دیروز با یکی از نمایندگان جوان و فعال مجلس شورای اسلامی، در خصوص کانالهای #تبلیغاتی تلویزیونی صحبت میکردم .او علیرغم اینکه این اقدام را فرصتی میدانست که نامزدها از آن استقبال خواهند کرد؛ اما به این نکته هم اشاره کرد که مبلغ در نظر گرفته برای شخص من سخت است. نکته ای که میخواهم به آن بیفزایم این است که هنوز تعدادی از نامزدها تاییدیه خود را نگرفته اند و بر اساس تجربه ادوار گذشته در این مرحله قطعا بیش از 10 درصد توسط شورای نگهبان تایید خواهند شد؛ این در حالیست که صدا و سیما امروز را آخرین روز ثبت نام اعلام کرده است. یعنی کسانیکه در روزهای آینده تایید شوند نمی توانند از این فرصت بهره مند شوند .https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۲
📖 شاه گفت: تورم پارسال ما صفر بوده!!
مصاحبهي شاهنشاه را با الاهرام كه به زودي منتشر خواهد شد، تقديم كردم. ملاحظه كرده و فرمودند كه يك اشتباه كرده، #انفلاسيون (تورم) پارسال ما صفر بوده است. عرض كردم، امر ميفرماييد، تصحيح ميكنم، ولي آيا واقعاً اين طور بوده؟ فرمودند، قطعاً. من ديگر جسارتي نكردم، ولي شاهنشاه از قيافه نامطمئن من احساس فرمودند كه مورد قبول من نيست.(ص ۱۴۵)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۳
📖 مردم از ما خسته شدهاند
دوشنبه ۱۳۵۵/۳/۳۱: قبل از حركت كه در باغ كاخ مرمر رامسر منتظر بوديم كه ساعت 11 شاهنشاه به هتل تشريف ببرند و آنها را بردارند، علياحضرت شهبانو غفلتاً فرمودند كه به نظر من #مردم_از_ما_خسته_شدهاند و ديگر احساس نميكنم كه با حرارت و عشق دست ميزنند. خيلي باعث تعجب شد... من ديدم شاهنشاه خيلي ناراحت شدند و ميخواهند يك حرف تند بزنند، ناچار مداخله كردم و به عرض مبارك رساندم كه چون خودتان چنين محاسباتي پيش خود ميفرماييد، تصور ميكنيد كه مردم هم بايد همينطور فكر بكنند.(صص ۱۶۱ - ۱۶۲)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۴
📖 کلک این دولت را بکنم...
از جمعه ۱۳۵۵/۴/۱۱ تا يكشنبه ۱۳۵۵/۴/۲۰: در ركاب والاحضرت همايوني از شوروي بازديد كرديم.با همهي پروپاگاندها، من معتقدم شوروي موفق نشده و نخواهد شد كه مردم را به رژيم مؤمن كند. به حكومت و كشور خود نژاد اسلاو پايبند است. ولي از حق نبايد گذشت كه سرويسهاي اوليه را به مردم رساندهاند، مثل سوادآموزي، حمل و نقل، تا حدي مسكن، آب و برق و اين بود كه باز سفر را بر من تلخ كرد، زيرا به فكر اينكه در مرز تمدن بزرگ، پايتخت كشور ما هنوز #خاموشي_برق داشته و #هيچ_ سرويس صحيحي، نه #آب، نه #برق، #حتي_در_پايتخت نتوانيم به مردم بدهيم، واقعاً #ننگ است، واقعاً #ننگ است. به اين دولت بيلياقت نفرين و لعنت كردم و به هرحال تصميم گرفتم ظرف امسال به هر صورتي هست كلك اين دولت را بكنم، نه اين كه خودم رئيس دولت بشوم، فقط از جهت خدمت به شخص شاهنشاه. يك همچو حقهباز بيهمهچيز كه همهي آبروي ما را به باد داده است... هر الاغي را شاهنشاه به نخستوزيري برگزيند، همينقدر كه قدري حميّت و حقيقت داشته باشد، كافي است كه وضع را نجات بدهد.(صص ۱۸۲ - ۱۸۰)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۵
📖 ایران ضامن امنیت آمریکا
از شنبه ۱۳۵۵/۴/۲۶ تا شنبه ۱۳۵۵/۵/۱۶ در سناي آمريكا راجع به فروش اسلحه به ايران به دولت ايراد شد و حتي سناتورها گفتند از بس اسلحه زياد دادهايم، ديگر خود ما هم نميتوانيم آن را خوب اداره كنيم و [كابوس مديريت] managerial nightmare است. اما [هنري] كيسينجر، وزير خارجه، جواب بسيار عالي و محكمي به آنها داد كه اولاً #قدرت_ايران مربوط به #امنيت_آمريكا و #ضامن_امنيت_آمريكاست. ثانياً اين قدري هم كه در دست گرفتن تشكيلات آن به صورت صحيح اشكال پيش آمده، تقصير مستشاران خود ماست و حالا هم گروهي را فرستادهايم كه اصلاح كنند و به زودي عملي خواهد شد.(ص۱۸۹) [به] مهماني كه [ريچارد هلمز] سفير آمريكا به افتخار كيسينجر داده بود، رفتم. به كيسينجر گفتم، جواب شما به كميتهي خارجي سناي آمريكا دائر بر اينكه #فروش_اسلحه_به_ايران_ضامن_امنيت_آمريكاست، بسيار محكم و عالي بود.(ص۱۹۲)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۶
📖 کمک به دیگر کشورها
شنبه ۱۳۵۵/۵/۱۶: ریچارد هلمز سفیر آمریکا از اينكه شاهنشاه #اعتبار_مالي_براي_مصر در بانكها باز كردهاند تشكر كرد و شمهاي از اهميت مصر در دنياي عرب گفت و اينكه به سادات حالا كه به سمت غرب توجه كرده، بايد واقعاً كمك شود. گفتم چنانكه ميدانيد و شاهنشاه هم چندي پيش، قبل از آمدن سادات، به پيام شما جواب فرمودند عايدات نفت ما كم شده، ولي عربستان همه جور مقدورات دارد، چرا آنها كمك بيشتر به مصر نميدهند؟ مدتي رهبران سعودي را به باد انتقاد گرفت كه چه قدر احمق و نزديكبين هستند و جز پول [به چيز ديگري] توجهي ندارند و ابداً روشنبين نيستند.(ص۱۹۳)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۷
📖 فساد در قراردادها
شنبه ۱۳۵۵/۵/۲۳: فرموده بودند كميسيوني براي #صرفهجويي در دربار تشكيل بدهيم (برحسب امر علياحضرت شهبانو). عرض كردم، اين صورت مسخره پيدا ميكند كه مثلاً بگوييم به كاخ شاهنشاه گل نياورند، يا شاهنشاه مهماني ندهند. اگر نظر مبارك بر يك عمل سمبوليك است اطاعت ميكنم، ولي اگر بر اصل صرفهجويي است، يك هزارم تخفيف در كنتراتهاي بيربطي كه به ده برابر قيمت به [آقاي]... يا [خانم]... و غيره و غيره ميدهيم (اينها را #حسبالامر_علياحضرت_شهبانو ميدهيم)، مهمانيهاي ده سال و پول گل صد سال دربار را تأمين ميكند. شاهنشاه خنديدند. فرمودند، به علياحضرت بگو. عرض كردم چشم، چه فرمان يزدان چه فرمان شاه. من كه باكي ندارم. باز هم شاهنشاه خنديدند.(ص۲۰۲)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۸
📖 هدیه مقبول
دوشنبه ۱۳۵۵/۵/۲۵: عرض كردم، پريروز در نوشهر صحبت از صرفهجويي شد. بعد غلام [علم] به اين فكر افتادم كه امسال براي تولد والاحضرت همايوني يك عدد #رولزرويس تقديم ميكنم، نكند احياناً علياحضرت شهبانو بفرمايند والاحضرت را به اسراف و تبذير آشنا ميكنم، لازم نيست. آن وقت آبرويي پيش نوكرها براي غلام[علم] باقي نميماند. اين است كه از حالا خاطر مبارك را آگاه ميكنم و جسارتاً اجازه ميخواهم. فرمودند، اين يك مطلب خصوصي است، به كسي چه ربطي دارد؟ عرض كردم: زير سايهي اعليحضرت همايوني خيلي پول دارم. پارسال امر فرموديد پنجاه مليون تومان زمين به دولت فروختم. وقتي پول دارم نميتوانم خودم را به گدايي و ننه من غريبم كه معمول به ايران است، بزنم.(صص۲۰۴ - ۲۰۵)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
هدایت شده از محمدرضا میرشمسی
خاطرات علم قسمت 9
علامت زندگی و امیدواری
از يكشنبه 31/5/1355 تا پنجشنبه 4/6/1355: در آذربايجان بوديم. در ركاب شاهنشاه و علياحضرت شهبانو بسيار خوش گذشت.... البته اين پيشرفت سريع كه مثلاً در تبريز پنجهزار نفر فقط در كارخانههاي صنعتي دولتي مشغول باشند، مسئلهي كوچكي نيست و قهراً مسائل ديگر به دنبال ميآورد، مثلاً #كمي_خانه، #كمي_آب و #غيره و غيره كه البته با پيشبيني صحيح ممكن بود پيش آمد نكند، ولي به هر حال پيش آمده است. يا #نبودن_فاضلاب در اردبيل كه خيلي مسطح است و آب نزديك سطح زمين ميباشد، مشكلاتي براي خانهها فراهم كرده. #كمي_راهها و #كمي_ برق و #كمي_مدارس، #مشكلات ديگر هستند و خوشبختانه تمام مورد درخواست مردم ميباشند كه علامت زندگي و بسيار اميدواركننده ميباشد.(ص213)
ازاینکه برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال می شوید سپاسگزارم
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۱۰
📖 کشوری پلیسی
پنجشنبه ۱۳۵۵/۶/۱۱: فرمودند(شاه): من يك مطلب مهمتری گفتم و آن اين بود كه اگر آمريكا با فروش اسلحه به ما موافقت نكند، معلوم ميشود با روسها دنيا را تقسيم كردهاند. عرض كردم: البته فرمايش بسيار مهمي است، ولي چه خوب ميبود اين كار را ميكردند و همه راحت ميشديم و از تهيهي اسلحه فارغ. فرمودند: اگر ما را به روسها ميدادند چي؟ عرض كردم: خيلي بعيد است كه آمريكاييها راضي بشوند اين سد و اين زنجير تركيه- ايران شكسته شود. فرمودند: معلوم نيست اگر قرار تقسيم شود، چه بكنند. مگر انگليسيها ايران را با روسها تقسيم نكردند.(صص۲۲۷-۲۲۶)
مقالهي ديگري از نيويورك تايمز به نظر مبارك رساندم كه آن هم خيلي زننده، ما را كشوري پليسي و زجردهندهي مردم معرفي ميكند. عرض كردم: به تدريج ما حقايق را در جرايد ديگر خواهيم گفت. فرمودند: فكر نميكنم موفق بشويد.(ص۲۲۷)
برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید
https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم قسمت ۱۱
📖 باز کمبود
دوشنبه ۱۳۵۵/۶/۱۵: عرض كردم، هرچه محصول خوب باشد، پول هم زياد است، مردم ميخرند و ميخورند و لازم است يك نكته[اي] را به عرض مبارك برسانم كه در اين #ماه_رمضان در شهر، نه #گوشت، نه #مرغ، نه #تخممرغ، پيدا نميشود و اين بسيار بد است. فرمودند، آخر ميخرند و احتكار ميكنند. عرض كردم، اگر برنامهاي باشد و مردم اطمينان پيدا كنند كه آنچه به دستشان ميرسد، دنباله دارد، هيچكس احتكار نميكند.(ص۲۳۵)
برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید
https://eitaa.com/drm_mirshamsi