eitaa logo
روش مطالعه، تحقیق و نگارش
350 دنبال‌کننده
339 عکس
166 ویدیو
138 فایل
نظر خود را برای مدیر کانال بفرستید. @drhosseins
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از معارف اسلامی
سه دقیقه در قیامت.pdf
2.15M
*کتاب در *👌🏼✅ روایتی عجیب از یک که زیر عمل جراحی به مدت 3 دقیقه از دنیا می رود و بعد با شوک در اتاق عمل به زندگی بر می گردد. در این مدت کوتاه که از دنیا می رود و به آن عالم منتقل می شود، چیزهایی دیده که خیلی قابل تامل است و انسان را دگرگون می کند.
هدایت شده از صابرین نیوز.🇮🇷 روی عضویت کلیک کنید ✅
💠 سلامت فکری رهبر انقلاب: سلامت را با و با تغذیه‌ی مناسب؛ سلامت و قلبی را هم با توجّه به ، با ، با ، با ، با ؛ را هم با تأمین کنید؛ از کتابهای خوب، راه‌گشا، راهنما -که از سوی متفکّران و نویسندگان خوب ما تهیّه شده و در اختیار ما گذاشته شده- استفاده کنید و بخوانید. مورخ: ۱۳۹۵/۰۹/۲۳ 🌐 http://ketabjan.com : رسانه ای برای معرفی کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب 👇 https://eitaa.com/joinchat/809893908C41692f55d2
هدایت شده از معارف اسلامی
کانال اطلاع رسانی آثار پژوهشگاه امام صادق علیه السلام در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/joinchat/2212626514Ceb3a1ca866 ارسال این لینک برای دوستان و گروه های دیگر گامی مثبت در راستای ترویج کتابخوانی است.
مطالعه را به دوستان پیشنهاد می کنم. // در و ممکن است روزی به صورت کتابی خواندنی درآید. پس هر روز بنویسید.
http://www.ibna.ir/fa/longint/292447/ تجربه‌زیستی ، می‌تواند از آن‌ها موفق بسازد
هدایت شده از معارف اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر جالب محمدعلی زم! نظر پدر ‎روح الله زم در مورد شخصی که: به مردم ظلم میکند، آزادی دیگران را سلب کرده، حق حیات مردم را تنگ کرده، اسباب انحراف مردم را فراهم میکند، عامل بروز آسیب‌هایی در زندگی مردم شده، با تَوَهُم برای سرنوشت جامعه تصمیم میگیره! @Bisimchimedia
هدایت شده از معارف اسلامی
جنگ تن به تن در گذر زمان در قریب سه دهه اخیر نشان داد که تهاجم فرهنگی دشمن علیه جامعه ما نه یک توهم توطئه و اغراق بلکه واقعیتی ملموس بوده است. تهاجمی که رهبر معظم انقلاب سال‌ها پیش و آن هنگام که مسئولان اجرایی کشور غافل از مقوله مهم و حیاتی فرهنگ، سرگرم تدارک برگزاری هرچه باشکوه‌تر مانور تجمل و تغافل بودند، از آن با عنوان شبیخون فرهنگی یاد کردند. این تعبیر هوشمندانه در آن سال‌ها که هنوز مدت زیادی از جنگ تحمیلی علیه کشورمان نگذشته بود به این معنی بود که بر خلاف تهاجم نظامی که خط آتش و خاکریز دشمن قابل مشاهده است، تهاجم فرهنگی مخفیانه و غیرملموس اما خطرناک رخ می‌دهد. با گذشت زمان و جرأت پیدا کردن دشمن در نتیجه انفعال مسئولان امر در مقابله با این شبیخون فرهنگی و از سوی دیگر با ایجاد و گسترش پدیده مهم و اثرگذار فضای مجازی، تا حد زیادی هجمه‌های فرهنگی به این میدان و عرصه جدید معطوف شد. دیگر تهاجم فرهنگی صرفاً محدود به محتوای فلان کتاب یا مجله، فیلم و... نبود. کم‌کم فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی تبدیل به آتشباری ویرانگر برای اثرگذاری دشمن ناامید از تاثیر جنگ نظامی علیه جامعه ما شد. در مواجهه با پدیده فضای مجازی دیدگاه‌ها و نظرات مختلفی از تسلیم محض در برابر این سیل پر حجم و قدرتمند تا مخالفت با تمامیت آن مطرح می‌شود اما واقعیت آن است که مشکل اصلی در کشور ما، نه اصل وجود فضای مجازی بلکه نقص در مدیریت این فضا و نداشتن عزم کافی در بین مسئولان مربوطه برای سر و سامان دادن به این فضای آشفته است و الا نمی‌توان از کاربردهای مفید فضای مجازی به راحتی چشم پوشید. متاسفانه همین نقص در مدیریت فضای مجازی با وجود مراجع تصمیم‌گیر متعددی همچون شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و... امروزه بیش از هر زمان دیگری طرف مقابل این تهاجم را در برنامه‌ریزی و تدارک بیشتر برای اثرگذاری مخرب جری کرده است. تهاجمی که ذهن و روان مردم و آینده این سرزمین و از همه مهمتر کودکان و نوجوانان و جوانان ما را به‌عنوان سرمایه ارزشمند کشور هدف گرفته است. این روزها خبرهای تلخی از دامنه گسترده دام‌های مجازی به گوش می‌رسد؛ از جولان سایت‌ها و صفحات اینستاگرامی قمار و شرط‌بندی‌های خانمانسوز تا راه‌اندازی پویش‌های مبتذل و افزایش لایوهای حیرت‌انگیز و پرده‌درانه‌ای که مستقیم دختران و پسران نوجوان کشورمان را هدف گرفته است، تا حدی که با کمال تاسف یک پسر نوجوان 14 ساله که در حساس‌ترین برهه سنی، قربانی سیل پر حجم بی‌بندوباری و ابتذال بی‌حد و حسر فضای مجازی به ویژه اینستاگرام شده است، در لایوی شرم‌آور با یکی از پیاده‌نظام‌های جنگ تحمیلی فرهنگی علیه فرزندان این سرزمین شرکت کرده و بدون اندکی پرده‌پوشی و با معصومیتی به تاراج رفته، از تجربیات زشت و قبیحی سخن می‌گوید که چیزی جز تباهی و سوزاندن سرمایه عمر و جوانی برای آن قابل تصور نیست. به عبارتی تهاجم و جنگ فرهنگی در سایه غفلت یا خواب خوش و ژست‌های روشنفکر‌مآبانه برخی مسئولان، این روزها در بستر فضای مجازی به جنگ تن‌به‌تن تبدیل شده است و هر روز و هر ساعت و شاید دقیقه نوجوانان و جوانان زیادی بی‌دفاع و بی‌سپر روانه این نبرد رودررو با گرگ‌های فاسد و به معنی واقعی جنایتکار می‌شوند. در این میان با وجود اینکه نباید از اثرات مخرب عدم نظارت و بی‌توجهی یا کم‌توجهی برخی خانواده‌ها در فراهم شدن زمینه قربانی شدن فرزندانشان در این عرصه پر خطر و همین‌طور ضعف برخی متولیان و نهادهای فرهنگی و اجتماعی مسئول در انجام درست وظیفه خطیرشان برای جلوگیری از آلوده شدن این نوجوانان به راحتی گذشت، اما به طریق اولی، کسانی که در عرصه مدیریت و سالم‌سازی و کنترل فضای مجازی به وظیفه خود عمل نمی‌کنند باید بیش از هرکسی پاسخگوی عملکرد و به عبارت بهتر بی‌عملی خود باشند. رهبر انقلاب سال گذشته تأکید کردند: «آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علی‌الظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامی‌های ما جمع است؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد.» (۱۱/۲/۱۳۹۸)، حال کسانی که با وجود تاکیدات رهبر انقلاب مبنی بر واقعیت جنگ در عرصه مجازی، از تشکیل زود به زود و منظم و موثر مهمترین اتاق عملیاتی کشور در زمینه مقابله با تهاجم مجازی دشمن یعنی شورای عالی فضای مجازی خودداری می‌کنند، نباید پاسخگوی نقش خود در ایجاد زمینه لغزش نوجوانان و شکار آنها توسط دشمن باشند؟ تن به تن در 👈👈👈 ادامه را در لینک بخوانید....http://kayhan.ir/fa/news/206318
با سلام به اعضای ارجمند کانال روش تحقیق و نگارش، مطالعه این کتاب را به دوستان پیشنهاد می کنم. در بیان تفاوت های داستان های قرآنی با داستان های نوشته انسان ها نکات شگفت انگیزی دارد.
معرفی کتاب رمان جذاب، تاثیرگذار و پرفروش دعبل و زلفا اثر تحسین‌برانگیز دیگری از حجت‌الاسلام والمسلمین، ، نویسنده داستان پرفروش «رویای نیمه‌شب» است. مظفر سالاری در این اثر در قالب داستانی عاشقانه جوانان را با روزگار پرمشقت امامان هفتم و هشتم آشنا می‌کند. درباره کتاب دعبل و زلفا دعبل خزاعی از پرجرئت‌ترین شاعران شیعه در زمان امام موسی بن جعفر(ع) و امام رضا(ع) بود، این رمان، قصه عشق دعبل به همسرش زلفا را روایت می‌کند. در کنار این اثر عاشقانه و غرق شدن در داستان جذاب زندگی دعبل خزاعی و عشق شورانگیزش به زلفا، نویسنده بستری فراهم کرده تا ما را با زمانه امامان مذکور بیشتر آشنا کند. مظفر سالاری در این اثر تمام سعی خودر ا کرده است تا حوادث را بر اساس داده‌های تاریخی بازآفرینی کند. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کتاب لحظاتی است که داستان به زندگی امام موسی بن جعفر(ع) و فرزندشان علی بن موسی الرضا(ع) می‌رسد. سالاری زندان هارون‌الرشید و اتاقی را که امام معصوم شیعیان در آن محبوس است، پیش چشم ما مجسم می‌کند و ما را در حسرت یاران نزدیک آن امام عزیز که تشنه دیدارش بودند، شریک می‌کند. خواندن کتاب دعبل و زلفا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم این کتاب ترکیبی از داستانی عاشقانه و تاریخ اهل بیت علیهم السلام است. اگر به تاریخ اسلام و داستان‌های عاشقانه تاریخی علاقه دارید و اگر از عاشقان اهل‌ بیت پیامبر (ص) هستید، از خواندن این کتاب جذاب لذت خواهید برد. بخشی از کتاب دعبل و زلفا بیرون از دروازه و حصار شهر، تا چشم کار می‌کرد در دو طرف، دکان بود و کاروان‌سرا. دستفروش‌ها چند متر آن‌طرف‌تر، به موازات ردیف دکان‌ها، زیر سایهٔ چادرهایی رنگارنگ و پر وصله، بساط کرده بودند. تنوع کالاهای ریز و درشت چنان بود که اگر کسی ساعتی می‌چرخید و پرسه می‌زد، باز هم انگار چیزی ندیده بود. دعبل به هیاهوی آن شلوغ‌بازار و به سکویی که روی آن، چند غلام و کنیز نیمه‌برهنه را به نمایش گذاشته بودند، توجهی نشان نداد. صدها شترِکاروان با ده‌ها اسب و نگهبان مسلح و غلامان پیاده و چندتایی قاطر و سگ همراهش به کاروان‌سرایی بزرگ خزید که پر از بار و شتر و گاری و حمال و انبار و اطاقک‌هایی در اطراف بود. بارها را که پایین می‌آوردند، ده‌ها کودک گدا و پابرهنه و دخترکان ولگرد و بی‌سرپرست، دوره‌شان کردند. در گوشه‌ای خربزه‌هایی بزرگ را تلنبار کرده بودند. دعبل بزرگ‌ترین خربزه را خرید. تا دو حمال، بار شتر را بر پشت اسبش بگذارند و ببندند، خربزه را به ده‌ها باریکه برید و بین بچه‌ها و دخترکان تقسیم کرد. دست، کاسه کرد و تخمه‌های خربزه را به اسبش خوراند. به خودش چیزی نرسید. سکه‌ای به حمال‌ها و چند سکه به کاروان‌سالار داد و از ابن‌سیار و دو سه همسفر دیگر خداحافظی کرد. ابن‌سیار گفت: امیدوارم تو به زودی ندیم هارون شوی و من، طبیب مخصوص او! نگهبان‌ها دختران و زنان اسیر را کنار صدها طاقه پارچه و خمره‌های گلین جمع کرده بودند. با تکان دادن تازیانه‌های حلقه شده، مجبورشان می‌کردند که فشرده‌تر بنشینند و از جلو چشم دور نشوند. دلش می‌خواست برود و خبری از او بگیرد. باز پا روی خواهش دل گذاشت و به سوی خروجی کاروان‌سرا به‌راه افتاد. - گیرم که بخواهند او را چون کنیزی بفروشند، تو پولت کجا بود که بتوانی چنین ماه‌رویی را بخری؟ اگر ده کیسه دینار هم داشتی، از پس خریداران ثروتمندی برنمی‌آمدی که برای این‌گونه دختران ماه‌رو، دندان تیز کرده‌اند و دست‌وپا می‌شکنند.
هدایت شده از معارف اسلامی
https://www.m-mahdi.com/persian/ مرکز های عجل الله فرجه الشریف
هدایت شده از معارف اسلامی
پذیرش و امتحان برای