هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
| گفتگوی بسیار زیبای شهید سروری با خداوند |
📌 مجنونی که تاب و تحمل در قفس دنیا را نداشت..
🔹 فرازی از مناجاتنامه شهید حسن سروی با بهترین رفیق و معشوق خود
◇ سلام علیکم بما صبرتم
خدمت بهترین رفیقم سلام عرض می کنم، رفیقی که در تمام حالات و در تمام بوته های زندگی ام در کنار من بوده، کمک می کردی، من بی وفا نمی دانستم.
◇ خدایا دوست دارم فدایت شوم، دوست دارم عاشقت شوم، دوست دارم تمام وجودم تو باشی، دوست دارم بپیمایم تا بهشت و نظر کنم به وجه الله،
◇ اما مانعی وجود دارد که به معشوقم برسم و آن مانع #نفس است.خدایا ممنونم. معشوقم ،کمکم کن تا بر این نفس مسلط شوم.
«فرشتهیگلآلود»
#بسیجی_شهید_حسن_سروی
#شهادتکربلای۵
#شلمچه
#گردانکمیل
#لشگر۲۷محمدرسولاللهﷺ
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
هدایت شده از ✳️حافظان امنیت ✳️
26.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمانده #اردشیر_خوشبخت
▫️درسفری که در مهر سال ۱۳۹۹ به شهر سنقروکلیایی برای تبليغ و منبر دعوت شده بودم افتخار وصال با فرمانده #اردشیر_خوشبخت را پس از حدود ۳۴ سال فراق پیدا کردم.. نمیدانید چه صحنه ای بود.. من که بعد از #عملیات_نصر۴ سال ۱۳۶۶ ایشان را ندیده بودم، پس از پیگیریهای متعدد آدرس ایشان را به لطف الهی و به کمک دوستان پیدا کردم و بدون آشنایی قبلی در مکانی که زیبنده به نام و یاد و عکس شهدا بود (خانه خادم الشهداء سنقر) وعده ملاقات گذاشتیم.. بعد از سلام و احوالپرسی، خاطره گویی را شروع کردیم.. آروم آروم ذهنشو معطوف به #عملیات_نصر۴ کردم .. از #گردان_امام_سجاد #لشگر۱۰ سیدالشهداء علیهماالسلام حرف رو کشوندم به گروهانمون که ایشان با برادر #محسنی فرمانده آن گروهان بودند.. یواش یواش این عکسهایی که در آلبوم قراردادم رو نشانش دادم.. تا عکس منو دید اسممو گفت.. هنوز یادش بود.. نمیدونید چه حال و هوایی از اونموقع وجودمو گرفته بود.. بعد بیهوا رفتم که دستشو ببوسم.. فهمید خودمم..😭 دوستانی که اونجا بودند منقلب شدند.. حتی صدای گریشون بلند شده بود.. 😭
بعدش شروع کرد با همون لهجه سنقری خاطره های ناب جبهشو برای هممون تعریف کرد.. دیگه داشت پاسی از شب می گذشت که بلند شدیم باهم عکس یادگاری گرفتیم.. 👇👇