بپردازند. آنها از اجرای قراردادی که خودشان به طرف ترکمنی پیشنهاد کرده بودند، عاجز بودند. با گذشت 3 سال در دی ماه 1395 اختلافات بالا گرفت؛ بدهی ایران و جریمه دیرکرد آن تقریبا به رقم هنگفت2 میلیارد دلار رسیده بود و وزیر وقت نفت تمایلی به چاره‌جویی و حل و فصل مسالمت‌آمیز ماجرا نداشت. در نهایت ترکمنستان شیر گاز را بست و طبق قرارداد علیه کشورمان شکایت کرد و ایران محکوم به پرداخت 2 میلیارد دلار شد. روابط ایران و ترکمنستان کاملا به سردی رفت و همسایه شمالی مراودات خود با تهران را به حداقل رساند تا جایی که وزیر خارجه وقت نیز از این عملکرد بیژن زنگنه انتقاد کرد. تا پنج سال بعد شیر گاز ترکمنستان بسته ماند. با روی کار آمدن سیدابراهیم رئیسی بود که دولت ایران توانست بدون توجه به مذاکره و توافق با آمریکا و اروپا؛ اختلافات موجود را با ترکمنستان حل و فصل کند؛ بدهی ایران را از منابع مالی موجود در عراق بپردازد و با سوآپ سه‌جانبه میان ترکمنستان، ایران و آذربایجان ناترازی گاز در استان‌های شمالی را جبران کند. 🔸«مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» این سؤال پس از این اقدام دولت سیزدهم به نظر می‌رسد پاسخی ساده داشته باشد: امکانات گسترده موجود و در دسترس را شناسایی کنیم و با کمک آن شرایط را به بهترین شکل مدیریت کنیم. اگر این کار را نتوانید انجام دهید حتی در صورت مذاکرات و دستیابی به توافق هم نمی‌توانید امورات کشور را اداره کنید. تجربه ناموفق حسن روحانی و دولتمردانش به خوبی گواه این ادعاست. 🔸سیستان خشک است. این را همه می‌دانیم؛ هم ما و هم ساکنان سیستان. با گلایه و غر زدن یک مقام ارشد اجرائی در این استان که آب نیست؛ یا ۵۰ سال قبل که این‌جا آمدم وضعیت بهتر و سیستان آبادتر بود؛ تنش آبی سیستان برطرف نمی‌شود! مدیر اجرائی باید وضعیت استان را به درستی شناسایی کند؛ ظرفیت‌هایش را بشناسد و مطابق با آن و با بهره‌گیری از امکانات و اختیارات گسترده تحت امرش برای رفع مشکل برنامه‌ریزی و اقدام کند. 🔸آنچه مدیر ارشد اجرائی باید با مردم در میان بگذارد برنامه‌ها و گزارش اقداماتش برای رفع مشکلات استان است؛ نه غر زدنی که منجر به تشدید حس بدبختی و بیچارگی در مردم استان شود! البته وقتی برنامه نباشد؛ اقدامی هم نیست و وقتی اقدام نباشد، جلسات کاری چیزی جز ذکر مصائب روز و سوگواری برای وضع موجود نخواهد بود. 🔸سیستان و بلوچستان از خشکسالی رنج می‌برد اما با بهره‌گیری از امکانات موجود در همین استان می‌شود به این رنج پایان داد. این دقیقا کاری بود که سید ابراهیم رئیسی سعی کرد در مدت کوتاه مسئولیتش انجام دهد. 12 شهریور 1400 تنها 9 روز پس از تشکیل هیئت دولت سیزدهم، آقای رئیسی در «دومین» سفر استانی خود (اولین سفر استانی 5 شهریور 1400 به استان خوزستان، دو روز پس از تشکیل کابینه انجام شد) از نزدیک مشکلات آب آشامیدنی در استان سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار داد. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 ما تشنه‌ایم اما...(۲) 👤 🔸یک سال بعد در شهریور 1401 مشکل آب آشامیدنی 107 هزار و 293 نفر از اهالی سیستان و بلوچستان(86083 نفر از جمعیت روستایی و 21210 نفر از جمعیت شهری) حل شده بود. 🔸آیت‌الله رئیسی یک اقدام «اضطراری» برای رفع مشکل آب در سیستان و بلوچستان را نیز کلید زد. شهریور 1402 چاه‌نیمه‌ها به عنوان اصلی‌ترین منبع تأمین آب این استان رو به خشکی می‌رفت که دولت سیزدهم با بررسی ظرفیت‌های موجود، منابع بالقوه تأمین آب سیستان را که شامل 6 شهر و 1000 روستا می‌شد، شناسایی کرد. سه طرح بزرگ آبرسانی در نظر گرفته شد که یکی از آنها احداث آب‌شرین‌کن فراساحلی (خشکی) در دشتک بود. آب شیرین‌کنی که با ظرفیت 100 هزار متر مکعب در شبانه‌روز بزرگ‌ترین آب‌شیرین‌کن فراساحلی ساخته شده در جهان به حساب می‌آمد. این آب‌شیرین‌کن با حفر ۷۳ حلقه چاه عمیق، آب شور زیرزمینی را استخراج و پس از شیرین‌سازی به شبکه توزیع منتقل می‌کرد. پروژه بزرگی که در کوتاه‌ترین زمان ممکن یعنی ظرف تنها ۸ ماه به اتمام رسید. خرداد ۱۴۰۳ وقتی پروژه به بهره‌برداری رسید مردم زاهدان و پنج شهرستان و مناطق روستایی و مرزی سیستان طعم شیرین برنامه‌ریزی و اقدامات آیت‌الله رئیسی را در غیاب او را چشیدند. انتقال آب دریای عمان به زاهدان و احداث آب‌شیرین‌کن ساحلی چابهار به عنوان بخشی از طرح ملی انتقال آب دریای عمان به استان‌های شرقی و مرکزی کشور و افتتاح دو سد «کهیر» و «شهری‌کور» از دیگر اقداماتی بود که سید ابراهیم رئیسی در دولت سه ساله خود آن را پیگیری و تأمین مالی کرد تا چالش آب در استان سیستان و بلوچستان را برای همیشه برطرف کند. اکنون مدیران اجرائی فعلی در دولت چهاردهم باید به جای آه و ناله از خشکسالی با دنبال کردن این طرح‌ها، گزارشی از میزان پیشرفت و چشم‌انداز نهائی اجرای کامل آنها در کمترین زمان ممکن به مردم ارائه دهند. 🔸چالش آب، برق، گاز و... تقریبا در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. «ناترازی» آن طور که مدیران ارشد دولت چهاردهم درباره آن ناله سر می‌دهند، پدیده‌ای مختص به ایران نیست. همه کشورهای جهان کم و بیش با چالش «ناترازی» دست به‌گریبانند و اساسا مردم از رهگذر انتخاب رئیس‌جمهور، مدیران اجرائی کشور را منصوب می‌کنند تا همین چالش‌ها را برای‌شان مدیریت کرده و به سرانجام برسانند. اما شاید فقط در ایران باشد که گاهی مدیران اجرائی‌ای که با وعده حل مشکلات کشور خود را در معرض انتخاب مردم گذاشته‌اند، بیشتر از مردم از وجود مشکلات غر می‌زنند! و شاید باز هم فقط در ایران باشد که برخی مدیران اجرائی برای انجام در دسترس‌ترین اقدامات داخلی نیز به دنبال مذاکره با آمریکا و سه کشور اروپایی هستند! 🔸«مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» سؤال مدیری است که زاویه دیدش آن‌قدر تنگ شده که جز مذاکره با اروپا و آمریکا افق دیگری پیش چشمش نمی‌بیند. چنین مدیری نسبت به گستره وسیع امکانات و ظرفیت‌های داخلی بی‌تفاوت است چون آنها را ندیده و شناسایی نکرده است. رهبر انقلاب 5 تیر 1403 در نقد چنین مدیرانی فرمودند: «بعضی از سیاسیّون در کشور ما تصوّر می‌کنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند؛ و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمی‌شود پیش رفت؛ بعضی‌ها این‌جور فکر می‌کنند. یا خیال می‌کنند که همه‌ راه‌های پیشرفت از آمریکا می‌گذرد؛ نه، اینها نمی‌توانند [کشور را پیش ببرند].... اینکه ما می‌گوییم چشمتان به خارج نباشد، یک علّتش این است که وقتی چشم به خارج نبود، انسان قادر می‌شود که این ظرفیّت‌های درونی را ببیند، بفهمد، بشناسد.» 🔸ایران ما تشنه است اما بیش از آنکه تشنه آب، برق، گاز و... باشد، تشنه به‌کارگیری مدیرانی در دولت آقای پزشکیان است که امیدوار، خودباور، پرتلاش و با افق دیدی گسترده باشند که عمیقا به این باور رسیده باشند هیچ بن‌بستی در مسیر اجرای امور کشور وجود ندارد. مدیرانی که با تمام وجود به این کلام امام عزیزمان ایمان داشته باشند: «قطع رابطه و تحریم اقتصادی و لیست‌های دروغین آنها [آمریکا] دنیا را بر کشوری تنگ نخواهد کرد.» @Kayhan_Online