هدایت شده از معارف اسلامی
جنگ تن به تن در #خاکریز_مجازی
گذر زمان در قریب سه دهه اخیر نشان داد که تهاجم فرهنگی دشمن
علیه جامعه ما نه یک توهم توطئه و اغراق بلکه واقعیتی ملموس بوده است. تهاجمی که رهبر معظم انقلاب سالها پیش و آن هنگام که مسئولان اجرایی کشور غافل از مقوله مهم و حیاتی فرهنگ، سرگرم تدارک برگزاری هرچه باشکوهتر مانور تجمل و تغافل بودند، از آن با عنوان شبیخون فرهنگی یاد کردند.
این تعبیر هوشمندانه در آن سالها که هنوز مدت زیادی از جنگ تحمیلی علیه کشورمان نگذشته بود به این معنی بود که بر خلاف تهاجم نظامی که خط آتش و خاکریز دشمن قابل مشاهده است، تهاجم فرهنگی مخفیانه و غیرملموس اما خطرناک رخ میدهد.
با گذشت زمان و جرأت پیدا کردن دشمن در نتیجه انفعال مسئولان امر در مقابله با این شبیخون فرهنگی و از سوی دیگر با ایجاد و گسترش پدیده مهم و اثرگذار فضای مجازی، تا حد زیادی هجمههای فرهنگی به این میدان و عرصه جدید معطوف شد. دیگر تهاجم فرهنگی صرفاً محدود به محتوای فلان کتاب یا مجله، فیلم و... نبود. کمکم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل به آتشباری ویرانگر برای اثرگذاری دشمن ناامید از تاثیر جنگ نظامی علیه جامعه ما شد.
در مواجهه با پدیده فضای مجازی دیدگاهها و نظرات مختلفی از تسلیم محض در برابر این سیل پر حجم و قدرتمند تا مخالفت با تمامیت آن مطرح میشود اما واقعیت آن است که مشکل اصلی در کشور ما، نه اصل وجود فضای مجازی بلکه نقص در مدیریت این فضا و نداشتن عزم کافی در بین مسئولان مربوطه برای
سر و سامان دادن به این فضای آشفته است و الا نمیتوان از کاربردهای مفید فضای مجازی به راحتی چشم پوشید.
متاسفانه همین نقص در مدیریت فضای مجازی با وجود مراجع تصمیمگیر متعددی همچون شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و... امروزه بیش از هر زمان دیگری طرف مقابل این تهاجم را در برنامهریزی و تدارک بیشتر برای اثرگذاری مخرب جری کرده است. تهاجمی که ذهن و روان مردم و آینده این سرزمین و از همه مهمتر کودکان و نوجوانان و جوانان ما را بهعنوان سرمایه ارزشمند کشور هدف گرفته است.
این روزها خبرهای تلخی از دامنه گسترده دامهای مجازی به گوش میرسد؛
از جولان سایتها و صفحات اینستاگرامی قمار و شرطبندیهای خانمانسوز تا راهاندازی پویشهای مبتذل و افزایش لایوهای حیرتانگیز و پردهدرانهای که مستقیم دختران و پسران نوجوان کشورمان را هدف گرفته است، تا حدی که با کمال تاسف یک پسر نوجوان 14 ساله که در حساسترین برهه سنی، قربانی سیل پر حجم بیبندوباری و ابتذال بیحد و حسر فضای مجازی به ویژه اینستاگرام شده است، در لایوی شرمآور با یکی از پیادهنظامهای جنگ تحمیلی فرهنگی علیه فرزندان این سرزمین شرکت کرده و بدون اندکی پردهپوشی و با معصومیتی به تاراج رفته، از تجربیات زشت و قبیحی سخن میگوید که چیزی جز تباهی و سوزاندن سرمایه عمر و جوانی برای آن قابل تصور نیست.
به عبارتی تهاجم و جنگ فرهنگی در سایه غفلت یا خواب خوش و ژستهای روشنفکرمآبانه برخی مسئولان، این روزها در بستر فضای مجازی به جنگ تنبهتن تبدیل شده است و هر روز و هر ساعت و شاید دقیقه نوجوانان و جوانان زیادی بیدفاع و بیسپر روانه این نبرد رودررو با گرگهای فاسد و به معنی واقعی جنایتکار میشوند.
در این میان با وجود اینکه نباید از اثرات مخرب عدم نظارت و بیتوجهی یا کمتوجهی برخی خانوادهها در فراهم شدن زمینه قربانی شدن فرزندانشان در این عرصه پر خطر و همینطور ضعف برخی متولیان و نهادهای فرهنگی و اجتماعی مسئول در انجام درست وظیفه خطیرشان برای جلوگیری از آلوده شدن این نوجوانان به راحتی گذشت، اما به طریق اولی، کسانی که در عرصه مدیریت و سالمسازی و کنترل فضای مجازی به وظیفه خود عمل نمیکنند باید بیش از هرکسی پاسخگوی عملکرد و به عبارت بهتر بیعملی خود باشند.
رهبر انقلاب سال گذشته تأکید کردند: «آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علیالظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامیهای ما جمع است؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد.» (۱۱/۲/۱۳۹۸)، حال کسانی که با وجود تاکیدات رهبر انقلاب مبنی بر واقعیت جنگ در عرصه مجازی، از تشکیل زود به زود و منظم و موثر مهمترین اتاق عملیاتی کشور در زمینه مقابله با تهاجم مجازی دشمن یعنی شورای عالی فضای مجازی خودداری میکنند، نباید پاسخگوی نقش خود در ایجاد زمینه لغزش نوجوانان و شکار آنها توسط دشمن باشند؟ #جنگ تن به تن در #خاکریز_مجازی 👈👈👈 ادامه را در لینک بخوانید....http://kayhan.ir/fa/news/206318